سلام نو – محمدعلی صفآرا: در حالی که این روزها چپ و راست، اصولگرا و اصلاحطلب و هر شهروند تهرانی از وضعیت دیوانهوار ترافیک تهران گلایه دارد، علیرضا زاکانی به عنوان شهردار خبر از بیستوچهار ساعته شدن بهشت زهرا میدهد. این خبر را باید بزرگترین دست آورد شهردار جهادی و انقلابی تهران پس از هشت ماه حکمرانی بر تهران دانست.
شهردار تهران در جلسه شورای شهر تهران این خبر را داد و گفت: امسال بعد از پنجاه سال از تاریخ تأسیس بهشت زهرا، قرار بر این شد {فعالیت} در بهشت زهرا بیستوچهار ساعته شود. زاکانی نگفت که مزیت بیستوچهار ساعت شدن بهشت زهرا چیست؟ همچنین او به این سوال پاسخ نداد که انجام این کار چه پیچیدگی خاصی به جز اضافه کردن یک یا دو شیفت، به نیروهای خدماتی بهشت زهرا داشت؟
این که پس از هشت ماه مهمترین اقدام زاکانی بیستوچهار ساعته کردن بهشت زهرا یا زنانه و مردانه کردن پارکها باشد هم عجیب است و هم عجیب نیست.
قسمت عجیب ماجرا اینجا است که این اقدامات از یک سو سودی برای شهر و شهروندانش ندارند و از سوی دیگر برای عملیاتی شدن به برنامه ویژه و عجیبی نیاز ندارند. قسمت غیر تعجب برانگیز ماجرا هم اینجا است که از مدتها پیش چهرههایی مثل حسن روحانی میگفتند که بخشی از مدعیان منتقد دولت او و جریان اصلاحات دنبال دیوارکشی هستند.
نکته تاسفبار اینجا است که علیرضا زاکانی در حالی مُژدهی بیستوچهار ساعته شدن قبرستان بزرگ تهران را میدهد که زمان و اعصاب مردم زیر بار ترافیک بیستوچهار ساعته تهران دفن میشود، ترافیک که هر روز بدتر و بدتر شد و هیچ کس هم توان انکارش را ندارد.
اوضاع وقتی بدتر میشود که بدانیم دیوارکشی و زنانه و مردانه کردن فضاهای مختلف تنها به پارکها خلاصه نمیشود. شهربانو امانی، عضو سابق شورای شهر تهران با اشاره به این مسئله در روزنامه سازندگی مینویسد: به نظر میرسد شهردار جدید تهران در کنار برخی از مدیران در دولت سیزدهم به شدت دنبالهرو دیدگاههای تفکیک جنسیتی هستند و بیصدا در بسیاری از بخشها این رویه را در پیش گرفتند. موضوع پارکها اما به دلیل علنی بودن آن خبرساز شده است.
با تمام اینها مشکلِ بنیادین و اساسی زاکانی اینجا است که هیچ برنامه کلان مشخصی از آن چه شهرداری در سر دارد در دست نیست. آیا شهرداری به تراکم فروشی و اتوبان سازی دوران قالیباف باز میگردد یا رویکرد دوران احمدینژاد را احیا میکند؟
ما تا اینجا چیزهای کمی از برنامههای شهردار تهران میدانیم، چیزهایی که به مُشتی شعار کلی خلاصه شده از جمله هوشمند کردن شهر.
بخشی دیگر از نگاه زاکانی را نیز میتوان در مدل مطلوب مدیریت او دانست. او با اشاره به این مدل میگوید: با الگوبرداری از سپاه پاسداران برای اداره تهران، پنج قرارگاه ایجاد کردیم که سپاه پاسداران و بسیج و دادگستری در آن نقش بزرگی خواهند داشت و تلاش میشود تا تهران به عنوان کلانشهر الگوی جهان اسلام باشد.
فارغ از درست یا غلط بودن نگاه زاکانی و این که این نگاه برای مدیریت تهران کار میکند یا خیر مسئله دیگر توان مدیریتی او است، توانی که تا اینجا قوی ارزیابی نمیشود.
با این همه تا این لحظه نه از توان برنامهریزی خاص زاکانی خبری است، نه از توان اجرایی عجیب او. از طرف دیگر ارتباطات او با دولت یا نهادهای حکومتی دیگر هم تا اینجا کمک عجیبی به تهران نکرده است.
نظر شما