سلام نو – محمدعلی صفآرا: از تماشای دوبله فیلمهای کلاسیک دنیا با نسل طلایی دوبله ایران تا غوغایی که سلطان قلبها با فردین به پا کرد، از قیصرِ مسعود کیمیایی تا گاوِ داریوش مهرجویی، از کلاه قرمزی تا خواهران غریب، از ظهور فرهادی تا درخشش روستایی و در نهایت صفهایی پر هیجان جشنواره فجر؛ سالنهای سینما بخش مهمی از خاطرات جمعی ایرانیان در چند دهه گذشته را رقم زدهاند.
از سینما شکوفه تا نیاگارا یا جمهوری و از عصر جدید تا آزادی هر سالنی، با هر کیفیتی خاطراتی را در خود حفظ کرده است. از آن سینمای درجه یکی که صدای دالبی با کیفیت دارد تا آن سینمای درجه سهای که صدای جیر جیر صندلیهایش وسط فیلم به گوش میرسد، هر کدام مزه خود را داشتند و دارند.
با تمام اینها چند سالی هست که حالِ سینماهای ایران خوب نیست، حال ناخوشی که محصول اوضاع بد اقتصادی ایران است، اوضاع بدی که با رسیدن کرونا بدتر از بد شد.
بر اساس گزارشهای موجود رسانهها وضعیت سالنهای سینمای ایران در تابستان سال ۱۳۹۹ چنان بد بود که سالنهای سینمای حوزه هنری ۳۰ درصد و بخش خصوصی تا ۸۰ درصد تعدیل نیرو کردند. این وضعیت از آن روز تاکنون نه تنها بهتر نشد، بلکه روز به روز بدتر شد و با افزایش روز افزون قیمت بلیت سینماها بحران مخاطب سالنها شدیدتر شد.
کرونا و بحرانش سالنهای سینما در آمریکا را تعطیل کرد، سالنهای سینمای بحران زدهی ایران که جای خود دارد. پیش از کرونا هم سینما رفتن به عنوان یک تفریح از سبد هزینه بسیاری از خانوادههای ایرانی خارج شده بود و سینما دارها به کمدیها، فیلمهای فرهادی و و روزهای خاص برای فروش امیدوار بودند. کرونا که آمد ضربه کاری و اساسی به سالنهای سینما خورد.
کرونا که قرار بود یک ماهه، دو ماهه و شش ماهه برود حالا دو سال است که در دنیا ماندگار شده و تازه بعد از دو سال شرایط اندکی به حالت عادی بازگشته است. با این همه همین دو سال در کنار شرایط اقتصادی اخیر ایران برای از پا افتادن سینمادارها کافی بود. حال درخواست انحلال و تغییر کاربری سینماها یکی پس از دیگری میرسد و ۲۰ سینما در نوبت هستند.
آن چنان که ایسنا از انجمن سینماداران گزارش کرده است سینماهای صحرا، پایتخت، پردیس کیان، ماندانا، ایران، عصر جدید، پارس، حافظ، میلاد و کارون در تهران و سینما دریا در آستارا، مهتاب در قزوین، عصر جدید در اراک، مصلینژاد در جهرم، کیهان در درود، ساویز در کرج، گل سرخ در بندرانزلی، پرشین مهرشهر در کرج و طلوع در فومن از جمله متقاضیان برای انحلال یا تغییر کاربری هستند.
سینماهایی مثل صحرا، ماندانا، ایران، عصر جدید و کارون برای اهالی تهران سینماهای غریبهای نیستند این سینماها با خاطرات آنها و البته تاریخ سینمای ایران گره خوردهاند. همین ماجرا برای سینماهای دیگر شهرها هم صادق است، مثل سینما گل سرخ که قدمتی نزدیک به ۵۰ سال دارد.
مرور مصاحبه مدیر این سینما در سال ۱۳۹۳ میتواند به ما نشان دهد که حال بد سالنهای سینمای ایران محصول امروز و دیروز و کرونا نیست.
اکبر یعقوبی که بعد از پدر و برادرش سالن سینمای گل سرخ را مدیریت میکرد آن سال با گلایه از وضع سالن داری به ایسنا گفت: سینماها کیفیت مناسب ندارند و نمیتواند تماشاگران را جذب کند در کنار آن فیلمها هم بیکیفیت شدهاند، از طرفی ماهوارهها، فیلمهای روز دنیا را پخش میکنند یا سی دیهای آن وارد بازار میشود، با این حساب دیگر چه کسی به سینما میآید؟ حتی یکی از مشتریهای قدیمی میگفت، ۱۲ سال است که سینما نیامده است!
او با اشاره به تعداد مشتریانش افزود که در یک روز معمولا ۲۵ نفر به سینما می آیند که در برخی از روزها به ۱۲ نفرهم میرسد اما در آخر هفته بین ۳۰ تا ۵۰ نفر برای تماشای فیلم به سینما میآیند. این میزان ببینده برای زمانی است که بازار فیلمهای کمدی به نسبت داغ بود و بلیت سینمای گل سرخ ۳ هزار تومان بود، نه مثل امروز چند ده هزار تومان.
به نظر میرسد بعد از بیش از یک دهه بحران در سالنهای سینما باید با تلخی تمام میخ تابوت سینماها را زد و تغییر کاربری آنها را به چشم دید. قسمت غمانگیزتر ماجرا این است که احتمالا به جای این سینماها یک پاساژ، مرکز خرید یا آنطور که این روزها گفته میشود یک «مال» ساخته خواهد شد.
نظر شما