فرهنگ و هنر: تمامی نظرات و احکام های “حدیث کسا” را در این قسمت از سایت نمناک مشاهده نمایید.
کساء به معنای جامه و عبا ویمانی اسم منسوب به یمن است و کساء یمانی جامه و عبایی بوده که متعلق به پیامبر –ص- بوده و بافت یمن بوده است . بافته های یمن در آن روزگار معروف و مشهور بوده است . آن چه در این جریان مهم است موضوع طهارت و عصمت اهل بیت است که چون عصمت و طهارت آنها در هنگامی که آنها در زیر کساء یمانی قرار داشتند اعلام شد آنها به اصحاب کساء معروف شدند .
اصحاب کسا عبارت اند از محمد پیامبر مسلمانان، علی، فاطمه، حسن و حسین که آیهٔ "انما یرید اﷲ لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرأ ":"همانا خداوند می خواهد تا ناپاکی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملاً پاک و طاهر گرداند." دربارهٔ آنان است. ابوسعید خدری از پیامبر مسلمانان روایت کرد که این آیه دربارهٔ پنج تن است:خودم، علی، فاطمه، حسن و حسین است.
احادیثی که از طرق شیعه درباره حدیث کساء وارد شده است همه دلالت دارند که اصحاب کساء پنچ نفر هستند:پیامبر(ص) حضرت علی(ع)، فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع). طبق این روایات، ام سلمه نیز از پیامبر(ص) اجازه خواست که به جمع آنان بپیوندد، اما پیامبر(ص) به وی اجازه نداد.
امام صادق(ع) در حدیثی صریحاً می فرماید:
اصحاب کساء که کریم ترین مخلوقات و شریف ترین آنها نزد خدا بوده پنج تن می باشند. و در ادامه این پنج تن را نام می برد.
خامس آل عبا صفتی مشهور برای امام حسین (ع) است و در برخی زیارت نامه ها ایشان را خامس اصحاب کساء می نامند.
پیامبر نزول آیه تطهیر را در پنج تن منحصر کرده است.
علامه حلی در مورد آیه تطهیر می گوید:
نزول آیه تطهیر در مورد پنج نفر اصحاب کساء از متواترات است و در مورد این مطلب کسی شک نمی کند؛ مگر اینکه شخص، معاند و مغرض باشد.
اصطلاح «اصحاب کساء» بین مفسران و راویان معروف بود؛ یعنی به جای اینکه نام تک تک پنج تن را بیاورند، می گفتند این آیه در حق اصحاب کساء نازل شده است؛ برای نمونه در مورد شأن نزول آیه وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَیٰ حُبِّهِ مِسْکینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿۸﴾ علامه مجلسی می گوید:
مفسرین و محدثین اجماع دارند که این سوره درباره اصحاب کساء نازل شده است.
اصحاب کساء
هیچ یک از احادیثی که پیرامون رویداد کساء رسیده است آن را به طور کامل بیان نکرده و هر یک به بخشی از آن اشاره دارند. آنچه که در ذیل می آید بهره گیری از تمام روایات برای تصویر کامل رویداد کسا است.
پیامبر اسلام(ص) در خانه همسرش، امّ سلمه قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند. لذا به همسرش تأکید می کند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه(س)، دختر پیامبر(ص) تصمیم می گیرد برای پدر غذای مناسبی به نام عصیده (کاچی) تهیه کند. او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم می کند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر می آورد.امّ سلمه می گوید:«من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». پیامبر(ص) به دخترش فرمود:«برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه(س) بی درنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش ـ که در آن وقت، خردسال بودند ـ به خانه پدر وارد شد. ام سلمه با اشارهٔ رسول خدا(ص) برخاست و در کناری مشغول نماز شد.
رسول خدا(ص) با علی(ع) و فاطمه(س) و دو فرزندش حسن(ع) و حسین(ع)، کنار سفرهٔ فاطمه نشستند. پیامبر(ص) کسای خیبری(عبایی از بافته های مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش می کشد و با دست راست به آسمان اشاره می کند و می فرماید:«خدایا! اینان اهل بیت(ع) من هستند. پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!»
