عبدالناصر همتی که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کاندید شده بود حالا از پشت پرده کاندیداتوری اش در انتخابات سخن می گوید: روحانی به ثبت‌نام من در انتخابات اعتراض کرد، جهانگیری گفت هیچ کمکی به تو نمی‌کنم!

می‌توانستم انتخابات را به دور دوم بکشانم / نظر خاتمی به کاندیداتوری من مثبت بود / شاید باز هم کاندیدا شوم

به گزارش سلام نو به نقل از ایسنا، همتی گفت: در همان روزهای اول یا دوم پس از اعلام اسامی نامزدهای تاییدصلاحیت‌شده گفت‌وگویی تلفنی با حاج‌حسن‌آقای خمینی درباره انتخابات داشتم و از ایشان خواستم تا پشتیبانی کنند؛ ایشان یکدفعه همان اول برگشتند گفتند: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟ مشکوک می‌زنی»!

عبدالناصر همتی با گذشت بیش از یکسال از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مصاحبه‌ای به بیان جزئیاتی از روند حضورش در آن انتخابات پرداخته و واکنش‌های حسن روحانی، حسن خمینی، اسحاق جهانگیری و محمد خاتمی را نسبت به اعلام کاندیداتوری‌اش را با طول و تفصیل شرح داده است. او در این گفتگو هم تاکید می‌کند که کاندیدای اصلاح‌طلبان نبوده و هم معتقد است که نباید وی را نماد وضع موجود تلقی کرد.

آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از مصاحبه با عبدالناصر همتی است که در کتاب «بزنگاه» نوشته حسام رضایی منتشر شده است و در آن از دلایل کاندیداتوری‌اش در انتخابات ۱۴۰۰ می‌گوید و این‌که نامزدشدن او، چگونه به تعمیق شکاف و شقاق در دولت وقت انجامید. او به صراحت می‌گوید که برخی چهره‌های نامدار ردصلاحیت شده، او را به اتصال با نهادهای امنیتی متهم کردند و چنین جاانداختند که همتی، مهره‌ای پشتیبانی‌شده برای معنادارشدن رقابت بوده است. این گفتگو در آبان‌ماه ۱۴۰۰ در دفتر رئیس کل سابق بانک مرکزی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران انجام شده است.

همتی در ابتدای این مصاحبه با تاکید بر این‌که «هیچ علاقه‌ای به نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری نداشتم» اظهار کرد: تقریبا در خرداد سال ۹۹ در چند روزی که تعطیلات بود و من هم در تهران حضور نداشتم، آقای محمد مهاجری بر اساس دیدگاه شخصی خود اعلام کرد که همتی به عنوان یک اقتصاددان، یکی از افرادی است که با توجه به وضعیت اقتصادی کشور برای ریاست‌جمهوری مطرح است. البته من بعداً از ایشان گلایه کردم که چرا شما این موضوع را مطرح کردید، چون با این صحبت، فشار بر بانک مرکزی زیاد شد. دلیلش هم این است که وقتی فردی در مظان کاندیداتوری قرار بگیرد، رقیبان او را تخریب می‌کنند.

از پشت‌پرده تظاهرات علیه بانک مرکزی خبر داشتم

او یادآور می‌شود: برای همین از خرداد ۹۹ تا موقعی که کاندیدا شدم، بیشترین هجمه علیه بانک مرکزی بود. حتی جلوی بانک مرکزی تظاهرات ترتیب می‌دانند و خواستار استعفای من می‌شدند؛ در حالی که من از پشت صحنه تمام این تظاهرات اطلاع داشتم و می‌دانستم که پول این‌هایی که تظاهرات می‌کنند، چگونه خورده شده و حتی به دادگاه معرفی کرده بودیم و دادگاه داشت رسیدگی می‌کرد و اصلا ربطی به بانک مرکزی نداشت. برخی رسانه‌های تند اصولگرا درباره حجم نقدینگی و قیمت دلار شروع به حمله علیه من و بانک مرکزی کردند؛ در حالی که همه می‌دانند حجم نقدینگی و قیمت دلار چندان ربطی به بانک مرکزی نداشت و با توجه به سیاست‌های کلان اقتصادی کشور و شرایط سخت تحریم و فشار حداکثری، طبیعی بود این اتفاق‌ها بیفتد.

روحانی گفت همه بروید ثبت‌نام کنید!

