فرهنگ و هنر: یکی از قوانین اسلام از دیدگاه مذهب جعفری این است که ازدواج میتواند به دو نحو صورت بگیرد:دائم و موقت.
اگرچه ازدواج دائم با ازدواج موقت هر دو در کلمه ازدواج دارای اشتراک هستند و زن و شوهر در هر دو نکاح به هم محرم شده و از نظر شرعی بر یکدیگر حلال هستند، اما از نظر حقوقی، تفاوت هایی بین این ازدواج ها وجود دارد و هرکدام احکام خاص خود را دارد.
هم ازدواج دائم و هم ازدواج موقت، برای صحت و تحقق عقد، نیاز به رضایت و قبول زن و شوهر دارد. در هر دو ازدواج، زن به شوهر ایجاب می کند که «من خودم را به صورت دائم یا برای مدت مشخص به ازدواج تو در آوردم» و مرد هم «ازدواج را قبول می کند». در هر دو ازدواج، صیغه عقد باید جاری شود؛ البته الزامی در قرائت صیغه خاص عربی وجود ندارد و صرف این که الفاظ نشان دهند، قصد قطعی طرفین در وقوع ازدواج باشد، کفایت می کند. افراد لال یا کسانی که قدرت تکلم ندارند، با نوشتن یا اشاره به طوری که نشان دهنده قصدشان برای وقوع عقد باشد، می توانند عقد را جاری کنند.
هم در ازدواج دائم و هم در ازدواج موقت، زن باید خالی از موانع نکاح باشد، یعنی این که در عده کسی نباشد یا از محارم شوهر یا کسانی که ازدواج با آنها ممنوع است، نباشد. همچنین برای نکاح دختر باکره، چه در ازدواج موقت و چه در ازدواج دائم، اذن پدر دختر لازم و ضروری است.
فرزند حاصل از ازدواج موقت، مانند فرزند حاصل از ازدواج دائم، مشروع و حلال زاده تلقی شده و ملحق به پدر و مادر است؛ فرزند از پدر و مادر ارث می برد و حضانت و نفقه طفل هم به عهده پدر و در نبود وی به عهده مادر است.
تکالیف مرد در ازدواج
ثبت نکاح دائم، بر اساس قانون حمایت از خانواده از وظایف مرد است و در صورتی که مردی از ثبت ازدواج دائم خودداری کند، از نظر قانون مجرم بوده و باید مجازات شود. چنین الزامی در ازدواج موقت وجود ندارد و ثبت ازدواج موقت بجز در سه مورد، الزامی نیست. در ازدواج موقت، در صورت ۱ـ باردارشدن زوجه، ۲ـ توافق طرفین ۳ـ شرط ضمن عقد، ثبت نکاح الزامی و در دیگر موارد اختیاری است.
نکته دیگر، این است که در ازدواج دائم مرد حق ندارد بیش از چهار همسر دائمی اختیار کند، اما در ازدواج موقت محدودیتی در تعداد ازدواج وجود ندارد.
در ازدواج دائم اگر مردی سه بار همسر خود را طلاق دهد و دوباره به وی رجوع کند، حتما به وجود محلل نیاز است تا مرد دوباره بتواند با زن ازدواج کند، اما چنین قیدی در ازدواج موقت وجود ندارد و مرد بدون محدودیت می تواند با پایان مدت یا پس از بذل مدت در ازدواج موقت، دوباره زن را به عقد موقت خود درآورد.
حقوق زنان در نکاح دائم و موقت
مهم ترین تفاوت عقد دائم با موقت در موضوع مهریه است. نبود مهریه در ازدواج موقت موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم اجباری به مهریه نیست و در صورتی که مهریه مشخص نشده باشد، زن مستحق مهرالمثل یا مهرالمتعه خواهد بود.
در ازدواج دائم، زن باید مطیع شوهر باشد و بدون اجازه شوهر حق خروج از منزل را ندارد، اما در عقد موقّت زن آزاد است کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند و درصورتی که مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه همسر برای او شرط نیست.
در ازدواج دائم، نفقه زن از لحظه عقد بر شوهر واجب می شود و همچنین زن از همان لحظه عقد، در زمره وراث شوهر و شوهر در زمره وراث زن قرار می گیرد، اما در ازدواج موقت، نفقه و ارث وجود ندارد.
البته زن می تواند در زمان عقد موقت، پرداخت نفقه را بر شوهر خود شرط کند که در این صورت عمل به شرط ضروری است، ولی درخصوص ارث شوهر می تواند به نفع همسر موقت خود وصیت کند و امکان شرط کردن ارث هنگام عقد وجود ندارد.
زن باید از شوهرش تمکین کند؛ البته این الزام تنها مربوط به نکاح دائم بوده و در ازدواج موقت چنین حکمی وجود ندارد؛ حتی زن حق دارد که در ازدواج موقت، شرط عدم رابطه زناشویی، در مدت عقد را بر شوهرش شرط کند که در این صورت، تا زمانی که زن از شرط عدول نکند، شوهر حق نزدیکی با وی را ندارد.
تعیین محل سکونت در ازدواج دائم با شوهر است و زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکونت داشته باشد، مگر این که در ضمن عقد نکاح دائم، این حق به زن داده شده باشد؛ اما در ازدواج موقت، زن اجباری به ماندن در خانه شوهر ندارد.
ازدواج دائم از بین نمی رود مگر به واسطه جاری شدن صیغه طلاق یا وجود یکی از علل فسخ نکاح یا فوت طرفین، اما در ازدواج موقت نیازی به طلاق یا فسخ نیست و عقد به واسطه تمام شدن مدت یا بخشش مابقی مدت از سوی شوهر به پایان می رسد. پس از پایان عقد، در ازدواج دائم زن برای طلاق یا فسخ نکاح، سه طهر (حدود سه ماه) باید عده نگه دارد، اما این مدت در ازدواج موقت تنها دو طهر (حدود ۴۵ روز) است
نظر شما