آن گاه جبرئیل امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند:إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ﴿٣٣﴾ (ترجمه:...خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر ]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.)
امّ سلمه جلو آمد و گوشه کسا را بلند کرد ولی پیامبر(ص) کسا را از دست او کشید و مانع ورود او به جمع اهل بیت(ع) خود شد.امّ سلمه عرض کرد:آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبر(ص) خدا فرمود:تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی
یک روایت دیگر
شیخ عبدالله بحرانی در کتاب «العوالم» با ذکر سند معتبر از جابربن عبدالله انصاری روایت می کند که:
شنیدم از فاطمه زهرا علیها السلام (دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله) که فرمود :روزی پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله برمن وارد شده و فرمود :
السلام علیک یا فاطمه . گفتم :و علیک السلام یا ابتاه. پس فرمود :ای فاطمه من در بدن خود ضعفی احساس می کنم . گفتم :به خدا پناه می برم از اینکه شما ضعیف باشید .
فرمود :ای فاطمه برایم کسای یمانی را بیاور و مرا با آن بپوشان . پس من کساء را آوردم و به آن حضرت پوشاندم و دیدم که صورت او مانند ماه شب چهارده می درخشد ،
ساعتی گذشت فرزندم حسن آمد و گفت :السلام علیک یا اماه ، گفتم و علیک السلام ای نور چشم و میوه دل من . پس گفت ای مادر نزد شما بوی خوشی همانند بوی جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله را می شنوم . گفتم آری او در زیر کسا قرار دارد . پس حسن به سوی کسا رفت و گفت سلام بر شما ای جد بزرگوار من . آیا اجازه می دهید که من داخل کسا شوم؟ پس پدرم فرمود وعلیک السلام ای فرزند من و ای صاحب حوض من . تو اجازه داری وارد شو.پس حسن داخل کسا شد .
ساعتی گذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت السلام علیک یا اماه . گفتم وعلیک السلام ای نور چشم و میوه دل من . پس گفت ای مادر نزد تو بوی خوشی همانند بوی جدم رسول اللّه را می شنوم . گفتم آری فرزند عزیزم جد تو و برادرت در زیر کسا هستند . پس حسین نیز نزد کسا رفت و سلام کرد و گفت و یا جداه ویا من اختاره الله آیا به من اجازه می دهید که داخل کسا شوم؟ رسول خدا فرمود :وعلیک السلام ای فرزند من و ای شافع امت من به تو نیز اجازه دادم . پس حسین داخل کسا شد.
آنگاه پسر عمم اباالحسن علی بن ابیطالب آمد و فرمود السلام علیک یا فاطمه! یا بنت رسول اللّه گفتم و علیک السلام یا ابا الحسن ویا امیرالمومنین . پس فرمود ای فاطمه من نزد تو بوی خوشی می شنوم مثل اینکه بوی برادر و پسر عمم رسول خدا است. گفتم آری او با دو فرزند تو زیر کسا هستند . پس علی نیز به طرف کسا رفت و گفت :السلام علیک یا رسول اللّه آیا به من اجازه می دهید که با شما زیر کسا بیایم؟ رسول خدا فرمود :و علیک السلام ای برادر من و ای جانشین من و ای صاحب لوای من در قیامت ، آری به تو اجازه دادم . پس علی داخل کسا شد
سپس من نزد کسا رفتم و گفتم السلام علیک یا رسول اللّه ای پدر آیا به من اجازه می دهید که داخل کسا بیایم؟ رسول خدا فرمود :و علیک السلام ای دختر من و ای پاره تن من به تو نیز اجازه دادم و من نیز داخل کسا شدم ،
هنگامی که ما پنج نفر در زیر کسا جمع شدیم پدرم دو طرف کسا را گرفت و دست راست خود را به طرف آسمان بلند کرد و گفت :خدایا اینها اهل بیت من و خواص من و حامیان من هستند ، گوشت آنها گوشت من و خون آنها خون من است ، آنچه آنان را به درد آورد مرا به درد آورده و آنچه آنان محزون کند مرا محزون کرده و هر کسی با آنان به جنگ برخیزد من با او به جنگ برخواهم خواست و هرکسی با آنان مسالمت و دوستی کند من با او مسالمت خواهم نمود و هرکسی با آنان دشمنی کند من یا او دشمن خواهم بود و هر کس آنان را دوست بدارد من او را دوست خواهم داشت . آنگاه فرمود آنان از من هستند و من از آناننم . خدایا صلوات و برکات و رحمت و غفران و رضوان خود را بر من و بر آنان فروفرست و رجس و پلیدی را از آنان دور نما و آنان را به پاکی کامل برسان .
