به گزارش سلام نو، تالاب بین المللی هامون یکی از تالاب های مهم دنیا و بزرگترین دریاچه آب شیرین در سراسر فلات ایران محسوب می شود که با مساحتی حدود ۵۷۰۰ کیلومتر مربع و دامنه عمقی ۱ تا ۵ متر در ناحیه کویری و بیابانی شرق کشور، در منطقه سیستان و در محدوده ۶۰ درجه و ۳۹ دقیقه تا ۶۱ درجه و ۳۵ دقیقه طول شرقی و ۳۱ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۳۲ دقیقه عرض شمالی واقع گردیده است . این دریاچه از سه بخش به نام های هامون پوزک در شمال شرقی، هامون صابری در شمال و هامون هیرمند در غرب و جنوب غربی سیستان تشکیل شده است. بخش وسیعی از هامون پوزک و قسمت عمده هامون صابری در خاک افغانستان و مابقی هامون ها در خاک ایران قرار دارد. سطح هر یک از هامون ها بسته به میزان آب ورودی ، فصول پر بارش، خشکسالی ها و ترسالی ها تفاوت داشته و تابعی از آب جریان یافته در رودخانه هیرمند، خروجی پشت سدها و رودخانه های فصلی دیگر می باشد . اغلب در سال های پر آبی و در فصل بهار بعد از بروز سیلاب رودخانه هیرمند و انشعابات آن ، سه هامون به هم متصل شده و به شکل یک نعل اسب دیده می شوند.
دریاچه و تالاب بینالمللی هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه و هفتمین تالاب بینالمللی جهان است. دریاچه و تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان واقع شدهاند. این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون صابری و هامون هیرمند تشکیل شدهاست که در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچه هامون را تشکیل میدهند. رودخانه هیرمند شریان اصلی ورود به هامون و رودخانههای خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان به هامون میریزند.
وسعت دریاچه هامون در زمان پرآبی ۵۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. با این اوصاف، دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند است واین وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای کل سیستم به وجود آورد.
وجه تسمیه
نام دریاچه هامون در اوستا « کانسویا » ، در پهلوی « کیانسی » و در کتب قدیم فارسی از جمله صددر، بندهش و روایات هرمزدیار ، « کانفسه » آمده است؛ گاهی در اوستا آن را « زریه » به معنی دریا می نامیدند و با نام « زریه کیانسی » خوانده می شد. در شاهنامه فردوسی و در کتاب های جغرافی فارسی و عربی ، اسم دریاچه هامون « زره » است . هامون اسمی است که بعد ها به این دریاچه داده شده است . کلمان هوار در سال ۱۹۱۱ میلادی آن را هامون دشت نامیده است.
دریاچه هامون درتاریخ واساطیر ایران
کیانسی یا کیانسه نام اسطورهای دریاچهٔ هامون است که بر اساس اعتقاد زرتشتیان در هزارهٔ سوم پس از تولد زرتشت، سوشیانس از آبتنی دوشیزهای در این دریاچه متولد خواهد شد. در ادبیات و اسطوره شناسی ایران کهن، دریاچه هامون از اهمیت ویژهای برخوردار است، به ویژه در مباحث فرجامشناسی دین زرتشتی. در اوستا بارها به این دریاچه اشاره شده است. کنار این دریاچه کوه اوشیدا(اوشیدم یا اوشیدر) قرار دارد که در واقع کوهی بوده است که بر فراز آن بر زرتشت پیامبر وحی نازل می شده است. هم اکنون به نام کوه خواجه نیز معروف است. بسیاری از مورخین با توجه به کوه اوشیدر و دریای کیانسه و سایر اسناد موجود خاستگاه آیین زرتشت را سیستان میدانند.
تیمورلنگ نیز از این دریاچه چنین یاد میکند:امیر سیستان مرا سوار برکشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد وبه من گفت که در دوره رستم وسعت این دریا بیش از این بود که میبینی. مولف حدودالعالم مینویسد:دریای زره به سیستان است که گرد آن سی فرسنگ است، اندر پهنای او هشت فرسنگ وگاه آب این دریا چندان بود که از رودی خیزد که از کرمان بگذرد وبه دریای اعظم ریزد. در جهان نامه از هامون این طور یاد شده است : شهر سیستان را زرنج خوانند و به نزدیکی شهر بحیره ای است که او را زره خوانند و رود هیرمند در آن ریزد و چون آب او نهایت شود، نقصان گیرد و آب او خوش باشد. طبق مستندات موجود، این دریاچه در قدیم الایام وسعت زیادی داشته است. از لحاظ اعتقادی و بر اساس اسطوره های زرتشتی دریاچه هامون مقدس بوده و ظهور منجی (سوشیانت) از این دریاچه اتفاق می افتد.
