به گزارش سلام نو به نقل از فرارو، نویسنده سریال «بی نشان» از حذف بی حساب برخی سکانسهای این سریال گلهمند شد و اعمال سانسورهای سلیقهای در تلویزیون را آسیب جدی برای مجموعههای نمایشی دانست.
آزیتا ایرایی، یکی از نویسندگان «بی نشان» در گفت و گویی با ایسنا، از سانسور و حذف سکانسهایی از این سریال خبر داد و دربارهی این اقدام تلویزیون اظهار کرد: با وجود اینکه دستمان در انتقادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باز بود، اما بزرگترین لطمه سریال «بی نشان» حذف خطهای عاشقانه شخصیتهای متین و بهار در این سریال بود که باعث شد داستان این دو ابتر مانده و درنیاید.
سکانسهای عاشقانه حذف شد
وی در پاسخ به این پرسش که حذف این سکانسها چه دلیلی داشته است؟ با بیان این اینکه این پرسش را باید از تلویزیون پرسید، تصریح کرد: اینها همه اعمالهای سلیقهای است، اما واقعا نمیفهمم دلیل این حذفیات چیست. در حالی که ما الان میبینیم سریال «در پناه تو» به تازگی در حال پخش از همین تلویزیون است. یا سریالهایی پخش میشوند که تماما در آن مسائل عاشقانه مطرح است و هیچ مشکلی هم ایجاد نکرده. دختر و پسر با هم سوار ماشین میشوند، پارک و رستوران میروند، آن هم با حفظ همهی شئونات و نه شکل دیگر؛ اما متاسفانه این حذفیات برای سریال ما اتفاق افتاد و به خط کاراکتر متین و بهار لطمه زد و باورپذیر نشد؛ چرا که شکل گیری این ارتباط را مخاطب ندید.
وی به نگارش این سریال که به سه سال گذشته ـ سال ۹۸ برمی گردد، اشاره کرد و توضیح داد: آقای رزاق کریمی (تهیه کننده) سه سال پیش پیشنهادی به من برای نگارش این سریال دادند مبنی بر اینکه قرار است سریالی دربارهی جانبازان بسازند.
من هم با دعوت از آقای مهدی حمزه طرحی را در آوردیم که با وجود تغییر مدیریتها و عوض شدن مواردی در نوشته ما، طرح اولیه خیلی نزدیک به آن چیزی که در نهایت در آخر به آن رسیدیم، بود و ازطرح اولیه خیلی دور نبودیم، اما معمولا آن چیزی که در ذهن نویسنده است با آنچه که به تصویر کشیده میشود، تفاوتهایی دارد که در همه جا مرسوم است. اما بالای ۸۵ درصد خروجی کار با فیلمنامه تطبیق داشت. به هر حال کار در تولید و اجرا ممکن است با فیلمنامه همخوانی نداشته باشد که آن هم میتواند به فراهم نبودن شرایط تولید برگردد. وقتی معذوریتهای اجرایی به وجود بیاید از مسئله زمان گرفته تا هر مورد دیگری این موارد پیش میآید.
نویسنده سریالهای «هشت و نیم دقیقه»، «دلدار» و فیلم هایی، چون «دارکوب» و «خانهی خیابان چهل و یکم» دربارهی انتخاب بازیگران سریال «بی نشان» معتقد است، بازیگران در قالب شخصیتها نشسته اند و در این راستا اظهار کرد: دو شخصیت اصلی سریال آقای قاسم زارع و آقای فلاحی پور به عنوان دو قطب اصلی در قالب شخصیتها خوب نشسته اند. اما ممیزیها میتوانست کمی حساب شدهتر اتفاق بیفتد.
برای خلق شخصیت روزنامه نگار به دفاتر روزنامهها رفتیم
ایرایی دربارهی پرداختن به شخصیت یک روزنامه نگار در این سریال که تا چه میزان تلاش کرده به واقعیت نزدیک باشد، توضیح داد: زمانی که اساسا تصمیم گرفتیم این شخصیت سردبیر سایت باشد، به دفاتر روزنامهها رفتیم، سایتها را دیدیم و با سردبیرها صحبت کردیم و خیلی از موضوعات را از نزدیک تحقیق کردیم؛ به ویژه اینکه مشاور اول فیلمنامه آقای اکبر نبوی بودند که خودشان با خبرنگاری کارشان را شروع کرده بودند.
تا جایی که توانستیم سعی کردیم تصویری واقعی از این قشر خلق کنیم. ممکن است در بیرون شخصیتی با این تعریف ندیده باشم، اما سردبیرهایی دیدم درهمین حد که به دنبال احقاق حق و پیداکردن حقیقت بودند. شخصیت شهاب الدین ادهم شخصیتی است که آدم شناخته شده، جبهه و جنگ رفته و مسئولیتپذیر و به دنبال احقاق حق و حقوق است و طبیعتا نمیتواند شخصیتی منفی باشد. در نهایت سعی کردیم شخصیتی خاکستری خلق کنیم که شخصیت مثبت قصه است.
تفاوت واقعیتها با نمایش تلویزیون
ایرایی که آثار طنزی، چون «شبکه سه و نیم» (ساخته داریوش کاردان) و «شبهای برره» (ساخته مهران مدیری) را نیز نویسندگی کرده است، دربارهی دشواریهای همکاری با تلویزیون در طول سالهای اخیر اظهار کرد: من فیلمنامه نویسی برای تلویزیون را دوست دارم و کارم را هم با تلویزیون تلهفیلم «بیرون از بهشت» که در سال ۸۵ تولید شد، شروع کردم. ولی آن چیزی که آدم را کمی اذیت میکند این است که رفته رفته به جای اینکه گشایشی اتفاق بیفتد و نویسندهها با خیال راحت تری کار کنند، آسایش خاطر گرفته میشود و سوال است که چرا در یک سریال ارتباط سالم دو جوان با یکدیگر که قصد ازدواج دارند، نشان داده میشود، اما در یک سریال دیگر دست و بال ما بسته است و اگر این را به موارد دیگر تعمیم دهیم و نه فقط عشق و عاشقی، متوجه میشویم که کار کردن با تلویزیون کار آسانی نیست.
این فیلنامه نویس گفت: خوب است که کمی دیدشان بازتر شود و بر اساس واقعیتهای جامعه کارها ساخته شوند. تلویزیون باید این را بپذیرد که واقعیتها با آن چیزی که نشان میدهد، فرق میکند. اگر این مسئله حل شود یک جهش جدی در میزان مخاطبان تلویزیون اتفاق میافتد. در حال حاضر شبکه نمایش خانگی ارتباط بهتری با مخاطب پیدا کرده است؛ چراکه اغلب سریالها با واقعیت جامعه انطباق بیشتری دارند. یک چنین فضایی اگر در تلویزیون ایجاد شود که ما با خیال راحت تری بتوانیم واقعیتهای جامعه را به تصویر بکشیم، بیننده هم ارتباط برقرار خواهد کرد.
ایرایی در پایان یادآور شد: ما دوست داریم آمار سریالها به آنچه که قبلا بوده برگردد. زمانی سریال هایی، چون «میوه ممنوعه» و «شب دهم» تولید میشد که خیابانها خلوت میشد، ما دوست داریم دوباره این اتفاق برای تلویزیون بیفتد که این بستگی به مدیریت سیما دارد و باید دید در آینده چه پیش میآید.
نظر شما