پس خدای عزوجل به ملائکه خود فرمود :ای ملائکه من و ای ساکنان آسمانها بدانید من آسمان و زمین و ماه و خورشید و فُلک و فَلک را نیافریدم جز به جهت محبت این پنج نفری که در زیر کسا جمع شدهاند . جبرئیل امین گفت :خدایا کیانند زیر کسا؟ خطاب شد آنها اهل بیت و معدن رسالت یعنی فاطمه و پدر و شوهر و فرزندان او هستند . جبرئیل گفت :خدایا به من اجازه می دهی که به زمین روم و ششمین آنها باشم ؟ خدای عزوجل فرمود به تو اجازه دادم .
پس جبرئیل امین به زمین آمد و سلام کرد و گفت :یا رسول الله علیّ اعلی برشما سلام می رساند و شما را مخصوص تهیت و اکرام می نماید و می فرماید قسم به عزت وجلالم من آسمان برافراشته را و زمین پهناور را و ماه منیر را وخورشید تابان را و فلک دوار را و دریای جاری را و کشتیهای سیر کننده بر آنها را جز برای محبت وجود شما نیافریدم سپس گفت :خداوند به من اجازه داده است که با شما باشم ، آیا شما نیز به من اجازه می دهید یا رسول الله؟ پدر فرمود :و علیک السلام ای امین وحی خدا آری به تو اجازه دادم
پس جبرئیل نیز در زیر کسا آمد و به پدرم گفت :خداوند به شما وحی نموده و می فرماید:
« اِنَّما یُریدُ اللَّه لِیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجسَ اَهلَ البَیت وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»
خداوند اراده نموده رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را به پاکی کامل برساند .
پس امیرالمومنین به رسول خدا گفت :یا رسول الله به من خبر دهید که اجتماع ما در زیر این کسا در نزد خدا چه فضیلتی دارد؟
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود :قسم به خدائی که مرا به حق به پیامبری مبعوث نمود و به رسالت برگزید خبر ما در زیر این کسا در هیچ محفلی از محافل و مجالس اهل زمین که در آن عدهای از شیعیان و دوستان ما حضور داشته باشند بیان نمی شود جز اینکه رحمت خدا بر آنان نازل و ملائکه گرد آنان جمع خواهند شد و برای آنها تا هنگامی که متفرق شوند استغفار خواهند نمود
پس امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود :به پروردگار کعبه قسم که ما و شیعیان ما رستگار شدیم.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود :یا علی قسم به خدایی که مرا به حق به نبوت مبعوث نمود و به رسالت برگزید هرگز خبر ما در زیر این کسا در هیچ محفل و مجلسی از مجالس اهل زمین که در آن جمعی از شیعیان و محبین ما باشند یاد نمی شود جز اینکه اگر مهموم و غصهمندی در میان آنها باشد خداوند غصه واندوه او را برطرف می کند واگر صاحب حاجتی باشد خداوند حاجت او را برآورده می نماید.
آنگاه امیرالمؤمنین فرمود :به خدا سوگند ما و شیعیان ما رستگار و سعادتمند شدیم.