تختک نشینان هامون
درون محدوده دریاچه هامون بلندی هایی به شکل مستطیل یا دایره با طول متوسط ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر، عرض ۵۰ تا ۷۰ متر ارتفاع ۳ تا ۵ متر وجود دارد که تختک نامیده می شود و در گذشته مأوا و مسکن قبایل مختلفی بوده است که با دام های گوناگون خود در آنها زندگی کرده و علاوه بر تأمین علوفه دامها، فعالیت های جانبی اقتصادی از قبیل ماهیگیری و حصیر بافی داشته اند.
در فرهنگ معین « تخت » به معنای هر جای مرتفعی از زمین که در روی آن نشینند، خوابند و تکیه کنند، ذکر شده است و « ک » پسوندیست به معنای تشبیه و مانند کردن ؛ بنابراین معنای لغوی تختک عبارت است از « مانند تخت » و یا « شبیه تخت » . بر اساس بررسی های بعمل آمده ، قدمت تخت ها همزاد تمدن در سیستان است و آثار بجا مانده از شهر سوخته ( ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ) تأییدی بر این مدعاست. در حقیقت آنچه وجود تختک ها را توجیه می کرد و آنچه بودن انسان تختک نشین را الزامی می ساخت وجود منابع فراوان علوفه مورد نیاز گاو سیستانی و وابستگی زیاد اقتصاد مردم منطقه به آن بوده است. با توجه به بعد مسافت بین آغل و چراگاه، وجود مکانهایی نزدیک تر به محل چرا ضروری به نظر می رسید . لازم به ذکر است که گاو سیستانی یکی از بهترین نژادهای گاو گوشتی دنیا می باشد که در صورت تغذیه مناسب و کافی افزایش وزن زیادی داشته و شیردهی آنها نیز وضعیت مطلوبی خواهد داشت.
تعداد کل تختک نشینان هامون را در سال ۱۳۸۳ شمسی ۳۴۱۱ خانوار و گاوهای موجود در تختک ها را بین ۶۰ تا ۱۰۰هزار رأس برآورد نموده اند؛ اما از آن پس به مرور با زوال زندگی روستانشینی ، تغییرات اکولوژیک در منطقه بخصوص خشکسالی، بیماری های اپیدمی و مهاجرت افراد به شهرها، روز به روز این قشر تولید کننده ، کوچک و کوچک تر شده و تختک ها به تدریج از دام و انسان خالی شدند.در حال حاضر شمارش دقیق تختک ها مقدور نیست، زیرا برخی از تختک ها تبدیل به روستا شده اند، برخی نیز خالی از سکنه گردیده و تنها نامی از آنها باقی مانده است.
حوضه آبریز
رودخانههای هیرمند به همراه خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان به دریاچه هامون میریزند. رود هیرمند، از رودهای پر آب فلات ایران، اصلیترین رود در حوضه آبریز دریاچه هامون است که از بلندیهای کوههای بابا در ۴۰ کیلومتری غرب کابل از رشته کوه هندوکش در افغانستان سرچشمه میگیرد و پس از مسافت ۱۱۰۰ کیلومتر وارد دریاچه هامون میشود.
بخشهای دریاچه هامون
هامون هیرمند
این هامون حدود ۴۷۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در فاصله ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل واقع است. سطح آن از سایر هامون ها بیشتر ولی عمق آن کمتر است. عمق متوسط در زمان پر آبی یک متر، در شرایط میان آبی ۵/۰ متر و در کم آبی صفر تعیین شده است.
