سلام نو – سرویس اجتماعی: با سد بندیهای ترکیه، نزدیک شدن فصل تابستان و اوجگیری دوباره آلودگی متاثر از گرد و غبار بار دیگر بحث آلودگی هوا و به طور کلی محیط زیست مورد توجه قرار گرفت. حتی ابراهیم رئیسی به عنوان رییس جمهور به سازمان محیط زیست مأموریت داد با همکاری وزارت امور خارجه و دیگر دستگاههای ذیربط و با رایزنی با کشورهای همسایه مشکل آلایندگی هوا را حل کند.
اما مشکلات محیط زیستی ایران و به خصوص تهران تنها خلاصه در گرد و غبارها نیست و مسئله پسماند زباله تا آلودگی هوا توسط خودروها هر کدام به نوعی دامان نقاط مختلف کشور را گرفته است.
برای بازخوانی این مشکلات و نگاهی اجمالی به راه حلهای آنها با خشایار نادی، کارشناس مسائل شهری به گفتوگو نشستیم. نادی که دبیر کل حزب ایران قوی است بر اهمیت اجرای ظرفیتهای قانونی معطل مانده، طراحی برنامههای اجرایی، همکاری با کشورهای پیشرو و آموزش عمومی تاکید میکند و معتقد است که نباید نقش سمنها را نادیده گرفت.
در ادامه گفتوگوی خشایار نادی با سلام نو را میخوانید.
از این جا شروع کنیم که به نظر شما امروز مهمترین چالشها، مسائل و مشکلات پیش روی محیط زیست ایران چیست؟
به باور من اولین مشکل و چالش ما در حوزه زیست محیطی ضعف در قانونمداری و اجماع آفرینی میان نقش آفرینان اصلی حوزه محیط زیست است. بعد از آن ما با چالش ابهام در تعیین نقشها در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست مواجه هستیم و نقش دولت، نهادهای مختلف و مردم چندان مشخص نیست.
مشخصترین نمونه این عدم پایبندی را میتوان عدم اجرای قانون هوای پاک و عدم پایبندی دستگاهها به آن اشاره کرد. به خصوص با توجه به اهمیت این قانون در کلانشهرهایی مثل تهران و اصفهان این مسئله بسیار مهم است.
مشکل بعدی نیز چالش تامین منابع مالی برنامهها و اقتصاد محیط زیست است. ما شاهد هستیم که برنامههای محیط زیستی حتی در بهترین حالت خود بودجه در خوری ندارند.
در مرحله بعد میتوان به عدم تناسب بارگذاریهای جمعیتی با توان اکولوژیک اشاره کرد. یکی دیگر از این جنس مشکلات مسئله ناسازگاری سیاستهای آبی با سیاستهای دیگر حوزهها از جمله سیاستهای انرژی، امنیت غذایی، اشتغال، رشد اقتصادی و سلامت جامعه است.
چالش بعدی عدم توجه به معیارهای توسعه پایدار شهری در کلانشهرها و توسعه زیر ساختهای کشور و عدم توجه به مسئله استاندارد است. ما امروز با مشکل عدم استاندارد در خودروسازی از یک سو و فراهم نبودن زیر ساختهای حمل و نقل از یک سو مواجه هستیم که هر کدام نقش مهمی در آلودگی هوای کلانشهرها دارند.
یکی از مسائلی که در بین سطور موارد قبل به چشم میخورد عدم انجام تکالیف دستگاههای مسئول در حوزه محیط زیست است. این مسئله به خصوص در حوزه پسماند به شدت به چشم میآید. ما شاهدیم که هنوز سیستم دفع زباله در کشور سنتی است، در حالی که ضرورت دارد از کشورهای پیشرو در این زمینه کمک بگیریم و فکری به حال معضل دفن سنتی زباله کنیم.
معضل دیگر تخریب منابع محیط به خصوص در حاشیه پروژههای بزرگ است. متاسفانه برخی دستگاهها و شرکتها این مسئله را نادیده میگیرند و چندان به آن توجه ندارند، در حالی که حتما باید به آن توجه کرد. یکی از مصادیق این مورد رها سازی پسماندهای کارخانهها به خصوص در مناطق آزاد تجاری است.
این دست اقدامات حیات آبزیان را به خطر میاندازد و چرخه سلامت شهروندان را از طریق آلوده شدن آبزیان مختل میکند. در ادامه این مسیر محیطهایی مثل تالابها نیز به مرور تخریب و نابود میشوند.
نتیجه این اقدامات چالش بعدی محیط زیست را رقم میزند که کاهش تنوع زیستی کشور به علت اقدامات این چنینی برخی دستگاهها و شکار غیرمجاز افراد مختلف است. باید با این مسئله به شکل جدی برخورد شود تا متخلفین جرات قانون شکنی به خود ندهند.