همتی با اشاره به ماجرای کاندیداتوری‌اش در انتخابات می‌گوید: در یک بحث سرپایی که آقای وزیر کشور هم در آنجا حضور داشتند، به آقای دکتر روحانی عرض کردم که افراد مختلفی دارند ثبت‌نام می‌کنند و معلوم نیست چه کسی تایید و چه کسی رد بشود. ایشان همانجا گفتند: «خب! همگی بروید ثبت‌نام کنید تا ببینیم چه می‌شود». برداشت من این بود که هر کسی در دولت احساس می‌کند می‌تواند کاندیدا بشود، برود و ثبت‌نام کند. من هم صحبت آقای روحانی را به عنوان چراغ‌سبز گرفتم و ثبت‌نام کردم. حتی تا ساعات آخر منتظر ماندم تا ببینم کسانی که بینش اقتصادی دارند، می‌آیند یا نه که دیدم خبری نیست.

آقای روحانی ثبت‌نام من را خیلی جدی نگرفته بودند

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم با بیان این‌که از برخی محافل شنیده بودم که بعضی‌ها را ردصلاحیت خواهند کرد، این امر را مقدمه‌ای برای کاندیداتوری در انتخابات دانست هرچند که معتقد است انتظار حمایتی از روحانی و دولت را نداشته: «من حمایت نخواستم، اما بالاخره آقای روحانی رئیس من بودند و باید در جریان قرار می‌گرفتند. فردای روزی که ثبت‌نام کردم، ایشان در جلسه ستاد اقتصادی به من اعتراض کردند که چرا شما رفتید ثبت‌نام کردید؟ من هم گفتم که خودتان اجازه دادید.

ایشان هم گفت، نه! ما همینطوری داشتیم صحبت می‌کردیم. در جواب گفتم که بنده صحبت شما را به عنوان چراغ سبز در نظر گرفتم. البته برداشت من این بود که آقای روحانی ثبت‌نام من را خیلی جدی نگرفته بودند. شاید، چون احتمال نمی‌دانند من تاییدصلاحیت بشوم یا فکر نمی‌کردند بقیه رد صلاحیت بشوند.

دلیلی برای ردصلاحیتم نمی‌دیدم

او در پاسخ به این پرسش که نگران ردصلاحیتش نبوده است، تصریح می‌کند: من دلیلی برای ردصلاحیت خودم نمی‌دیدم. چرا من را باید رد صلاحیت می‌کردند؟ من به عنوان رئیس کل بانک مرکزی مشغول کار بودم و فکر هم نمی‌کردم کاری کرده باشم که نظام در زمینه‌هایی نسبت به من نظر منفی داشته باشد. تنها احتمالی که می‌دادم این بود که تعداد افراد آنقدر زیاد بشود که بخواهند برای ردصلاحیت، اولویت‌بندی کنند.

جهانگیری و شریعتمداری از ردصلاحیتشان شوکه شدند

همتی یادآور می‌شود: روزی که اسامی تایید صلاحیت‌شده‌ها اعلام شد، به بعضی از اعضای دولت مثل آقای جهانگیری و آقای شریعتمداری شوک وارد شد؛ آقای لاریجانی هم که ردصلاحیت شده بودند. فردای اعلام اسامی، دوباره جلسه ستاد اقتصادی بود و من پیش‌بینی می‌کردم که جلسه جالبی نباشد. از این جهت که خود آقای جهانگیری رد شده بود و به عنوان معاون اول در این جلسه حضور داشت. بحث جلسه، خیلی مربوط به آقای لاریجانی نبود و بیشتر مربوط به کسانی مثل آقای جهانگیری یا آقای شریعتمداری بود که از دولت رد شده بودند. جلسه خوبی نبود.

«می‌خواهی تا آخر بمانی؟»

او روایتش از این جلسه را با سوال و جواب میان خودش و حسن روحانی ادامه می‌دهد: آقای روحانی به من گفت که یعنی شما می‌خواهید تا آخر بمانید؟ من هم گفتم که بالاخره شرکت کرده‌ام، تایید شدم و می‌خواهم در صحنه بمانم. آقای روحانی گفت که نمی‌شود! شما همزمان هم می‌خواهید رئیس کل بانک مرکزی بمانید و هم کاندیدا بشوید؟ گفتم که بله! چه اشکالی دارد؟ من طبق قانون می‌توانم اداره بانک مرکزی با تمام اختیارات را به مدت یک ماه به قائم‌مقام خودم بسپارم؛ ایشان (اکبر کمیجانی) هم انسان صاحب‌نظری است و سال‌ها کار کرده و بنابراین مشکلی پیش نمی‌آید. آقای روحانی هم گفت که نمی‌شود.