در سال های عادی بویژه از اواخر تابستان تا اوایل زمستان، هامون هیرمند به چندین برکه کوچک و بزرگ کم عمق تبدیل شده که بزرگترین آنها در قسمت شمال هامون هیرمند و غرب کوه خواجه واقع گردیده و سنگل نام دارد. از آنجائی که حیات این دریاچه به رود خانه هیرمند و انشعابات فرعی آن وابسته است ، آبگیری آن منوط به نوسانات طبیعی یا مصنوعی (احداث کانال) رودخانه هیرمند بوده و قطعا آبگیری اخیر مخازن چاه نیمه، سدهای زهک، سد سیستان و یا سد کجکی در افغانستان تأثیر زیادی در کاهش آبگیری دریاچه داشته است ؛ به ویژه در سال های اخیر بروز خشکسالی از یک طرف و احداث سدهای جدید و آبگیری مخازن چاه نیمه از طرف دیگر، ظرفیت آبی رودخانه هیرمند را کاهش داده و منجر به خشکی هامون هیرمند شده است.
هامون صابری
ارتفاع این هامون حدود ۴۷۵ متر از سطح دریا بوده و در فاصله ۲۷ کیلومتری شمال غربی شهرستان زابل واقع شده است . عمق متوسط آن در مواقع پرآبی یک و نیم متر و در شرایط میان آبی و کم آبی ۱ متر تعیین شده است . این هامون در تاریخ ۲۳/۶/۱۹۷۵ بعنوان تالاب بین المللی تعیین و با شماره ۰۰۷R ۲۱ ثبت گردیده است . حدود ۵۹ درصد سطح آن در خاک ایران و بقیه متعلق به کشور افغانستان می باشد . با توجه به نوسانات آب، دیرتر از هامون هیرمند خشک شده و نسبت به آن ظرفیت آبی بیشتری دارد. در داخل این هامون چند برکه با عمق بیشتر وجود دارد که عبارتند از چونگ دراز، چونگ یکدست و چونگ ریگ که در مواقع کم آبی به مدت طولانی تری آب خود را حفظ می کنند. هامون صابری دیرتر از هامون هیرمند خشک شده و نسبت به آن از کیفیت آب بالاتری برخوردار هست ، اما به دلیل بالا بودن غلظت مواد آلی (فضولات حیوانی)، شیمیایی (فاضلاب های کشاورزی) و املاح ، دارای استاندارد های لازم آشامیدن و حتی استفاده دام و کشاورزی نمی باشد.
هامون پوزک
این هامون سابقا سواران نیز نامیده می شد. مساحت آن ۱۴۸۴ کیلومتر مربع است که ۳۳۰ کیلومتر مربع آن در ایران و بقیه در خاک افغانستان است . هامون پوزک در تاریخ ۲۳/۶/۱۹۷۵ بعنوان تالاب بین المللی تعیین و با شماره ۰۰۹R۲۱ ثبت گردیده است. عمق متوسط آن در زمان پر آبی ۲متر و در مواقع میان آبی و کم آبی یک و نیم متر است .
هامون پوزک در انتهای بخش شمال شرقی دشت سیستان در خاک افغانستان قرار دارد که در مواقع پرآبی سرزیر آن ابتدا به شمال شرقی دشت، تحت عنوان پوزک ایران وارد شده و پس از مشروب کردن اراضی شمالی منطقه به هامون صابری اتصال می یابد. در اکثر اوقات سال دارای آب بوده و کیفیت آب ، به علت تراکم کم جوامع انسانی در اطراف آن و ایجاد آلودگی کمتر، بهتر از هامون هیرمند و صابری است . هامون پوزک از چند برکه جدا از هم تشکیل شده که بزرگترین این برکه ها برینگک به وسعت ۲۰۸ کیلومتر مربع است . برکه های دیگر آن چونگ سرخ، کوشک ، چونگ برفی و چونگ خرگوشی است .
ویژگی جانوری دریاچه هامون
متأسفانه به جهت حوادث طبیعی و انسانی مثل خشکسالی های پیاپی و معرفی بدون مطالعه گونه های جدید، برخی از گونه های بومی و اقتصادی منطقه از جمله ماهی Schizothorax zarudnyi در معرض تهدید قرار گرفته اند؛ در زبان فارسی آن را هامون ماهی یا انجک می نامند و افراد محلی به آن ماهی سفید هامون، سفیدک و یا وطنی می گویند. این گونه در جهان فقط مختص حوضه سیستان است . تا پیش از دهه ۱۳۶۰ مهمترین منبع تأمین کننده پروتئین سفید مردم و درآمد صیادان منطقه محسوب می شده است و طبق اظهارات صیادان قدیمی وزن آن در گذشته به ۱۰ کیلوگرم می رسیده است و سالیانه حدود ۲۵۰ تن از این گونه از دریاچه استحصال می شده است.
