سلام نو – محمدعلی صفآرا: این روزها با بینتیجه ماندن مذاکرات دوحه بین ایران و آمریکا و افزایش احتمال نابودی برجام انتقادات از تیم مذاکره کننده ایران و به ویژه علی باقری و استاد او یعنی سعید جلیلی اوج گرفته است. بسیاری سفرهای شهر به شهر باقری را با دنیا گردی جلیلی مقایسه میکنند و معتقدند یکی از دلایل به نتیجه نرسیدن برجام این است که باقری دیپلماسی نمیداند و فن مذاکره بلد نیست.
ادبیات، شیوه مذاکره، تیم مذاکره کننده، عملکرد تیم و مهمتر از همه نتیجه مذاکراتی که علی باقری آن را هدایت میکند حتما به شدت قابل نقد است. علی باقری یک سال است که نتوانسته برجام را احیا کند، برجامی که رییسی معتقد بود بهره بردن از منافع آن به یک دولت مقتدر نیاز دارد. حالا دولت مقتدر رییسی نه تنها از مواهب برجام بهره نبرده، بلکه حتی توان احیای آن را ندارد.
در شرایط اقتصادی امروز کشور، با چنین عملکردی از تیم اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک رییسی نقد وزیر امور خارجه و معاونش چیز عجیبی نیست. از عراق تا روسیه، از ترکیه تا قطر و از برجام تا غافل شدن از تحرکات دیپلماتیک رژیم صهیونیستی، عملکرد وزارت خارجه قابل نقد است.
با این همه این جا یک اما، یک شرط و یک نکته مهم وجود دارد و آن این است که نقد عملکرد تیم ایران و ضعف علی باقری نباید به تحلیل خطا درباره طرف آمریکایی و تطهیر او منجر شود.
آمریکا بود که همکاری ایران در افغانستان را از یاد برد و کشور ما را محور شرارت خواند. آمریکا بود که در دوران اوباما تحریمهای غیرانسانی را علیه ایران وضع کرد. آمریکا حامی و یار اصلی رژیم اشغالگر قدس در تمام ترورهای اتمی آن بود. آمریکا بود که در دوران ترامپ از برجام خارج شد. آمریکا است که به بهانه سلاح هستهای ایران را تحت فشار میگذارد اما کلامی درباره عدم عضویت رژیم صهیونیستی در ان پی تی سخن نمیگوید.
این که این روزها برخی رابرت مالی را دلسوزتر از علی باقری میدانند حرفی غلط، برآمده از احساسات و هیجان زده است. مطرح کردن چنین حرفهایی خطا در خطا است. رابرت مالی حتما یکی از مطلوبترین گزینهها برای مذاکره با ایران است و گرایش به نسبت کمتری به رژیم صهیونیستی دارد، اما این به معنای آن نیست که از علی باقری دلسوزتر باشد!
رابرت مالی یا ریچارد نفیو هر دو حافظان منافع ملی آمریکا هستند. تنها تفاوت این دو در شیوه تامین این منافع ملی است. مالی معتقد است باید مذاکره کرد و کمی هم امتیاز داد، نفیو معتقد است باید مذاکره کرد، فشار آورد و حدالمقدور هیچ امتیازی نداد.
در این میان اولویت نقد ما حتما با طرف ایرانی است، نه آمریکایی. اما چرا؟ چون ما شهروندان ایران رییس جمهور ایران را انتخاب میکنیم و از دولت ایران انتظار داریم که منافع ملی ما را تامین کنند، نه دولت آمریکا.
با این پیشفرضها نقد تیم مذاکره کننده ایران حق هر ایرانی است، اما این نقد نباید منجر به تغییر جایگاه ظالم و مظلوم شود. میزان تقصیر آمریکا در خدشهدار شدن روابط با ایران اصلا قابل قیاس نیست، پس اگر آمریکا دنبال بهبود روابط است باید هزینه آن را هم بدهد.
نظر شما