فرهنگ و هنر: شاید شما هم دوست داشته باشید بدانید که شیطان کیست و چگونه موجودی است و کار او چیست و هدف خداوند از آفرینش آن چه بوده است؟
یکی از موجوداتی که از دیده ها پنهان است، اما دارای وجود خارجی است؛ شیطان میباشد. واژه ی «شیطان»، از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می شود. اعم از، انسان، جن و یا جنبندگان دیگر. پس شیطان اسم عام(اسم جنس) است اما "ابلیس اسم خاص (علم) است که حضرت آدم را سجده نکرد واکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسانها را وسوسه و گمراه میکند. لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است «و کذالک جعلنا لکل نبی عَدُوّاً شیاطین الانس و الجنّ؛» «بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انسانی و یا جنی قرار دادیم.»
واژه ی «شیطان» به صورت مفرد «۷۰» بار و به صورت جمع (شیاطین) «۱۸» بار در قرآن آمده است. ماهیّت شیطان همانند جنیان ازآتش است به عبارت ساده میتوان گفت:شیطان نیز از نسل جنیان میباشد. که خودش اعتراف دارد که زمانی که خداوند به او فرمان سجده به حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ داد او از فرمان الهی سرپیچی نمود و گفت:«خلقتنی من نار و خلقته من طین؛»«مرا از آتش و او را از خاک آفریدی (و آتش به خاک افضلیت دارد)» و همانند جنیان دارای اختیار، تکلیف و شعور و عقل و اراده و زاد و ولد هستند.
هدف از آفرینش شیطان چه بوده است؟
گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارندو شامل نفس امّاره قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسانهای فاسد و... که لشکریان شیطان هستند؛ میباشند به عنوان مثال، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید:از قسمت شکسته ظرف و دستگیره آن آب نخورید زیرا شیطان به روی دستگیره و قسمت شکسته ظرف مینشیند یا در جای دیگر میفرماید:زیاد بن ابیه! از معاویه بترس! که او شیطان است.
اگر این مطلب برایتان جالب است احتمالا از مطالب زیر نیز خوشتان خواهد آمد:
آیا واقعا امام حسن (ع) ۱۰۰ همسر داشتند؟
آیا پس از مرگ مردگان با اطرافیان ارتباط دارند؟
راه دیدن خواب اموات چیست؟
علت اصلی سفید بودن رنگ کفن میت چیست ؟
هدف خداوند از خلقت شیطان
خلقت شیطان از آغاز، خلقت پاک و بی عیب بود و موجودی از مخلوقات خداوند بوده است. به همین دلیل سالیان دراز در صف مقربان درگاه خداوند و فرشتگان بزرگ جای گرفته بود. اگر چه از نظر آفرینش همانند آنها نبود ولی با سوء استفاده از آزادی خود طغیان نموده و تکبر ورزیده و نسبت به خداوند تبارک و تعالی عصیان کرد، و پس از آن از درگاه خداوند رانده شده است. خداوند نام کسی را شیطان ننهاده است. امام رضا ـ علیه السّلام ـ در مورد نام اصلی شیطان میفرماید:«نام ابلیس "حرث یا حارث" بوده چون از رحمت خدا مأیوس شده است؛ ابلیس نامیده شد.» با توجه به این، شیطان در خلقت اولیه همانند جنیان و انسان برای عبادت و رسیدن به رحمت الهی خلق شده است. اما بعد از دور شدن از رحمت الهی، مظهر گمراهی و ضلالت برای انسانها شده است.
