به گزارش سلام نو به نقل از ایسنا، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از قتل یک پیرمرد در سعادت آباد خبر داد.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی درباره جزئیات این حادثه گفت: حوالی ساعت هفت صبح امروز یک مورد اقدام به تیراندازی در محله سعادت آباد به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد که درپی آن بلافاصله تیمی از ماموران در محل حاضر شده و مشاهده کردند که فردی حدودا ۸۵ ساله در مقابل در خانه خود مورد سوءقصد با سلاح گرم قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه متاسفانه این فرد درپی شدت آسیب دیدگی جان خود را از دست داد، گفت: با مرگ این فرد، تیمی ویژه از ماموران پلیس آگاهی رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قرارداده و در نخستین گام سرنخهایی در این پرونده به دست آوردهاند.
قتل «دکتر محفوظی» در تهران
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ هویت مقتول را «دکتر محفوظی» اعلام کرد و گفت: این فرد در سال های اخیر در بخش خصوصی فعالیت داشته است.
ولیپور گودرزی با تاکید بر اینکه تلاش برای دستگیری عاملان این حادثه ادامه دارد، خاطرنشان کرد: اخبار تکمیلی در خصوص این جنایت اعلام خواهد شد.
دکتر محفوظی که بود؟
دکتر محفوظی متخصص بیهوشی بود که در کارنامه شغلی اش معاونت دانشگاه علوم پزشکی تهران، عضویت در شورای عالی نظام پزشکی کشور، عضویت در هیئت امنای درمانگاه های خیریه کشور، عضویت در انجمن بیهوشی ایران و… به چشم میخورد.
او در اوایل شهریور ماه سال ۱۳۷۲، با حکمی از سوی وزیر وقت بهداشت به عنوان معاون امور اداری و مالی وزارت بهداشت منصوب شد و در اواخر دهه هفتاد، به مدت حدود دو سال تا اوایل دهه هشتاد ریاست سازمان پزشکی قانونی کشور را بر عهده داشت.
دکتر محفوظی پیش از مرگ بیشتر وقت خود را در خیریه معلولین که خود موسس آن بود فعالیت میکرد. او برادر آیت الله حاج شیخ عباس محفوظی بود که سالهاست در حوزه علمیه قم تدریس میکند.
آخرین اخبار قتل دکتر محفوظی
در بررسیهای اولیه معلوم شد که مقتول مردی است ۸۵ ساله. او دکتر علی محفوظی، پزشک و متخصص بیهوشی بود که سالها قبل ریاست سازمان پزشکی قانونی کشور را بهعهده داشت و سمتهایی از جمله معاونت وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی تهران را نیز تجربه کرده بود.
بررسیها حکایت از این داشت که مقتول حدود ساعت ۷ صبح یکشنبه از خانه خود خارج شده تا به محل کارش برود اما هدف تیراندازی قرار گرفته و جان باخته بود.
هیچکس در آنوقت صبح صحنه تیراندازی را ندیده بود اما آنطور که دوربینهای مداربسته نشان میداد، قاتل مسلح از ساعتی قبل مقابل خانه آقای دکتر پرسه میزد و به کمین او نشسته بود.
چهره قاتل واضح و مشخص نبود، چراکه او صورت خود را با ماسک پوشانده و کلاه به سر داشت. وی در انتظار خروج دکتر از خانه ویلاییاش بود و این نشان میداد که از قبل برای ارتکاب این جنایت برنامهریزی کرده و از ساعت رفتوآمد مقتول آگاه بود.
تصاویر دوربینها نشان میداد که مرد مسلح پس از آنکه مقتول از خانهاش خارج شد، به سمت او رفته و زمانی که مقتول در پیاده رو و زیر سایه درخت ایستاده و منتظر بود راننده شخصیاش برسد، با سلاح کمری دو گلوله به وی شلیک کرد و پا به فرار گذاشت.