جهانگیری گفت هیچ کمکی به تو نمی‌کنم!

همتی به واکنش جهانگیری هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در همین جلسه، آقای جهانگیری به من گفتند که اصلاح‌طلبان اصلاً شما را معرفی و تایید نکرده‌اند؛ چطور می‌خواهید وارد صحنه بشوید؟ من هم گفتم که خودم تصمیم به حضور گرفته‌ام و ان‌شاالله شما هم کمکم می‌کنید؛ آقای جهانگیری هم صریحا گفتند که نخیر! من هیچ کمکی به شما نمی‌کنم. با همین صراحت؛ خیلی تند گفتند که من هیچ کمکی به شما نمی‌کنم. گفتم که اشکالی ندارد و خودم مسیر را ادامه می‌دهم.

به روحانی گفتم از ریاست بانک مرکزی برکنار شوم تعهدی ندارم در انتخابات از دولت دفاع کنم

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری برکناری از ریاست کل بانک مرکزی را چنین روایت می‌کند: بعدازظهر همان روز آقای روحانی تلفنی با من تماس گرفتند. پرسیدند که آیا راجع‌به این موضوع تصمیم گرفته‌ام؟ پرسیدم راجع به چه موضوعی؟ گفتند که یا از انتخابات استعفا بدهید یا از بانک مرکزی.

گفتم که من هیچ دلیلی برای کناره‌گیری از بانک مرکزی نمی‌بینم و به نظرم هیچ مشکلی ندارد و به صلاح شما و دولت هم نیست که الان کنار بروم؛ بهتر است من باشم. ایشان دوباره گفتند که فردا در حاشیه دولت، مشورت دیگری با همدیگر می‌کنیم. فردایش در حاشیه دولت، من دوباره خدمت آقای رئیس‌جمهور رسیدم. ایشان گفتند که من تصمیم خودم را گرفته‌ام و شما باید فردی را معرفی کنید. من هم گفتم که شما هر کسی را دلتان می‌خواهد بگذارید، اما من استعفا نمی‌دهم، چون صلاح دولت نمی‌دانم؛ اما اگر شما به تصمیم رسیده‌اید، اقدام کنید.

من همانجا به آقای روحانی توضیح دادم که آقای رئیسی، همزمان با کاندیداتوری دارند کارشان در مقام ریاست یک قوه را هم انجام می‌دهند. بقیه نامزدها هم همین‌طور؛ یکی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس و دیگری دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ حالا من هم رئیس کل بانک مرکزی‌ام. ایشان گفتند که بانک مرکزی حساسیت خاصی دارد و ممکن است مورد تهاجم مخالفین قرار بگیرد. من هم گفتم این هجمه‌ای که شما می‌فرمایید، حتی اگر من کنار بروم صورت می‌گیرد، چون در این دو هفته مانده تا انتخابات کسی فراموش نمی‌کند من رئیس کل بانک مرکزی بوده‌ام.

این جمله را خدمت ایشان گفتم که به صلاح شماست که من در بانک مرکزی بمانم، چون اگر بمانم، حداقل مجبورم از دولت دفاع کنم، اما اگر نباشم، تعهدی برای دفاع از همه دولت نخواهم داشت. ایشان گفتند که حتی اگر کنار بروید، از دولت دفاع خواهید کرد. من هم گفتم در جاهایی که لازم باشد، دفاع خواهم کرد، اما در جاهایی که احساس کنم سیاست‌ها صحیح نبوده، دفاع نمی‌کنم. خلاصه این بحث درگرفت و به نتیجه‌ای هم نرسیدیم؛ ایشان، اما گفت که من تصمیم خودم را گرفته‌ام.

گفتند اگر از انتخابات کنار نمی‌رود، از بانک مرکزی برکنارش کنیم!