شرحهای حدیث کساء
گروهی از دانشمندان شیعه رساله های مستقلی درباره اسناد حدیث کساء و اثبات اعتبار آن پرداخته اند که از جمله آن هاست:
۱. سند حدیث کساء، از آیت الله مرعشی نجفی، چاپ ۱۳۵۶ ق؛
۲. آیة التطهیر فی الخمسة اهل الکساء، از محیی الدین موسوی غریفی، چاپ ۱۳۷۷ ق؛
۳. حدیث الکساء عند اهل السنه، از سید مرتضی عسکری، چاپ اول ۱۳۹۵ ق، و چاپ دوم با افزودن منابع شیعی، ۱۴۰۲ ق؛
۴. سند حدیث شریف کساء، از علی اکبر مهدی پور، چاپ ۱۴۱۰ ق.
همچنین شرح هایی بر متن معروف حدیث کساء نوشته شده که از آن جمله است:
۱. التحفه الکسائیه، از شیخ بافقی یزدی (م ۱۳۱۰ ق) ؛
۲. کشف الغطاء عن حدیث الکساء، از شیخ علی آل عبدالغفار کشمیری (م ۱۳۴۵ ق).
و نیز ده ها تن از شعرای نامدار عرب و فارس و ترک و لر و اردو، حدیث کساء را به نظم درآورده اند.
استدلال ائمه به حدیث کساء
حضرت علی(ع) در بیان یکی از دلایل حقانیت خود به خلافت و جانشینی پیامبر(ص) از حدیث کساء یاد می کند و به خلیفه یادآوری می کند:«آیا آیه تطهیر برای من و خاندان و فرزندانم فرود آمده یا برای تو و خاندان و فرزندانت؟ گفت:بلکه تو و خاندانت. فرمود:تو را به خدا! آیا من و خاندان و فرزندانم در روز کساء مشمول فراخوانی پیامبر خدا (ص) بودیم که:«خداوندا! اینان خاندان منند که رهسپار به سوی تو هستند نه به سوی آتش» یا تو؟»
همچنین حضرت علی(ع) در شورایی که خلیفه دوم برای تعیین خلیفه بعدی تشکیل داده بود به حدیث کساء برای برتری خود در امر حکومت و جانشینی پیامبر(ص) استشهاد کرد.
زمانی که اصحاب پیامبر(ص) در مورد فضائل خود به همدیگر تفاخر می کردند حضرت علی(ع) در بیان برتری خود و اهل بیت(ع) خود از حدیث کساء یاد کرد.
بعد از صلح امام حسن(ع) با معاویه، و بعد از سخنرانی معاویه، امام حسن(ع) سخنرانی کرد و بعد از ذکر آیه مباهله در شأن اهل بیت(ع) در بیان فضیلت خود و اهل بیت(ع) به حدیث کساء استدلال کرد.
ریشه اصطلاح از دیدگاه تاریخی
به بگفته فرانسیس ادواردز پیترز، استاد بازنشسته دانشگاه نیویورک در رشته اسلام و خاور میانه شناسی، در پیش از اسلام و در اوایل اسلام، اهل بیت لقب قریش بود و منظور بیت همان خانه کعبه در مکه بود. این کاربرد بعدها تحت شعاع تعبیری قرار گرفت که باری سیاسی داشت و در مورد آیه ۳۳ سی و سومین سوره قران (احزاب) نقل می شد. سرچشمه این تعبیر بعد از کشته شدن عثمان و اوایل دوران اموی، همزمان با شروع علی با۲۵ سال تأخیر است. در تعبیر فوق منظور از اهل بیت خانواده پیامبر و بطور خاص علی، فاطمه، حسن و حسین است. بگفته پیتر، بدنبال این تعبیر احادیثی به نقل از محمد در مورد این آیه رواج یافت از جمله حدیث پنج تن آل عبا.
