سلام نو – محمدعلی صفآرا: بخش مهمی از هویت، فرهنگ و تاریخ ما را بناها، مکانها و یادبودهایی شکل میدهد که در شهر و کشور ما ساخته میشوند. از تخت جمشید که بعد بیش از ۲۵ قرن هنوز پا برجا است تا آرمگاه فردوسی که یادگار سده اخیر ایران است هر کدام بخشی از هویت و تاریخ ما را شکل میدهند.
پشت ماندگارترین این بناها و مکانها ذهن خلاق معماری بود که گاه مثل معمار تخت جمشیدها در تاریخ گم شده و گاه مثل حسین لرزاده، معمار مساجد ایران قدر دیده است.
یکی از مهمترین معماران روزگار ما هوشنگ سیحون است. معمار، طراح، نقاش، تندیسساز و استاد دانشگاهی که به حق میتوان او را پدر معماری مدرن ایران دانست.
هوشنگ سیحون، معماری از نسل موسیقیدانها
«بنده در یک فامیل موسیقی دان زاده شدم. از پدر بزرگ و قبل از او همه اهل ترنم بودند.» این توصیف هوشنگ سیحون از خانوادهاش است، خانوادهای که نام اساتید تاریخی موسیقی ایران در آن به چشم میخورد.
پدربزرگ مادری هوشنگ سیحون، میرزا عبدالله فراهانی از پیشگامان موسیقی سنتی، صاحب ردیف میرزا عبدالله و معروف به پدر موسیقی سنتی ایران است. دایی سیحون، استاد احمد عبادی استاد بزرگ، خلاق و تحولساز سهتار بود. مادر سیحون، مولود خانم، خود از نوازندگان تار و سهتار بود. پدر هوشنگ، ضیاءالله سیحون از شاگردان پدر بزرگ او، میرزا عبدالله بود و به همین واسطه با مادرش آشنا شد.
با وجود این سابقه اصیل، درخشان و جدی در موسیقی سنتی ایرانی پدر و مادر هیچگاه سیحون را برای آموزش موسیقی و فعالیت در این حوزه تحت فشار نگذاشتند.
سیحون هر چند سمت موسیقی نمیرود اما به نقاشی و معماری علاقهمند میشود و اینگونه سر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در میآورد. استعداد او به چشم میآید و با درجه ممتاز فارق التحصیل میشود. بعد سیحون به دعوت آندره گدار، بنیانگذار پردیس هنرهای دانشگاه تهران و رییس وقت دانشکده، برای ادامه تحصیل راهی دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) میشود.
او پس از بازگشت به ایران به عنوان دانشیار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به کار شد و بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷ ریاست دورهای این دانشکده را برعهده گرفت. او در این دوره سه رشته شهرسازی، هنرهای نمایشی و موسیقی را در این دانشکده تاسیس کرد.
معماری سیحون؛ معنا دار، منطقی و متکی بر روحیه معماری ایرانی
اگر بخواهیم ویژگی معماری هوشنگ سیحون را بررسی کنیم باید به آثار و حرفهای خود او بر گردیم. نخستین اصل معماری سیحون اتکا به منطق و حساب و کتاب است. از آرامگاه کمالالملک تا آرامگاه فردوسی یک حرکت اضافه در آثار سیحون دیده نمیشود. او برای هنرمندتر نشان دادن خود اضافهگویی نمیکند و هر چیز را در جای خود به کار میبرد.
مسئله دیگر توجه سیحون به قصه بنایی است که طراحی میکند. در آرامگاه بوعلی ده ستون میبنیم که نشان میدهد بنا ده قرن بعد از مرگ او ساخته شده است. در آرامگاه خیام اشکال هندسی و ترکیب آن با خط و نقاشی را میبینیم که به ریاضیدان بودن خیام اشاره دارد و در آرامگاه کمالالملک توجه به آثار محل تولد او یعنی کاشان را مشاهده میکنیم.
نکته جالب توجه دیگر این است که او بیش از همه چیز تاکید بر روحیه معماری ایرانی داشت و این معماری را خلاصه در قوس و پیچ یا همان تکنیک صرف نمیدید.
ویژگی دیگر او توجه به مصالح محلی در ساخت بناها بود. او در گفتوگویی که در سال ۱۳۴۱ با مجله آرش دارد در رابطه با این مسئله میگوید: من فکر میکنم ما نه امروز و نه در آینده احتیاجی به مصالح خارجی نداریم و معمار آن کسی که با گل خام هم بتواند یک کار هنری با ارزش به وجود بیاورد.