او در پاسخ به این پرسش که روحانی چه اصراری به استعفای وی از بانک مرکزی داشته است، اظهار می‌کند: شاید، چون گفتند از انتخابات برو کنار و من نرفتم. وقتی دیدند تا آخر ماندم، با خودشان گفتند حالا که همتی از آن طرف کنار نمی‌رود، از این طرف برکنارش کنیم. البته با توجه به اختلاف نظراتی که در چند ماه مانده به انتخابات در خصوص نحوه دخالت در بازار ارز با ایشان داشتم، بدبینانه‌ترین حدس این است که فرصت را برای برکناری مناسب دیدند.

جالب است که تا پایان انتخابات هیچ عضوی از دولت، از من حمایت و پشتیبانی نکردند و حتی علیه من تخریب کردند؛ مثل تخریب‌هایی که وزیر اقتصاد در مورد بازار بورس علیه من داشت و من را به عنوان مقصر بورس معرفی کرد. حربه تبلیغاتی حریف هم این بود که با توجه به شرایط اقتصادی کشور، دولت و من را به عنوان نماینده وضع موجود، مورد هدف قرار بدهند.

من نماد وضع موجود نبودم

همتی توصیف منتقدانتش از خود به عنوان نماد وضع موجود را رد می‌کند و می‌گوید: واقعیت این است که من نماد وضع موجود نبودم. در مناظره‌ها گفتم که من بخشی از اصلاح وضع موجود بودم. این چیزی نیست که فقط خودم بگویم؛ همه می‌دانند نظراتی که می‌دادیم و اقداماتی که می‌کردیم، جلوی احتمال فروپاشی اقتصادی را گرفت. البته نمی‌خواهم بگویم که همه کارهای ما درست بود، ولی تمام تلاشم را کردم.

خوب است که این هم در تاریخ ثبت بشود؛ من یک زمان خدمت آقا نامه‌ای نوشتم با این مضمون که اقتصاد مثل فیزیک نیست. در فیزیک با ثابت‌نگه‌داشتن بقیه عناصر، شما می‌توانید در حالت خلاء نتیجه اقدامات خود را ببینید، اما در اقتصاد اینگونه نیست و نمی‌توانید در یک جامعه نشان بدهید که اگر اقداماتی نبود، شرایط چه می‌توانست باشد؛ یعنی مردم فقط شرایط موجود را می‌بینند و آنچه می‌توانست اتفاق بیفتد، هیچ‌گاه در اقتصاد دیده نمی‌شود.

رقبا برای پیروزی راه دیگری جز حمله به من و دولت نداشتند

وی در بخش دیگری از این مصاحبه خود را نه قربانی بلکه مظلوم وضعیت می‌داند و ادامه می‌دهد: برخلاف آنچه می‌گویند، من نه «قربانی» بلکه «مظلوم» وضعیت واقع شدم، چون کسی که تمام تلاشش برای حل مشکلات بود، به خاطر هدف استراتژیک رقبا در انتخابات، به عنوان کسی معرفی شد که تمام مشکلات به گردن اوست. رقبا برای پیروزی، راه دیگری جز حمله به من و دولت نداشتند.

«مشکوک می‌زنی!»

کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ در پاسخ به این پرسش که چرا بخشی از جریان اصلاح‌طلب او را به‌عنوان مهره‌ای امنیتی برای حضور در صحنه می‌دیدند، تصریح می‌کند: بالاخره اگر بخواهند تصمیم بگیرند که من را معرفی یا پشتیبانی نکنند، باید دلایلی برای آن بسازند، چون نمی‌توانند بگویند که همتی تجربه عملی ندارد یا سیاست و مدیریت نمی‌فهمد؛ من همه این‌ها را گذرانده‌ام و از خیلی ازکاندیداها بیشتر در جریان مسائل انقلاب و سیاست و اقتصاد و حکومت‌داری بوده‌ام. چون می‌خواهید در تاریخ ثبت کنید، خوب است که این هم گفته بشود؛ در همان روزهای اول یا دوم پس از اعلام اسامی نامزدهای تاییدصلاحیت‌شده گفت‌وگویی تلفنی با حاج‌حسن‌آقای خمینی درباره انتخابات داشتم و از ایشان خواستم تا پشتیبانی کنند؛ ایشان یکدفعه همان اول برگشتند گفتند: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟ مشکوک می‌زنی»! من هم در جواب گفتم: «کسانی که ردصلاحیت شده‌اند باید بررسی شوند که چرا مشکوک می‌زنند و رد شدند نه کسی که تایید شده است».

