به گزارش سلام نو به نقل از اعتماد، «شنبه و یکشنبه آب و هوای جبهه شمالی و شمال شرقی دماوند توفانی شده، وزش باد شدید به همراه بارش برف باعث کندی حرکت کوهنوردان و کاهش دید آنها شده است. از دیگر خطرات این قله میتوان به ریزش سنگها بر اثر سست شدن بارندگیها و سیلابهای چند روز گذشته اشاره کرد.»
این بخشی از هشدارهایی است که اکثر کانالهای خبری مربوط به کوهنوردان منتشر کردهاند، اما براساس شنیدهها بسیاری از کوهنوردان به این هشدارها بیتوجهی میکنند. در برخی موارد نیز فدراسیون کوهنوردی و کادر کوهنوردان مانع از تجمع زیاد کوهنوردان در کوه نمیشوند و همین موضوع باعث میشود کوهنوردان در هر نقطهای که شد، چادرشان را برپا کنند.
سقوط سنگ روی چادر کوهنوردان
جمعه ۱۵ مرداد ماه برخورد صاعقه با میله پرچم داخل یک سنگ باعث شد تکههایی از آن سنگ روی چادر کوهنوردان در بارگاه سوم دماوند سقوط کند و یک کوهنورد جان خود را از دست بدهد و چند مصدوم نیز به بیمارستان منتقل شوند. هفته گذشته نیز یک کوهنورد ۶۴ ساله در منطقه خطرناک یخار دماوند سقوط کرد و هنوز پیکرش پیدا نشده است.
حمید مساعدیان مسوول کارگروه جستوجو و نجات فدراسیون کوهنوردی درخصوص این خبر گفت: «بیش از ۳۰۰ چادر در مسیر جنوبی دماوند وجود دارد و در حال حاضر ۲۵۰۰ کوهنورد در دماوند حضور دارند که این تعداد با توجه به هشدارهای صادر شده بسیار بالا است. روز جمعه به دلیل سقوط یک سنگ در بارگاه سوم، کشته شدن یک نفر فعلا قطعی شده و با توجه به بزرگ بودن سنگ هنوز اطلاعی از اینکه چند نفر در چادر حضور داشتهاند، نداریم. ظرفیت پناهگاهها هم تکمیل شده است. از کوهنوردان میخواهیم تا پایان مرداد از حضور در منطقه برای صعود خودداری کرده و جان خود و امدادگران را به خطر نیندازند.»
«ندا» یکی از کوهنوردانی است که ادعا میکند در این حادثه دو کوهنورد کشته و یک کوهنورد هم مصدوم شده است.
«دهقانی» یکی دیگر از کوهنوردان نیز مدعی شده که در اثر سقوط سنگ روی چادر کوهنوردان یک نفر از آنها نیز دچار آسیب از ناحیه نخاع شده است.
یکی دیگر از کوهنوردان که در روز حادثه در آن منطقه بوده نیز میگوید: «جمعیت بیش از حد بود و هیچ نظارتی هم روی کنترل ورودی به بارگاه سوم وجود نداشت و جایگاههای کمپ کاملا پر شده بود و تا جایی که چشم کار میکرد کوهنوردان چادر زده بودند.
فدراسیون و کادرهای کوهنوردی نیز مانع از حضور این حجم کوهنوردان به منطقه نشده بودند. این حادثه چند متر آن طرفتر از چادر ما رخ داد و ما هنوز از شوک آن بیرون نیامدیم. کوهنوردان وقتی میخواهند صعود کنند که نمیدانند تعدادشان در کوه چقدر است! این موضوع برعهده فدراسیون کوهنوردی است.»
مکان نصب پرچم را محدود نکرده بودند
«آرش مرادی» یکی از کوهنوردانی است که ادعا میکند اولین نفری بوده که بر سر صحنه رسیده و «پرویز حسنزاده»؛ کوهنوردی که در سقوط سنگ جان خود را از دست داده را پیدا کرده است.
او درخصوص روز حادثه در بارگاه سوم دماوند میگوید: «به خاطر چند روز تعطیلی کمپهای زیادی در کوه دماوند برپا شده بود. این حادثه تقریبا ساعت ۳ بامداد رخ داد و ما ناگهان صدای مهیبی شنیدیم. در نقطهای که این حادثه اتفاق افتاد یک پرچم در همان سنگی که سقوط کرد نصب شده بود و سنگ به دلیل نصب این پرچم از سه قسمت سوراخ شده بود.
جمعه شب هم آسمان پرستاره بود، اما یک دفعه صاعقه زد و به میله فلزی این پرچم برخورد کرد و آن سنگ چند تکه شد. یک تکه از آن سنگ روی چادر کوهنوردانی سقوط کرد که دو ساعت قبل از این اتفاق چادر را به قصد صعود به قله ترک کرده بودند، اما تکه دیگر از این سنگ بر روی چادر پرویز حسنزاده کوهنوردی که در آن خوابیده بود افتاد و جانش را گرفت.
افرادی که در آن جا حضور پیدا کردند در ابتدا خوشحال شدند، چون در چادری که زیر این سنگ قرار داشت همانطور که گفتم هیچ فردی نبود، اما وقتی کمی جستوجو کردند، یک نفر را زیر تکه دیگر این سنگ دیدند. من آنجا بودم و وقتی دستم را به زیر سنگ بردم سر آن کوهنورد و موهایش را حس کردم. سنگ خیلی بزرگ بود ما فقط این یک نفر را در آن لحظه دیدیم.
حالا مشخص نیست کوهنورد دیگری هم در چادر بوده یا نه! شنیدیم این کوهنورد که جانش را از دست داد، اهل یاسوج بود. بعد از این حادثه به کوهنوردهای دیگر هشدار داده شد که در نقطهای که این اتفاق رخ داده نمانند و آنجا را ترک کنند، اما متاسفانه هیچ کدام از کوهنوردانی که در همان حوالی حادثه بودند، توجهی به هشدارها نکردند و نیم ساعت بعد هم یک رانش اتفاق افتاد که خوشبختانه خسارت جانی نداشت. اتفاقا شبی که این حادثه رخ داد آسمان ابری نبود و صاف بود. ما از همین موضوع خیلی تعجب کردیم.»
مرادی در ادامه درخصوص پرچمی که روی سنگ قرار گرفته بود، میگوید: «این پرچم نماد بارگاه بود که مشخصات لازم روی آن قید شده بود. این پرچم داخل یک سه پایه فلزی نصب شده بود و وقتی صاعقه به میله این پرچم سفیدرنگ برخورد کرد سنگ از همانجا ترک برداشت و چند تکه شد و ریزش کرد.
قرار بود ما ساعت ۶ صبح پس از صعود از مسیر بازگردیم که وقتی این ماجرا پیش آمد ترسیدیم و سریع برگشتیم. در راه بازگشت هم نیروهای امداد را دیدیم و به آنها گفتیم که چرا باید در ارتفاع ۴۵۰۰ متری چنین پرچمی روی یک سنگ نصب شود و چرا آن نقطه را با فنس محدود نکردند که منجر به این حادثه دلخراش شود.»
نظر شما