منطقه حفاظت شده هامون بدلیل قرار گرفتن در مرکز مناطق کویری و نیمه کویری کشورهای ایران و افغانستان ، تنها مأمن زیست پرندگان مهاجر در این خطه محسوب می شود و به همین دلیل از بعد ملی و بین المللی قابل توجه بوده و توسط سازمان بین المللی حفاظت و حمایت از پرندگان به عنوان زیستگاه با اهمیت پرندگان ( IBA ) معرفی شده است . اکوسیستم هامون در زمان پرآبی منحصر به فرد است، آب شیرین ، زمین های باتلاقی، پخش آب حاصل از طغیان رودخانه ها، نیزارها، و تنوع زیستی بالا از جلبک ها گرفته تا حشرات و ماهیان باعث شده تا این منطقه مأوای صدها هزار پرنده بخصوص پرندگان آبزی و کنارآبزی باشد؛ اما جمعیت آن ها رابطه مستقیمی با میزان آب و پوشش گیاهی موجود در دریاچه دارد. بر اساس مطالعات پرنده شناسی در زمان پرآبی ۲۲۵ گونه از ۴۹ تیره ( خانواده) یعنی حدود نیمی از گونه های پرندگان شناسایی شده ایران در تالاب هامون و اطراف آن زیست می کنند؛ نزدیک به ۸۰% آنها مهاجرند و ۹۹ گونه در منطقه زادآوری دارند. ازمیان آنها گیلانشاه خالدار و درنای طناز شدیدا در معرض خطر انقراض؛ اردک سرسفید در معرض خطر انقراض؛ اردک مرمری (خوتکا مرمری) ، شاه باز و عقاب خالدار بزرگ( عقاب تالابی) آسیب پذیر بوده و ۷۰ گونه نیاز به حفاظت جدی دارند که در صورت عدم حفاظت به زودی در لیست گون های در تهدید قرار می گیرند .
درحال حاضر ۱۴ گونه از پرندگان ماهیخوار شامل کاکائی، پلیکان، باکلان، هواصیل، اگرت، چوپا، خروس،کولی، فالاروپ، سلیم کوچک و بزرگ گیلانشاه دم سیاه، آبچلیک و فلامینگودرتالاب هامون زیست میکنند.
مناطق پرنده گیر دریاچه هامون از سه قسمت تشکیل می شود:
مناطق اطراف ده لطف الله تا کوه خواجه و زیستگاه های اطراف آن تا نواحی شمال غربی دریاچه (چاه خرما).
مناطق مرکزی دریاچه از قریه ادیمی شروع، نواحی اطراف دکه گز، پشت هامونک، ریگ علی الصوفی، بش دلبر تا غرب بخش مرکزی آن به نام برینگ.
مناطق شمالی دریاچه بنام تخت عدالت از حدود قریه قرقری تا نیزارهای چونگ سرخ ، چونگ یکدست، چونگ خرگوشی، موش کوشی و نیزارهای هامون پوزک.
جنس های متنوعی از فیتوپلانکتون در دریاچه هامون زیست می کنند. با وجودی که پلانکتون ها ارگانیزم های بسیار ریزی هستند ولی در حیات آب ها نقش مهمی را ایفا می نمایند و کلیه حیات جانوری در یک دریاچه را تحت الشعاع خود قرار می دهند. زیرا بصورت زنده و مرده مورد تغذیه سایر آبزیان قرار می گیرند و عامل مهمی برای تشکیل پلانکتون های جانوری هستند که خود توسط حیوانات بزرگتر و در نهایت انسان به عنوان غذا مورد مصرف قرار خواهند گرفت. همچنین امروزه اهمیت وجودی زئوپلانکتون ها در ساختار اکوسیستم های آبی و همچنین ارزیابی توان تولید در هر نوع آبی شناخته شده می باشد. این موجودات به عنوان دومین عامل در زنجیره تولید اکوسیستم های آبی نقش تعیین کننده ای دارند
زیبائی چشماندازهای تالاب به اندازه حیات وحش کویر آن باعث توجه مردم به آن میشود. در حال حاضر مقداری آب در دهانه آبریز در دهنه شمالی و جنوبی دریاچه هامون که از طریق فراح رود به این دریاچه میریزد در قسمتهای «بش دلبر و قندک» مانده که آن هم به محض توفان، حدود ۲ تا ۳ کیلومتر این آب را پراکنده میکند. باد و توفان موجب کمی حجم و حتی پایین آوردن کیفیت این آب باقی مانده میشود.