انسان بین خیر و شر، سعادت و شقاوت واقع شده است که اگر این اجزاء متضاد در جهان عمل و در عالم فکر و احساس و درک متصور نباشد، هیچ وقت شقاوت و سعادت مفهوم و معنا و مصداق واقعی و حقیقی خود را نخواهد یافت و در نتیجه مشخص نمیشود چه کسانی سعادتمند و به کمال رسیدهاند و چه کسانی نرسیدهاند، انسان اگر بخواهد به معنای واقعی و کامل وجود داشته باشد باید در اطراف او عوامل شقاوت و سعادت پراکنده باشند تا بدین وسیله با اختیار و انتخاب، راه سعادت، سعادتمندی خود را پیدا و در نظام احسن، وجود کامل خود را بروز و ظهور دهد و همین طور با اختیار خود راه شقاوت و بدی را بپیماید. پس در عالم تشریع (قانونگذاری) برای رسیدگی به مقامات عالیه و داشتن ارواح طیبه، وجود ملائکه و خلقت این طایفه از مخلوقات الهیّه، بی ضرر و مناسب است، همین طور خلقت شیطان و ابلیس که عاملی موثر در داشتن پلیدی و داشتن صفات خبیثه در انسانهاست، زیرا بنا به قاعده «تعرف الاشیاء بأضدادها» یعنی اشیاء با اضدادشان شناخته میشوند "تا علم به بدی و پلیدی در جهان نباشد و زشتیها در اوصاف انسان ظهوری نداشته باشد؛ تحقق اوصاف حسنه، جایگاه خود را نخواهد یافت و انسان ارزش و قدر زیباییهای روحی و معنوی را ندانسته و به آن دسترسی پیدا نخواهد کرد.
بنابراین در خلقت شیطان و ابلیس، شرایط و مقدمات سیر الی اللّه و صعود و کمال و مقام و منزلت بهشتی، موجود است. البته معلوم است که شیطان انسان را در باطن وسوسه میکند و از راه قوه خیال در او تصرف مینماید و یک منظره های زیبا و دلفریب را جلوه می دهد و یک سلسله تخیلات را به یاد انسان میآورد تا آن که انسان از محبت لقای خدا، منصرف شود و از درجات ومقامات عالیه و رضوان خدا غفلت ورزد، با وسوسه ی شیطان، خداوند انسان پاک را از افراد آلوده جدا می کند. و ایمان ثابت را از ایمان بیپایه جدا می نماید و در این صورت انسان پاک و طیّب به سوی پروردگار بالا رود. شیطان هایی را که خدا آفریده، محک هایی هستند برای جدا نمودن انسان های آلوده از پاک. بنابراین شیاطین عبث خلق نشدهاند و پروردگار روی مصلحت آنها را آفریده است.
وجود شیطان و فرزندان آنها با اینکه کارشان جز گمراهی و ضلالت انسانها چیز دیگری نیست، لکن این خود از الطاف و نعمتهای الهی است چون بدین وسیله انسانهای خوب از بد جدا و شناسایی میشوند و اگر این میزان و معیار وجود نداشت، چگونه میتوانستیم بین انسانهای خوب و با ایمان و صالح که با همه این سختیها و مشکلات راه سعادت و خیر را پیمودند و از گناهان و بدیها دوری گزیدند از انسانهای بی ایمان و گمراه فرق بگذاریم.
هدف از آفرینش شیطان چه بوده است؟
لذا خداوند انسان را به سبب وسوسه و حیله های شیطان آزمایش میکند) چرا که در غیر این صورت همه مردم یکسان و برابر بودند و در آن صورت دیگر ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی و وحی الهی برای هدایت انسانها، بی مورد و بیهوده و لغو بود و اساساً هدف از آفرینش انسانها لغو و عبث بود و دیگر انسان کامل و سعادتمندی و با ایمانی معنا نداشت که در نهایت بهشت ونعمتهای بهشتی نصیبش شود. به هر حال با وجود این ابلیس و شیطانها و وسوسهها است که انسان در امتحانهای سخت آبدیده شده و قابلیت سعادت و تکامل را پیدا میکند. بنابراین با دیده ی دقیق، آفرینش شیطان، خود دارای فایده های زیادی می باشد و خود از جمله ظهورات الهی است و توسط شیاطین انسان ها در معرفی امتحان قرار می گیرند.
شیطان پرستی چیست؟
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی می پندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می دانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می کنند. دست چپی ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند؛ و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ تر بدست می آورند. لاوییان ها در واقع خدایی از جنس شیطان یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمی کنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می شود و عموماً آنها را افرادی می شناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می کنند.
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش های ادیان گذشته اجتناب می کنند و بیشتر گرایش های خودپرستانه دارند.به گونه ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده گرایی یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می شوند.
نظرات