او سالها مسئول نظارت و مدیریت مرمت تمام آثار تاریخی ایران میشود تا به مرور به مرد بناهای تاریخی ایران مشهور شود. از گنبد سلطانیه در زنجان تا بسیاری دیگر از آثار تاریخی ایران رد پایی از سیحون را در خود دارند. او به مدت ۱۵ سال این سمت را حفظ کرد و مرد اول حفظ آثار باستانی ایران بود.
آرامگاه ابن سینا؛ اولین کار مهم هوشنگ سیحون
اولین کار مهم هوشنگ سیحون را باید طراحی آرامگاه ابوعلی سینا دانست. در سال ۱۳۲۴ طی برگزاری یک مسابقه معماری برای آرامگاه ابن سینا از سوی انجمن آثار ملی برگزار و طرح هوشنگ سیحون که آن زمان در حال تحصیل در پاریس بود برنده شد.
سیحون سه سال بعد به ایران میآید و طرح نهایی را که در واقع پایاننامه او هم بود اجرا میکند. تصویر این آرامگاه سالهای بعد روی اسکانسهای ایران چاپ میشود.
آرامگاه خیام؛ تلفیق ریاضیات، نجوم و شعر
در مرداد ماه سال ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی در نامهای به سیحون نوشت که وضع بنای موجود آرامگاه خیام متناسب با شخصیت علمی و هنری خیام نیست. بر همین مبنا انجمن از سیحون خواست طرح و نقشهای متناسب با شخصیت خیام طراحی کند.
جیحون درباره این بنا میگوید: خیام ریاضیدان، منجم و ادیب بود؛ سعی داشتم که این سه جنبه شخصیتی در مزارش تجلی پیدا کند. به همین دلیل آرامگاه خیام تلفیقی از نجوم و هندسه و شعر و نماد شخصیت چندوجهی خیام است به همین دلیل این بنا در زمان خود به دلیل به کار بردن چند مفهوم مختلف در طراحی آن تحولی در معماری ایران به وجود آورد.
بازسازی و تجدید بنای آرامگاه فردوسی
طرح نخستین آرامگاه فردوسی توسط کریم طاهرزاده بهزاد از اعضای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ارایه شده بود و در ۱۳۱۳ خورشیدی به بهرهبرداری رسید اما به علت ناآشنایی سازندگان به فنون مدرن مهندسی و مسائل مربوط به خاک ساختمان از همان نخستین سالها شروع به نشست کرد.
سیحون در۱۳۴۳خورشیدی با حفظ طرح نخستین آرامگاه فردوسی را تجدید بنا کرد، فضای داخلی آن را گسترش داد، برایش موضع ساخت و مقدمات ساخت تندیس فردوسی و نصب آن در فضای بیرونی آرامگاه را میها کرد.
به این موارد بسیار شاخص و بناهایی چون آرامگاه کمالالملک، آرامگاه نادر شاه افشار و موزه توس، سیحون طراح ساختمان مرکزی بانک سپه در میدان توپخانه تهران، ساختمانهای سازمان نقشهبرداری کشور، کارخانه نخریسی کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدی، مجتمع آموزشی یاغچی آباد، سینما آسیا، سینما سانترال (سینما مرکزی)، کارخانه کانادا درای (زمزم کنونی) در تهران و اهواز، کارخانه یخسازی کورس اخوان و دهها پروژه مسکونی خصوصی بوده است.
سیحون به جز معماری در نقاشی هم حرفهایی جدی برای گفتن داشت و آثارش در سال ۱۳۵۱ در کنار آثار هنرمندانی چون پیکاسو و سالوادور دالی به نمایش درآمد. مجموعه طراحیها و کروکیهای او از معماری و مناظر نقاط مختلف ایران یکی از یادگاریهایی ارزشمندی است که از این معمار برجسته به جا مانده است.
سیحون در ۵ خرداد سال ۱۳۹۳ در آرامگاه موقتی در گورستان «فارست لان مموریال پارک» لس آنجلس به خاک سپرده شد. سیحون وصیت کرد تا فرزندانش بنیادی برای نگهداری از کلیه آثار نقاشی و طراحی او تأسیس کنند و در نهایت همه این آثار در شرایط مناسب به موزهای در ایران اهدا شوند.
نظر شما