کاندیدای اصلاح‌طلبان نبودم

همتی یادآور می‌شود: صحبت برخی از جریانات و حتی برخی ازاصلاح‌طلبان تناقض داشت؛ از یک طرف می‌گفتند هر کسی بیاید فرقی نمی‌کند، چون رئیس‌جمهور کاره‌ای نیست و از یک طرف می‌گفتند، چون کاندیداهای ما رد صلاحیت شده‌اند، شرکت نمی‌کنیم؛ این دو تا با هم نمی‌خواند. به من می‌گفتند، چون شما کاندیدای ما نیستی... بله! من کاندیدای اصلاح‌طلبان نبودم؛ من از اول گفتم که کاندیدای کسی نیستم و از اول گفتم که من می‌خواهم راه سوم را بروم؛ جمله تبلیغاتی من، راه سوم بود. البته من یک سری مسائل را نمی‌توانم بگویم و الان هم نمی‌گویم، اما اینکه همه مشکلات را گردن دولت روحانی بیاندازیم، درست نیست. من در جریان دلیل اصلی مشکلات بودم.

در آینده نزدیک، نتیجه کار دولت و مجلس فعلی که یکدست هستند را نیز خواهیم دید. مشکلات به تحریم، انزوای اقتصادی، انسداد داخلی و فشارهایی که دارد به کشور وارد می‌شود مربوط است؛ این‌ها اجازه نمی‌دهند که اقتصاد کشور متحول بشود. اگر هر کسی بگوید می‌تواند مشکلات را بدون تعاملات خارجی و بدون برنامه‌ریزی جدی برای رشد اقتصادی حل کند، حتما اشتباه می‌کند.

از کسی اجازه نگرفته بودم که بخواهند به من بگویند برو کنار

او در پاسخ به پرسشی دیگر درباره تحلیلی درباره انتخابات ۱۴۰۰ و اینکه حضور وی، رضایی و قاضی‌زاده‌هاشمی برای رئیسی، «امداد الهی» بود، با خنده می‌گوید: تحت فشار بودند تا به نفع آقای رئیسی کنار بکشند. در خصوص فشار برای کناررفتن من، اصلا صحت ندارد. چرا بگویند؟ مگر من از کسی اجازه گرفته بودم که بخواهند به من بگویند برو کنار؟ البته این را هم بگویم آن صحبتی که گفتم که این‌ها همگی پوششی هستند، باعث شد که همگی کنار نروند و دو نفری برای حفظ ظاهر باقی بمانند.

اگر همه می‌خواستند کنار بروند، دیگر خیلی برای آن‌ها مناسب نمی‌شد. انتخاب اصولگرایان هم تقریبا مثل انتخاب واحدهای اختیاری-اجباری بود، چون مجبور شدند بمانند تا آبروداری کنند وگرنه همگی‌شان با هم بودند؛ الان هم با همدیگر در دولت هستند؛ حمله‌شان به من بود و من را رقیب خود می‌دانستند

نظر خاتمی به کاندیداتوری من مثبت بود

همتی در این مصاحبه از دیدار خود با محمد خاتمی و واکنش او به خبر کاندیداتوری خود چنین روایت می‌کند: نظر ایشان به کاندیداتوری من مثبت بود، اما در جریان اصلاحات سازوکاری گذاشته بودند که باید برای حمایت از یک گزینه واحد رای دو-سوم مجمع را می‌داشتند که در دفعه اول رای نیاورد و در دفعه دوم هم با اختلاف دو تا، رای نیاورد و اینطور گفتند که، چون آقای خاتمی مقید به رعایت این سازوکار بودند، نتوانستند حمایت کنند. علی‌رغم احترام زیادی که برای جناب خاتمی و شخصیت ایشان قائل هستم، حمایت این نیست که شما فقط یک جمله غیر مستقیم (مردم «همت» کنید و رای بدهید) در لحظه آخر بگویید؛ با توجه به تجربه قبلی، دوره اینکه یک شخصیت چیزی بگوید و مردم بریزند رای بدهند، دیگر گذشته است.

ستادهای شهرستان باید پشتیبانی می‌کردند و الا صرف اینکه در روزهای پایانی تبلیغات، جمعی بیایند و اطلاعیه بدهند که مشکلی را حل نمی‌کند. شاید بد هم نشد؛ بالاخره رایی که برای من اعلام شد، رایی بود که مردم بیشتر به خودم دادند، چون بخش‌هایی از تشکیلات اصلاح‌طلبان حمایت نکردند، اما از آن گروه اصلاح‌طلبان که تحت عنوان «ائتلاف جمهور» حمایت کردند و نیز بعضی شخصیت‌های مهم سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که حمایت کردند، ممنونم.

