سلام نو – سرویس گردشگری: مهدی صادقانه از حسش راجع به «باتومی» میگه، اون با گشت و گذار در این شهر هیجانانگیز و دیدنی حسابی چشمانش رو نوازش کرده، توصیفات قشنگی از معماری و اتمسفر این شهر داره و میگه: "باتومی از اون جاهاییه که انقدر اسمش رو شنیدیم قبل رفتن برامون یه تعریفی ازش شکل گرفته، برای من باتومی تعریفش این شکلی بود: یه شهر ساحلی پر از کلاب و کازینو! یه تعریف کامل از جایی که من اصلا دوستش ندارم ولی از همون اول که رسیدیم باتومی کوچه پسکوچههاش داشت باهام حرف میزد، شب اول رو از خستگی تمام فقط خوابیدم و صبح فرداش تو خیابونای باتومی زندگی کردم، بعد رفتیم و دوچرخه کرایه کردیم و لبساحل باتومی رو رفتیم و رفتیم و رفتیم باتومی و اون معماریهای قشنگ و چشمنوازش، شاید آخرین کامی بود که باید از گرجستان میگرفتم تا گرجستان به عنوان یه کشور همهچیز تموم برام به نهایت خودش برسه."
اون در نهایت نقدی به کسانی داره که برای دیدن دنیا بهانه میارن، داره. البته در شرایط فعلی به نظر میاد کسی چندان امکان سفر، اونم خارج از ایران رو نداشته باشه. در آخر مهدی به علاقهای که در گرجستان بهش پی میبره اشاره میکنه و میگه: "واقعا تعجب میکنم از اونا که میگن الان نمیشه سفر خارجی رفت، یکم سختی رو تحمل کنین، زمینی برین، از مسیر لذت ببرین، تو هاستلهای قشنگ و ارزون تو مسیر بمونین، با قطار و اتوبوس تو اون کشور سفر کنین و همه اونچه که باید رو برین و ببینین، که حیفه این گرجستان زیباست که دم گوشمون باشه، ویزا نخواد و باز ازش بگذریم کلام آخر: گرجستانمو پس بدین. تو گرجستان فهمیدم چقدر باغ گیاهشناسی دوست دارم، از این به بعد هرجا برم باغ گیاه شناسی داشته باشه، حتما میرم."
نظرات