سلام نو – محمدعلی صفآرا: این روزها ماجرای سفر علی باقری به روسیه حسابی جنجالی و خبرساز شده است. بر اساس خبری که طرف روسی آن را منتشر کرد مذاکرهکننده ارشد ایران پس از مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در در دوحه به مسکو رفت و گفتوگوهایی درباره آنچه در دوحه رخ داده، انجام داد.
بر اساس اعلام طرف روسی معاون وزیر خارجه ایران در این سفر با سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه و میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات احیای برجام ملاقات کرده است.
همین ملاقات و تصویر آن باعث انتقادات فراوانی به باقری شد. بسیاری از سفر محرمانه او به روسیه و سکوت وزارت خارجه ابراز ناراحتی کردند.
محور اصلی انتقادات به باقری محرمانگی سفر به روسیه، اجازه گرفتن او از روسیه در هر مرحله مذاکرات و گزارش به روسها پیش از گزارش به مردم ایران است.
واقعیت این است که مشکل اصلی سفر باقری کنی محرمانگی یا مقصد آن نیست. از این سفرهای محرمانه بسیار رخ داده و جواد ظریف و عباس عراقچی هم تجربه آن را داشتهاند. مقصد سفر هم چندان تعجب برانگیز نیست. روسیه در مقطعی جدیترین متحد ایران در مذاکرات هستهای بود. حالا هم در ماههای اخیر هم به علت شرایط خاص بینالمللی این کشور به یکی از جدیترین موانع به ثمر رسیدن برجام بدل شده است.
در چنین شرایطی اصلا چیز عجیبی نیست که نزدیکترین هماهنگیها و جدالهای احتمالی با طرف روسی باشد، بازیگری که تا چندی پیش متحدی جدی بود و اکنون اما و اگرهای بسیار دارد.
پس مشکل درست و اساسی درباره سفر علی باقری به روسیه کجا است؟ دو مشکل اساسی سفر باقری به روسیه به ضعف مفرط رسانهای تیم مذاکره کننده ایران و البته اتکا بیش از حد این تیم به روسیه باز میگردد.
به ذهن خود رجوع کنیم. پس از آغاز فعالیت تیم جدید مذاکرات احیای برجام بیشترین خبر درباره برجام، مواضع ایران و مذاکرات را چه کسی به مردم ایران داد؟ نماینده روسیه، اروپا و آمریکا! تیم ایران در این میان همیشه روی خطوط قرمز، منافع اقتصادی و مقاومت تاکید دارد و هیچ فعالیت جدی رسانهای نمیکند.
حامیان جدی علی باقری و تیم او معتقدند که او آتشِ بدون دود است و بدون خودنمایی دنبال تامین منافع ملی است، اما مسئله اینجا است که آنها رسانه را بد فهمیدهاند. مواضع رسانهای باقری و تیمش خودنمایی حساب نمیشود بلکه بخشی از استراتژی فشار بر طرف مقابل و توضیح به جبهه خودی- یعنی مردم ایران- است.
مشکل بعدی اتکای عجیب تیم ایرانی به روسیه است. با توجه به سابقه ذهنی منفی مردم از روسها تیم ایرانی نه تنها از این نزدیکی ابایی ندارد بلکه در معدود کنشهای رسانهای خود این تکیه را به شکلهای مختلف نشان میدهد.
این مسئله شاید برای دیپلماتی دیگر چندان مشکلساز نبود، اما باقری در کنار سعید جلیلی به شهرهای بسیاری سفر کرد و برای مذاکرات هستهای به گفتوگو نشست، اما هیچ چیز به دست نیاورد. مردم نمیخواهند این تجربه تکرار شود.
به نظر میرسد وزارت امور خارجه ایران باید فکری به حال وضعیت رسانهای تیم هستهای و اتکای شدیدش به روسیه بکند و ارتباط خود با جامعه را بیش از پیش تقویت کند وگرنه با فشار جدی مردم مواجه خواهد شد.
نظر شما