به گزارش سلام نو به نقل از اسکانیوز، داوود حسینی هاشمزاده فساد موجود در دانشگاههای ایران نیازمند راهاندازی ستادی برای مقابله با فساد دانشگاهی است، اظهار کرد: متاسفانه سادهترین و راحتترین راه برای مدیران این است که صورت مسئله را پاک کنند و معمولا در جامعه ما، مدیران وحشت دارند از این که درباره فساد حرف بزنند.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی با اشاره به این که بخشی از فساد با آگاهیبخشی میتواند مورد کنترل واقع شده و مورد مبارزه قرار بگیرد، افزود: به همین دلیل، راهکار دیگر این است که مسئله و وضعیت موجود پدیده به خوبی شناخته شود تا بتوان استراتژی کنترل و مبارزه با آن پدیده را درست طراحی و اجرا کرد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: پیشنهادم این است که آموزش عالی به شکل منظم به سنجش وضعیت فساد دانشگاهی بپردازد، این اتفاق میتواند به صورت دانشگاهی یا در سطح ملی انجام شود. من ۲۸ شاخص برای سنجش فساد دانشگاهی طراحی کرد که میتواند به بیش از ۶۰ شاخص افزایش پیدا کند.
حسینی تصریح کرد: میتوان یک یا دو واحد درس عمومی را برای آشنایی دانشجویان با پدیده فساد و به صورت عام فساد آکادمیک و مصادیق سورفتار علمی تعریف کرد و دانشجویان در ترم اولی که وارد دانشگاه میشوند، از فساد و مصادیق آن آگاه شوند.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر این که آموزشهای پیشگیرانه به دانشگاهیان و ضرورت مبارزه با فساد، به علاوه آموزش به کارکنان هم یکی دیگر از راهکارهاست، یادآور شد: راهکار دیگر مبادرت به اصلاح قوانین و آییننامههای ارزیابی اعضای هیئت علمی در حوزه استخدام و ارتقاست.
وی با بیان این که باید قانون اشتغال همزمان اعضای هیئت علمی در سطح کلان کشور ممنوع شود، افزود: که بر اساس آن اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه به هیچ وجه نتوانند در پستهای خارج از آموزش عالی، مشغول شوند.
حسینی در ادامه خاطرنشان کرد: به نظرمن، استاد به کلاس درس و آزمایشگاه و کتابخانه تعلق دارد نه به سازمانها و به عنوان مدیر، مشاور و وزیر. متاسفانه بسیاری از اعضای هیئت علمی سالی یک بار هم به کتابخانه نمیروند. برخی حتی کتاب هم نمیخوانند. جالب است که این افراد خارج از دانشگاه فعالیت میکنند و به کمک امتیاز این فعالیتها، ارتقا به دست میآورند.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی افزود: درست این است که اگر استادی خارج از دانشگاه پست بگیرد، باید از دانشگاه استعفا دهد. وقتی تعداد زیادی فارغالتحصیل بیکار در جامعه وجود دارد که برخی آمارها از بیکاری ۱۰۰ هزار فارغالتحصیل دکتری بیکار خبر میدهند، شغلهایی که اعضای هیئت علمی گرفتهاند میتواند در اختیار این فارغالتحصیلان قرار بگیرد.
وی با بیان این که اشتغال همزمان اعضای هیئت علمی در دانشگاهها و سازمانها، پیامدهای منفی بسیاری دارد، گفت: مثلا استاد نمیتواند وقت کافی برای دانشجویان اختصاص دهد. از طرف دیگر، دچار تعارض منافع میشوند.
حسینی با اشاره به این که باید اختیارات مدیران دانشگاه و اعضای هئیت علمی محدود شود و در مقابل پاسخگویی آنها افزایش پیدا کند، افزود: راهکار دیگر این است که سامانهای جامعه و یکپارچه در آموزش عالی طراحی شود که اعضای هیئت علمی و مدرسان دانشگاهها ملزم به بارگزاری همه اطلاعات خود در این سامانه شوند. اطلاعات شامل این که در کدام دانشگاه، چند ساعت و چه دروسی تدریس میکنند؟ چه تعداد پایاننامه برای راهنمایی، مشاوره و داوری در اختیار دارند؟ چند قرارداد پژوهشی دارند؟
این مدرس دانشگاه تاکید کرد: متاسفانه استادانی وجود دارند که همزمان ۳۰ پژوهش را بر عهده گرفتهاند و برای هر پروژه ۵۰ ساعت کار در ماه تعریف کردهاند. ۱۵۰۰ ساعت در ماه اصلا امکانپذیر است؟ اگر اطلاعات استادان در یک سامانه بارگذاری شود، یک استاد نمیتواند همزمان چند پژوهش را به عهده گرفته و برونسپاری کند.
وی افزوود: راهکار دیگر این است که کمیتههای اخلاق در پژوهش در دانشگاهها تشکیل شود. نکته دیگر این است که فرهنگ ارزشگذاری بر مبنای تخصص و شایستگی به جای مدرک گرایی ترویج داده شود.
حسینی بیان کرد: به نظر من، در بعد فردی هم نقش استاد، نقش بسیار بزرگی است. اگه بتوان تلاشی در راستای جامعه پذیری سالم دانشگاهی انجام داد، بسیار موثر است چون دانشجویان به استادان خود نگاه میکنند. استادان فاسد نمیتوانند رابطهای دموکراتیک با دانشجویان برقرار کنند و مواردی مانند استثمار دانشجویان اتفاق میافتد.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی در پایان خاطرنشان کرد: اگر خیر عمومی و رسالتهای سازمان علم را درنظر بگیریم که سازمان علم باید منافع ملی را بر منافع فردی ترجیح دهد، پس جهتگیری کنشگران دانشگاهی به سمت ترجیح منافع جمعی باشد نه فردی.
نظر شما