در شرایط فعلی کشور میتوان اقدامی در جهت حل مشکلات متنوع محیط زیستی ایران کرد؟
حفظ محیط زیست به حمایت قانونی، به خصوص از محیطبانان و دستگاههای مسئول مرتبط با آن نیاز دارد. هر سه قوه باید در راه حمایت از محیط زیست گام بردارند و هر کدام به سهم خود این مسیر را تسهیل کنند. به طور مشخص محیطبانان نیاز به تامین مالی کافی و حمایت قضایی دارند تا بتوانند با آرامش خاطر از محیط زیست حفاظت کنند.
اقدام بعدی که باید به شکل جدی دنبال شود آموزش است. باید دنبال آموزش در حوزه محیط زیست بود و از رسانهها تا کتابهای درسی سهم مهمی را به حفظ محیط زیست کشور اختصاص داد تا مردم آگاه شوند و به حفظ محیط زیست بیش از پیش اهمیت دهند.
ما در حوزه پایش منابع هم مشکل جدی داریم که باید فکری جدی به حال آن شود. به کارگیری امکانات به روز در این حوزه و در تمام حوزههای محیط زیستی تاثیر جدی و مهمی در حفظ محیط زیست کشور دارد.
به طور مشخص برای آلودگی هوا، به خصوص آلودگی هوای کلان شهری مثل تهران چه میشود کرد. آیا باید با شرایط کنار آمد؟
آن چنان که اشاره کردم گام اول بهره بردن از ظرفیتهای قانونی است. در گام اول میتوان قانون هوای پاک، که در سال ۱۳۹۶ به روز شده را اجرا کرد. اگر همین قانون اجرا شود از منظر قانونی مشکل محیط زیست نه تنها در تهران بلکه در دیگر شهرها هم حل میشود. تنها در یک نمونه در دولتهای مختلف تاکید شد که کارگاهها، سولهها و کارخانهها از کلانشهرها خارج شوند. با وجود تاکیدات مکرر این اجرا نشد.
بعد از آن باید الزامات اسناد بالادستی در حوزه محیط زیست جدی گرفته شوند و در گام بعد برنامههای عملیاتی برای تحقق اهداف هر بخش تعیین شود.
مسئله بعد ماجرای خودروها و حمل و نقل عمومی است. اگر در این زمینه هم نظارت جدی شود و خودروها به درستی به روز شوند مشکل آلودگی هوا در تمام کشور تا حد زیادی بهبود مییابد. مسئله مترو هم اگر برای شهری مثل تهران کامل اجرا شود میتواند هوای شهر را به شکل جدی بهبود دهد و گرههای ترافیکی را نیز تا حد زیادی باز کند.
به جز مترو میتوان به فکر اقدامات دیگر مثل توسعه دوچرخه سواری هم بود، البته دوچرخه با توجه به شیب تهران و فضای اندک شهر چندان مناسب پایتخت نیست، ولی میتوان به فکر اقدامات مشابه بود.
در گام بعد باید دنبال اقدامات لایه دوم رفت و سعی کرد تا خانهها، به خصوص مجتمعها، به استفاده از انرژیهای پاک تکیه کنند و منابع آلوده کننده درجه دو و سه هوا نیز اندک اندک از چرخه خارج شوند. در این مرحله باید به سمت هوشمند سازی و خدمات الکترونیکی رفت. رفتوآمد بیهوده شهروندان باعث افزایش ترافیک و آلودگی هوا است.
در تمام این مراحل باید آموزش شهروندان و توصیه به آنها برای استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی و سیستمهای کمتر آلاینده را جدی گرفت و فکری به حال کارخانههای شن و ماسه اطراف تهران کرد.
در ضمن باید توجه داشت که هیچ کدام از این گامها بدون همافزایی دستگاههای مختلف و تشکیل کارگروههای مختلف و مرتبط با هوای تهران ممکن نیست و باید تمام دستگاهها در این مسئله مشارکت کنند. به طور همزمان باید شهروندان و سازمانهای مردم نهاد را به شکل فعال در حفظ محیط زیست مشارکت داد. باید مردم را تشویق به مشارکت و انتخاب راههای محیط زیست دوست کرد.
این روزها پسماندها، به خصوص پس ماندهای ابر شهری مثل تهران باعث نارضایتی عمیق مردم شده است. راهکار پیشنهادی شما برای این مسئله چیست؟
در این جا هم پیش از هر کاری باید باید برنامههای عملیاتی هر بخش را با توجه به الزامات اسناد بالادستی اجرا کرد. در گام دوم باید طرح جامع مدیریت پسماند شهر تهران را اجرایی کرد. در مرحله بعد باید حتما از تجربه موفق دیگر کشورها استفاده کرد و آن را بومیسازی کرد. بعد از آن باید دنبال هوشمندسازی مدیریت پسامند از مبدا تا مقصد بود و پروژهها را به خصوص برای تفکیک پسماند از مبدا برون سپاری کرد.
این اقدام و بازیافت بخشی از این پسامند باعث اشتغال برای مردم و تامین بخشی از بودجه طرح میشود. استقرار دستگاه خود دریافت پسماند در مراکز پر رفت آمد و برپا کردن مراکز پردازش تمیز زباله هم باید مدنظر داشت. در گام بعدی باید طرح کاپ یا همان کاهش پسماند را تقویت و اجرا کرد. در راستای اجرای این ایدهها باید بخش خصوصی را در پروژهها مشارکت دارد و با اولویت بندی سیستم لجستیک را روزآوری کرد.
