به گزارش سلام نو، ابوالقاسم دلفی در شرق نوشت: در پی سفر اخیر امیر قطر به تهران و دیدارهای ایشان با مقامات جمهوری اسلامی ایران که بازتاب گستردهای در رسانههای گروهی منطقه داشته و بهویژه پس از عزیمت شیخ تمیم امیر قطر به آمریکا که بعد از سفر به تهران انجام شد، نظرها و توجهات بسیاری در منطقه و فضای بینالمللی به سمت و سوی مناسبات تهران و واشنگتن و موضوع مذاکرات هستهای وین سوق داده شد. آقای رئیسی رئیسجمهوری اسلامی ایران امروز دوشنبه برای انجام یک سفر رسمی عازم مسقط پایتخت سلطنتنشین عمان شد.
با نظرداشت به سیاستهای اعلامی دولت سیزدهم و مواضعی که از سوی رئیسجمهور و وزیر امور خارجه پیرامون توجه دولت جدید در راهبرد در دستور کار کشور در قبال کشورهای همسایه و به خصوص حوزه خلیج فارس اعلام شده، مسلما سفرها و دیدارهای اخیر برخی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس به تهران یا سفر در حال انجام رئیسجمهور به مسقط، بخشی از تعریف عملیاتی راهبرد نزدیکی با همسایگان را بازتاب میدهد که تحرکات و گفتوگوهای چندینماهه تهران – ریاض با وساطت نخستوزیر عراق نیز میتواند شاهد دیگری بر مدعای مناسبات منطقهای جمهوری اسلامی ایران قلمداد شود.
تجربه گذشتههای نه چندان دور حاکی از آن است که تلاش و تعریف راهبرد برای تحرکات و مناسبات منطقهای کشور زمانی نتیجه و بهرهمندی مطلوب برای منافع کشور را به همراه خواهد داشت که چارچوب مناسبات منطقهای و تعریف اهداف و تحرکات بینالمللی خارجی و سیاست خارجی، اهداف و همسانسازیهای خود را برای مناسباتی فراگیر با جهان پیرامونی مشخص کرده باشد.
مسلما مناسبات دوجانبه و مبادلات تجاری بازرگانی و اقتصادی با کشورهای همسایه که میتواند یکی از اهداف عمومی اینگونه سفرها در مناسبات منطقهای باشد، واقعیتی اجتنابناپذیر برای روابط همسایگی است که با هر نوع تفکر و ملاحظهای که ممکن است در کشورهای مختلف حاکم باشد روند بهبود روابط دوجانبه همواره در دستور کار قرار دارد.
البته آنچه مناسبات تهران - مسقط یا تهران – دوحه را از سایر مناسبات منطقهای و همسایگی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس متفاوت و متمایز میکند، رقابت آشکار و پنهانی است که قطر و سلطنتنشین عمان برای ایفای نقش میانجیگری خود در مناسبات تهران - واشنگتن انجام میدهند و هریک از منظر اهداف و راهبرد مشخص و تعریفشده در چارچوب منافع ملی خود درصدد معرفی خود به عنوان عنصری فعال در زمینه حل مشکلات مناسبات ایران و آمریکا هستند.
مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران و گروه کشورهای چهار به اضافه یک و مشارکت غیرمستقیم ایالات متحده در این مذاکرات که پس از چند ماه وقفه و توقف کامل که تقریبا در آستانه ورود به مرحله ناامیدی کامل طرفهای ذینفع قرار داشت، با سفر پرسروصدای انریکه مورا هماهنگکننده اروپایی مذاکرات هستهای به تهران و اقامت نسبتا طولانی وی در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سفرهای قبلی و چندین ساعته وی، پنجرههایی از بیم و امید مجدد را برای خروج از مذاکرات به بنبست رسیده به نمایش گذاشت.
موضوع مطالبات جمهوری اسلامی ایران در زمینه خارجکردن سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی ایالات متحده و لغو کامل تحریمهای مربوطه و متقابلا مواضع و ملاحظاتی که ایالات متحده برای برآوردهکردن حداقل بخشی از مطالبات طرف ایرانی مطرح کرده است، از جمله عوامل رسیدن مذاکرات وین به شرایط جاری است که بر پایه ادعای محافل رسانهای در جریان سفر انریکه مورا به تهران پیشنهاداتی مطرح شده است که انتظار خروج از بنبست و ازسرگیری مذاکرات را ایجاد و اظهارات ژوزف بورل نماینده عالی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپایی متعاقب سفر معاونش به تهران و نیز گفتوگوهای تلفنی جمعه گذشته نامبرده با وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، جملگی در جهت فضاسازیهای امیدوارکننده سفر تلقی شده است.
آنچه بعضا در رفتارشناسی مذاکرهکنندگان هستهای و سیاسی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران بسیار مشهود و آشکار بوده و تجربه مذاکرات محرمانه قبلی مسئولان تیمهای هستهای ایران و آمریکا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما در عمان شاهدی بر آن است، ناظر بر این واقعیت است که آمریکاییها در موضوعات حساس و مهمی که در سیاست خارجی آنها بهخصوص در قبال تحولات منطقهای و در رأس آن موضوعات مربوط به مناسبات تهران - واشنگتن مطرح است، ترجیح قطعی برای انجام مذاکره مستقیم و بدون واسطه، اعم از محرمانه و آشکار با جمهوری اسلامی ایران دارند و به هر قیمتی حاضر نیستند با واسطههایی همچون اتحادیه اروپایی که به زعم آنها در انجام وظایف عمومی خود در مذاکرات هستهای نیز ناتوان نشان دادهاند، به تأمین اهداف خود مبادرت کنند.
از همین منظر به نظر میرسد که کشورهای عمان و قطر با اغتنام از فرصتی که احیای دوفاکتوی مذاکرات وین موجب آن شده، ابتکارات خود را برای تحقق اهداف میانجیگرانهشان در دستور کار قرار دادهاند و سفر امیر قطر به تهران و دیدار ریاستجمهوری از عمان در کنار سایر اهداف و ملاحظات دوجانبه، ممکن است از دیدگاه میزبان مسقطی این دیدار سایر موضوعات را نیز در دستور کار قرار داده باشد.البته نباید فراموش کرد که علاوه بر مذاکرات وین پیرامون مسائل هستهای، موضوعات مربوط به زندانیان ایرانی در ایالات متحده و برخی افراد دوتابعیتی دربند در جمهوری اسلامی ایران که با آزادی اخیر دو تبعه ایرانی - انگلیسی و مابازای آزادی آنها مطرح شد، از جمله دیگر موضوعاتی است که آمریکاییها همواره به صورت علنی یا محرمانه تمایل خود را برای حلوفصل مشکلات آنها اعلام کردهاند. در حال حاضر سفر ریاستجمهوری اسلامی ایران به مسقط که رسما در چارچوب راهبرد منطقهای کشور و نزدیکی برای رفع کدورتهای هر چه بیشتر با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس انجام میشود، فرصت مغتنمی است تا بازیگران عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور اهداف چندگانه و نحوه خروج از چنبرهای را که تنشها و ناملایمات دوجانبه و منطقهای گریبانگیر حضور مؤثر جمهوری اسلامی ایران در تحولات و کنشهای منطقهای شده، به نمایش بگذارند.
نظر شما