به نوشته لئورا وچا ولیری در دانشنامه اسلام، آیات پیش از این در مورد دستور العمل هایی برای زنان پیامبر است و افعال و ضمایر به صورت جمع مؤنث هستند؛ ولی در این آیه که خطاب به اهل خانه است، ضمایر به صورت جمع مذکر هستند؛ بنابراین گفته شده که دیگر بحث زنان پیامبر مطرح نیست، یا حداقل صرفاً آنها نیستند. پس این آیه به چه کسی بر می گردد؟ عبارت اهل بیت فقط می تواند معنی "خانواده پیامبر" را بدهد. این امتیاز به طور طبیعی به همه خویشاوندان محمد منتهی می شود، چه آنهایی که در قبیله او بودند، چه انصار و در واقع همه جامعه؛ ولی داستانی وجود دارد که در بسیاری از احادیث آمده است. بنا بر این روایت، محمد عبای خود را در موقعیت های گوناگون (از جمله رویداد مباهله) بر روی نوه هایش حسن و حسین، دخترش فاطمه و دامادش علی افکند؛ و بدین ترتیب، این پنج تن هستند که عنوان اصحاب کسا به آنها داده می شود. تلاش هایی صورت گرفته تا زنان پیامبر را هم به این گروه اضافه کنند؛ ولی عموماً شمار افرادی که واجد این امتیاز هستند محدود به پنج است.
مقصود از اصحاب کسا در دیدگاه اسلامی
دربارهٔ مصادیق اهل بیت اشاره شده در آیه تطهیر میان راویان اختلاف نظر هست. برخی از آنان همسران محمدو برخی دیگر همه نزدیکان وی، از آل عباس و آل عقیل و آل جعفر و آل علی را مشمول این عنوان شمرده اند، اما بیشتر ایشان اصطلاح اهل بیت را در این آیه منحصر به اصحاب کسا دانسته اند.
تعداد احادیث وارد شده توسط گروه اخیر از ۷۰ متجاوز است که از آن شمار نزدیک به ۴۰ حدیث به روایت اهل سنت و از طریق ام سلمه، عایشه، ابوسعید خدری، ابن عباس، عبدالله بن جعفر، علی بن ابی طالب، حسن بن علی و دیگران و بیش از ۳۰ حدیث از راویان امامی و از طریق علی بن ابی طالب، سجاد، باقر، صادق، رضا (امامان شیعه) ام سلمه، ابوذر غفاری و چند تن دیگر نقل شده است.
از دیدگاه طباطبایی و طبرسی منظور از اراده در آیه مورد بحث، اراده تکوینی است، از آنرو که ارادهٔ تشریعی خداوند در این باب همه افراد بشر را شامل می شود و جای اختصاص در آن نیست.
آنچه بیش از همه موجب شده است که برخی از مفسرین، اهل بیت را به همسران محمد تفسیر کنندخطاب صدر آیه به همسران محمد، و نیز وقوع آن در میان آیاتی است که طی آنها همسران محمد مخاطب واقع شده اند. اما بگفته طباطبایی روایات وارده در این باب حاکی از آنست که این آیه جداگانه نازل گشته، و به فرمان محمد، یا بعد از درگذشت او و در هنگام جمع قرآن، در میان آن آیات قرار داده شده است. تغییر صیغه خطاب از مؤنث به مذکر نیز مؤید همین معناست.
فخر رازی از دانشمندان بزرگ اهل سنت، در تفسیر کبیر خود می نویسد:«بدون شک، تعلق و نزدیکی فاطمه و علی و حسن و حسین به رسول الله محکم ترینِ تعلقات بوده است. پس مطمئناً ایشان آل محمد هستند... و روایت کرده صاحب کشاف که هنگامی این آیه نازل شد، سؤال شد یا رسول الله، نزدیکان تو که مودتشان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ پس فرمود «علی و فاطمه و دو پسرش». پس ثابت شد که این چهار، اقارب و نزدیکان نبی هستند و هنگامی که این ثابت شد، پس واجب است که ایشان (علی و فاطمه و حسن و حسین) مخصوص به بیشترین تعظیم و بزرگداشت باشند... ... و لذا دعای «اللهم صل علی محمد و آله و ارحم محمد و آل محمد» به عنوان خاتمه تشهد در نماز جعل شده و در حق کسی غیر ایشان، آل یافت نمی شود. پس همه اینها دلالت می کند که حب آل محمد واجب است.»
جارالله زمخشری از دانشمندان بزرگ اهل سنت، در کتاب تفسیر کشاف به فضیلت اصحاب کسا(کسانی که در روز مباهله همراه پیامبر بودند) اشاره کرده است.
نظر شما