اقدام دیگر آن است که از مخازن تفکیک زباله در ساختمانهای اداری حمایت و به ایجاد شهرکهای تخصصی دریافت، پردازش و بازیافت زباله کمک شود.
بعد هم باید فکری جدی برای آرادکوه کرد و سیستم آن را نیز ارتقا داد. در همین مسیر باید کارکنان حوزه پسماند به شکل جدی مورد توجه قرار بگیرند و آموزش و حفاظت آنها اولویت داشته باشد.
در این میان نباید از افزایش ظرفیت کارخانههای تولید کمپوست غفلت کرد که بسیار برای محیط زیست مفید است و میتواند نقش مهمی در فرآیند سامان دهی پسماندها داشته باشد.
استفاده از بانک اطلاعاتی و سیستم پایش حرفهای میتواند این مسیر را شفاف و بسیار کارآمد کند و باعث مشخص شدن سرنوشت تمام پسماندها شود. در این میان نباید از سامان دادن پسماندهایی مثل نخالههای ساختمانی یا پسماندهای کرونایی نیز غفلت کرد.
در این جا نیز باید آموزش شهروندان را جدی گرفت تا هم ورودی زباله کاهش یابد و هم تفکیک زباله در مبدا به شکل جدی و درست از سوی شهروندان پیگیری شود. به طور مثال تلاش برای کاهش استفاده از پلاستیک میتواند بسیار مفید باشد.
جدیدترین مشکل محیط زیستی برای ایران ریزگردهایی است که امروز از خوزستان تا تهران و حتی استان های شمالی را درگیر کرده است. آیا باید به زندگی با این ریزگردها عادت کرد یا هنوز امید حل مشکل وجود دارد؟
این مشکل دیگر چندان جدید نیست و ما حداقل یک دهه است با این مشکل درگیر هستیم. این اتفاق محصول خشکسالی، کمبارشی و اقدامات انسانی از جمله جنگهایی است که در سالهای اخیر کشورهای همسایه ما را ویران کرده است. از طرف دیگر یکی از کشورهای همسایه با اقدامت خود در حوزه آبی مشکلات ریزگردها در ایران را شدت بخشیده است.
کشور ما تجربه بیش از نیم قرنی روی مدیریت و مهار کانونهای فرسایش بادی و حرکت ماسههای روان داشته است و در دهه اخیر هم تجربیات جدید به دست آوردیم. اخیرا در جنوب شرق اهواز کارهایی شده که تقریبا باعث مهار کانونهای گرد و غبار در آن جا شده است. البته باز هم میتوان اقداماتی کرد.
تا اینجا یک برنامه عمل منطقهای و دو برنامه عمل زیر منطقهای تهیه شده که امید است با همکاری کشورهای همسایه اجرا شود و گرد و غبار را مهار کند.
در نهایت باید دانست که بخشی از این گرد و غبار از شرایط طبیعی خاورمیانهای است، منطقهای که عربستان به عنوان دومین تولید کننده گرد و غبار دنیا در آن حضور دارد.
در چند بخش از صحبتهای خود به نقش سمنها، آموزش و مردم اشاره کردید. چقدر می توان به نقش سمن ها در حل مشکلات محیط زیستی و فرهنگ سازی به خصوص برای نسل جدید امیدوار بود؟
سمنها میتوانند در حوزه مسائل محیط زیستی محلی و منطقهای اطلاع رسانی کنند و در کنار آن به بسیج مردم برای محیط زیست کمک کنند. سمنها همچنین میتوانند هماهنگ کننده مردم و بخشهای دولتی باشند و به طور همزمان نقش نظارتی خوبی را در حوزه محیط زیست بازی کنند. سمنها حتی میتوانند در به روزآوری مواد درسی در حوزه محیط زیست به آموزش و پرورش و وزارت علوم نیز کمک کنند.
حتی اگر فکر کنیم چنان کارهایی سخت است، سمنها میتوانند آموزشهای غیر رسمی و مستقل را با همکاری سازمان محیط زیست پیگیری کنند و سواد محیط زیست همه را ارتقا دهند. به جز این تولید محتوا به شکلهای مختلف و تحقیقات جدی میتواند یکی دیگر از اقدامات موثر سمنها در راستای حفظ محیط زیست و امیدوار کردن نسل جدید باشد.
البته در این جا نباید از نقش صداوسیما به عنوان رسانه غافل شد. رسانهها در تمام اشکال خود نقش غیرقابل انکاری در این حوزه دارند که هیچ نهاد و جریان دیگری ندارد. در این میان صداوسیما اهمیت دیگری دارد. اقدام درست صداوسیما در حوزه حمایت از محیط زیست میتواند تاثیرات به شدت گستردهای در جامعه داشته باشد.
نظرات