سلام نو - سرویس گردشگری: کافه چیست و فرهنگ کافه نشینی یعنی چه؟ برای پاسخ به این سوال و سابقه کافه نشینی در ادامه مطلب همراه ما باشید. سفر تاریخی از مکانهایی که افراد بهعنوان پاتوق از آن استفاده میکردند. اما این محل اجتماع چطور شکل گرفت و چطور از شکلی به شکل دیگر تغییر کرد؟ آیا روند رشد و فرهنگ کافه نشینی هنوز مثل گذشته است؟
مسافران زمان! آماده باشید شما به قرن 15 دعوت شدهاید.
کافه نشینی از زبان نسلهای مختلف
اگر امروز به ما که نسل جدید هستیم بگویند به کافه دعوت شدهاید، اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند این است که سریع به چند نفر از دوستانمان زنگ بزنیم و بساط دور همی جور کنیم. کافه را به عنوان کافی شاپ میشناسیم. میزی رزرو میکنیم، نوشیدنی یا کیک سفارش میدهیم و شروع به گفت و شنود میکنیم. درواقع ما به کافی شاپ آمدهایم تا تفریح کنیم.
اما واقعیتش را بخواهید بدجور ذهنم درگیر کافه و کافه نشینی شد، آیا مردم قدیم هم برای خوش گذرانی دور هم مینشستند؟ اصلا کافه از کجا به وجود آمد؟
این شد که مثل کارآگاه گجت به وسایل تحقیق مجهز شدم و با ذره بین مخصوصم به دنبال سرنخها گشتم.
مردم در همه دوران تاریخی برای دورهمیهای خود نیاز به جایی داشتند، فرقی نمیکند دوره قاجار باشد یا پهلوی. این حس دورهم بودن در همه نسلها وجود داشت. پس از نظر تاریخی و اجتماعی باید دنبال ریشه آن گشت.
متوجه شدم کافه بر عکس آن چیزی که ما فکر میکنیم، از فرهنگ شرق به غرب وارد شده و پس از مدتی همان فرهنگ کافه نشینی، از غرب به ایران تحمیل شده است!!
نقش کافه نشینی در مسائل اجتماعی و سیاسی
دوران اصیل کافه نشینی در دوره صفوی مردم که در زورخانهها دور هم گرد میآمدند، شروع شد. در ایران پاتوقهای متعددی وجود داشت و در عهد صفوی مهمترین آنها قهوه خانه بود. یک محیط سر بسته با معماری خاص خود، که جوی آبی وجود داشته و کاشی کاریهای آبی و فیروزهای بر دیوارها نقش بسته بودند. آن روزها مردم دورهم جمع میشدند، قلیانی میکشیدند و قهوه میخوردند و نقالی میکردند. البته چون عهد صفوی دوران ترویج شیعه بود، خانمها اجازه ورود به کافه را نداشتند و کافه نشینان مردان بودند.
کم کم روند دور هم جمع شدنها تغییر کرد. چیزی به نام فرهنگ کافه نشینی قد علم کرد. این فرهنگ روی کاغذ و پوستین نوشته نشده بود. از هیچ قلم و جوهری هم استفاده نشد. اما انگار این قوانین نانوشته مورد قبول همه واقع شد و در برابر آن همه مطیع بودند. مثلا برای ابراز عقیده، کسی دعوا نمیکرد. اینجا بود که فضا جدی شده بود. کافه تنها جای نقالی نبود، بلکه بیشتر روشنفکران پرآوازه و طبقه بالای جامعه برای همفکردی و گردهمایی جمع میشدند. از مسائل اجتماعی و سیاسی میگفتند و بقیه هم نظر میدادند. یعنی دیگر بحثها جدی و سیاسی شده بود.
هم بحث و روشنفگریهای سیاسی میکردند و هم قهوه سفارش میدارند. بازار کسب خبر، ارتباطهای تجاری و اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حسابی داغ شده بود.
روشنفکران و افراد تحصیل کرده میگفتند و بقیه میشنیدند. و اینگونه اخبار مهم و مسائل کشور نقد میشد.
اما پس از آن بخاطر تغییرات سیاسی کشور، بساط کافه نشینی بیرنگ شد. افرادی که به اروپا سفر کرده بودند، شکل جدیدی از محیط کافه را به ایران آورده و آن را رواج دادند.
تغییر شکل ظاهری کافهها چگونه بود؟
کافهها از محیطهای دلباز و روشن به مکانهای نیمه تاریک تبدیل شد. بهجای بحثهای سیاسی و مکان شاعران و نویسندگان، نوشیدنیهای گرم وسرد و آواز و موسیقی جریان پیدا کرد.
درست است که هنوز آن گردهماییهای قبلی کمتر شکل میگرفت اما محیط کافهها، بیشتر به مکانی برای تفریح و رقص و ... تبدیل شده بود. در عوض بحثهای تخصصی به خانهها و به صورت مخفی مهاجرت کردند و این شد که مردم معمولی بیشتر از این نوع کافهها استفاده میکردند.
تا اینکه کافی شاپهای امروزی با صندلیهای چوبی و محیطهای آرام برای دورهمیهای دوستانه و کپهای کاری و ارتباطات شکل گرفت.
چه کسانی کاربرد کافهها را دگرگون کردند؟
به نظر میرسد صادق هدایت تحصیل کرده و تازه از فرنگ برگشته، نقش مهمی در شکل گیری کافهها داشته است. چرا که او در پاریس زندگی کرده و متوجه شده مردم برای ملاقات با یکدیگر به کافه میروند. او هم برای همفکریهای مهم و دورهمیهای رجال سیاسی از فرهنگ کافه نشینی استفاده کرد. اما کاربرد کافههای غرب با اهداف کافه نشینیهای هدایت، زمین تا آسمان متفاوت بود.
حتی هدایت در خاطراتی گفته یکی از کتابهای خود را در کافه و با همفکری دوستانش تکمیل کرده است. چرا که با نقد آنها میتوانسته سطح کیفی کتاب را افزایش دهد. هدف ایجاد کافه در آن زمان همفکری و پیشرفت در مسائل فرهنگی، موسیقی و داستان بود.
به نظر میرسد سایه هم در سکوت موجود در کافه غرق در افکار خود بوده و با الهام از آرامش آنجا شعرهای خود را سروده است.
محو فرهنگ کافه نشینی
آنچیزی که مهم است سیر تاریخی فرهنگ کافه نشینی است. کافه نشینی ایرانی را میتوان به چهار دوره صفوی، قاجار، پهلوی و امروزی تقسیم کرد. از نظر شکل و محیط کافه از حالت سنتی و کاشیکاریهای دستی در آمد. هنوز هم بقایای این نوع کافهها در گوشه و کنار کشور مخصوصا تهران موجود است. که یا متروکه شده یا تبدیل به محلی برای چای و دود قلیان و دیزی شده است. از نظر کاربرد هم از دور همیهای مهم سیاسی و اجتماعی درآمده و به صورت گپهای دوستانه به وجود آمده است.
همینطور نحوه سرو هم از قهوه و بعدا چای و الان به انواع نوشیدنی ها تغییر کرده است.
امروزه چیزی به اسم فرهنگ کافه نشینی نداریم. قانون نانوشتهای که قبلا بین افراد وجود داشت امروزه مفهومی ندارد.
نظر شما