تنوع و ارزش های مختلف گیاهی
گیاهانی که از منطقه جمع آوری و شناسایی شده اند؛ شامل ۲۸ گونه از ۲۲ جنس که مربوط به ۱۳ تیره می باشند. تیره Poaceae با تعداد ۱۰ گونه و ۷/۳۵ درصد به ترتیب بیشترین تنوع گونه ای و فراوانی را به خود اختصاص داده است .
از بین گونه های معرفی شده ۱۰ گونه خاصیت داروئی، ۱۹ گونه خاصیت علوفه ای و ۱۱ گونه صرفا به منظور بیابان زدایی به کار می روند.
گیاهان ریشه دار، غوطه ور و یا شناور جایگاه خاصی بر حسب اجتماعات خود دارند و طبقه بندی خاصی را شامل می شوند. گیاهان آبزی ریشه دار در خدمت سخت پوستان، حشرات و ماهی ها بوده و به این جانوران امکان دفع حمله دشمنان طبیعی را داده و به عنوان پناهگاهی جهت حفظ حیات آنها به شمار می روند. این گیاهان، مهیا کننده اکسیژن و مواد مغذی بوده و پس از مرگ و پوسیدن ، مواد غذایی سایر موجودات را فراهم می سازند .
مناطق عمده رویشی:
الف ـ رویشگاه گیاهان آبدوست
این رویشگاه در محدوده دریاچه هامون قرار گرفته است . بارزترین گونه های گیاهی موجود در این رویشگاه عبارتند از :
نی (بوریا ، لول ) Phragmetes australis
بوتوموس (جگن دریایی ، هزار نی) Butomus umbellatus
لویی Thypha minima
سغد سلطانی (اویارسلام، تزگ) Cyperus longus
اشک Cyperus rotundus
قمیش Arundo donax
ب ـ رویشگاه گیاهان نیمه آبدوست
این منطقه رویشی در اطراف دریاچه هامون بین دو حد دوره پر آبی دریاچه ( اوایل بهار) و دوره کم آبی دریاچه (اواخر زمستان) قرار گرفته و مراتع حاشیه هامون را که جزء مرغوب ترین مراتع منطقه سیستان محسوب می شوند، تشکیل می دهد . در این رویشگاه ، خاک ریز بافت و عموما رسی – لومی و نسبتا شور بوده و در اوایل فصل (فروردین ـ اردیبهشت) معمولا زیر آب قرار می گیرند. مهمترین گونه های گیاهی این رویشگاه عبارتند از:
چمن شور ساحلی (شور) Aeluropus littoralis
بونی (بونو) Aeluropus lagopoides
سوجگ(لیواش) Cressa critica
مرغ Cynodon dactylon
انواغ گز Tamarix spp
حقابه ایران از هیرمند
حقابه ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رودخانه هیرمند در منطقه سیستان اشاره دارد. پس از شکست گفتگوهای بسیار میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، با رأی کمیسیون بررسی حقآبه هیرمند به نام به کمیسیون دلتا، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان امیرعباس هویدا، نخست وزیر وقت ایران و موسی شفیق، نخست وزیر وقت افغانستان در کابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد.
با وجود انعقاد این قرارداد، از سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارشها و خشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. نبود دولتی مقتدر در افغانستان، ساخت سد کجکی بر روی هیرمند، نصب و به کارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشاورزی توسط کشاورزان افغان، خشک شدن دریاچه هامون را در پی داشتهاست. این مساله موجب قطع شدن منبع معاش ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش قابل ملاحظه پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، بروز فقر و نا امنیهای پیامد آن، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی کشور و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شدهاست.
وضعیت کنونی دریاچه هامون
دریاچه هامون مدتهاست با بحران بیآبی روبهروست و خشکشدن بخشهای وسیعی از آن موجب بهوجود آمدن مشکلات مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در سطح منطقه شده است.
در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ و با جاریشدن سیلاب از افغانستان، دریاچه هامون پس از ۱۵ سال آبگیری شد. با اینحال کارشناسان محیط زیست در سیستان و بلوچستان هشدار میدهند احیای دریاچه هامون موقتی است و خطر خشکشدن، همچنان این تالاب بینالمللی را تهدید میکند.
منبع: تریپ یار
نظر شما