از سوی دیگر تیم پزشکی قانونی که در صحنه جنایت حضور داشت پس از معاینات اولیه اعلام کرد که یکی از تیرها از پشت مقتول وارد و از شکمش خارج شده و تیر دوم از کمر وارد و از قلب خارج شده است. دو پوکهای که در صحنه قتل بهدست آمد، حکایت از آن داشت که قاتل تنها دو تیر شلیک کرده است؛ تیرهایی که بهگفته متخصصان حاضر در صحنه از فاصله ۴ تا ۵ متری شلیک شده بود.
ترور یا اختلاف مالی؛ عامل قتل دکتر محفوظی چه بود؟
در حالی که برخی کانالهای شبه امنیتی تلگرام قتل دکتر محفوظی را ترور توصیف کردند پلیس از انگیزه اختلاف مالی سخن گفت. تیم جنایی در ادامه تحقیقات به اطلاعات بیشتری درباره مقتول دست یافت. او در پروژههای عمرانی یکی از دانشگاهها همکاری داشت و ظاهرا در یکی از این پروژهها با مسئول پروژه اختلاف مالی پیدا کرده بود و این احتمال مطرح شده که شاید اختلاف مالی، انگیزه این جنایت مرموز باشد.
پس از انجام تحقیقات در صحنه جرم و ثبت تصاویر دوربینهای مداربسته، قاضی دستور داد تا جسد مقتول به پزشکی قانونی انتقال یابد. از سوی دیگر تیم ویژهای از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران مأمور شدند تا اسرار این جنایت مسلحانه را فاش و عامل تیراندازی و همدستان احتمالی او را دستگیر کنند.
جزئیات لحظه قتل دکتر محفوظی
تیم پزشکی قانونی که در صحنه جنایت حضور داشت پس از معاینات اولیه اعلام کرد یکی از تیرها از پشت مقتول وارد و از شکمش خارج شده و تیر دوم از کمر وارد و از قلب خارج شده است. دو پوکهای که در صحنه قتل بهدست آمد، حکایت از آن داشت که قاتل تنها دو تیر شلیک کرده است؛ تیرهایی که بهگفته متخصصان حاضر در صحنه از فاصله ۴ تا ۵متری شلیک شده بود.
نگهبان محله، تنها فردی است که مرد تیرانداز را دیده اما چهرهاش را بهخوبی بهخاطر نمیآورد. او میگوید: «ساعت ۷:۱۵ بود که مانند همه روزها از کانکس نگهبانی خارج شدم تا برای آب دادن گلها به خانه دکتر بروم. در نزدیکی خانه دکتر و درست همانجایی که او به قتل رسید، یعنی زیر درخت، مردی در حال قدمزدن بود که حدودا ۳۵، ۳۶ ساله بهنظر میرسید، با قدی متوسط. کلاه بر سرش بود و ماسک بهداشتی سیاه رنگ به صورت داشت. بهنظر میرسید که منتظر کسی است. تا به حال او را در محل ندیده بودم. از کنارش عبور کردم و با کلید وارد حیاط خانه آقای دکتر شدم تا باغچه را آب بدهم. همان لحظه دکتر را دیدم که در حال خروج از خانهاش بود تا به محل کارش برود. با هم سلام و علیکی کردیم و او با خوشرویی به من صبح بهخیر گفت و احوالم را پرسید. پس از رفتن او شروع کردم به آبیاری باغچه.»
او ادامه میدهد: «آقای دکتر معمولا هر روز به مقابل در میرفت تا رانندهاش برسد و او را به محل کارش ببرد. دقایقی از خروج دکتر از خانهاش میگذشت که ناگهان صدای تیراندازی شنیدم. وحشتزده شلنگ آب را رها کردم و به بیرون از خانه رفتم. آقای دکتر خونآلود در پیادهرو زیر درخت و در فاصله کمی از خانهاش افتاده بود و همزمان همان مرد مرموز را دیدم که به سمت کوچه روبهرویی فرار کرد. من دستم را روی زنگ آیفون خانه دکتر گذاشتم و موضوع را به همسرش اطلاع دادم. سپس به اورژانس و پلیس زنگ زدم و بعد فورا بالای سر آقای دکتر رفتم. اما توان صحبتکردن نداشت و بعد از حال رفت. زمان زیادی هم طول نکشید که اورژانس رسید اما دکتر دیگر نفس نمیکشید و جانش را از دست داده بود.»
نظر شما