می‌توانستم انتخابات را به دور دوم بکشانم

کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ با تاکید بر اینکه اگر انتخابات دو هفته یا یک هفته ادامه پیدا می‌کرد، می‌توانست انتخابات را به دور دوم بکشاند، یادآور می‌شود: من در هیچ‌کدام از شعب رای‌گیری، حتی یک ناظر هم نداشتم. حتی در تهران هم نداشتم. من عملا هیچ خبری از اوضاع نداشتم.

مثلا وقتی ساعت ۱۱ شب (روز جمعه ۲۸ خرداد) سیستم اعلام رای در وزارت کشور به مدت یک ساعت قطع شد، دلیل قطعی سیستم اطلاع رسانی و آمارهای متناقض اعلامی را هیچ‌وقت به من نگفتند. ساعت یک نیمه‌شب به وزارت کشور رفتم و به آقای رحمانی فضلی اعتراض کردم.

به ایشان گفتم که چرا با اینکه باید تا ساعت ۲ بامداد رای‌گیری باشد، شما خیلی از شعب را تعطیل کرده‌اید و در خیلی از شعب مردم را برای رای، راه نمی‌دهید؟ شما دیدید که از ساعت ۶ عصربه بعد، تمام مراکز استان‌ها شلوغ و مملو از جمعیت بود. با این حال، من، چون مصلحت کشور را بالاتر از حق خودم می‌دانم و شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور هم جوری نیست و نبود که بخواهیم درباره این مسائل کنکاش کنیم، بنابراین پیگیری نکردم.

شاید بازهم کاندیدا شوم

او در پاسخ به این پرسش که آیا در انتخابات مجلس سال ۱۴۰۲ یا انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۴، به عرصه باز خواهد گشت، تاکید می‌کند: فعلا زود است بخواهیم در این‌باره صحبت کنیم؛ اجازه بدهید یک مقدار شرایط جلو برود. اگر احساس کنم حضورم می‌تواند به بهترشدن شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور کمک کند، حتما در صحنه خواهم بود؛ اما اگر احساس کنم حضورم فایده‌ای ندارد، حتما این کار را نمی‌کنم. باید روند را ببینیم. آنچه در انتخابات پیش‌بینی می‌کردم، دارد اتفاق می‌افتد. تا پایان سال باید منتظر بمانیم و اگر دولت، اصلاحات ساختاری انجام داد و به تعاملات بین‌المللی بهبود بخشید و با تدبیر به مسائل پرداخت می‌توان امیدوار بود و اصلا شاید نیازی به حضور افرادی مثل من نشد.

هرجا می‌روم مردم از من استقبال می‌کنند

همتی از نتیجه حضورش در انتخابات راضی است و می‌گوید: در طرح یک ادبیات مهم اقتصادی-سیاسی و آوردن مردم به صحنه موفق بودم؛ دلیلش هم این است که هر جایی می‌روم، مردم از من استقبال می‌کنند و حتی آن‌هایی که رای ندادند وقتی مرا می‌بینند، می‌گویند که ما نظرات شما را قبول داشتیم، اما چون تصمیم به رای‌ندادن داشتیم و یا بی‌فایده می‌دانستیم، رای ندادیم؛ بنابراین معنی ۲ و نیم میلیون رایی که برای من اعلام شد، این نیست که فقط همین تعداد، نظرات من را قبول داشتند.

کسانی که در انتخابات ۹۶ مشارکت داشتند، ۷۳ درصد بودند، اما این عدد در انتخابات امسال، ۴۸ درصد شد؛ یعنی چیزی حدود ۲۵ درصد کسانی که می‌توانستند رای بدهند، رای ندادند. این ۲۵ درصد همان‌هایی هستند که اگر می‌خواستند رای بدهند، از بین چهار نفری که باقی ماندند احتمالا بیشتر به من رای می‌دادند؛ بنابراین پتانسیل رای بالاست و فقط کافیست نظام و حاکمیت تصمیماتی بگیرند که این ۲۵ درصدی که رای ندادند، دوباره به صحنه بیایند و احساس کنند که حضورشان در پیشبرد امور کشور موثر است؛ اگر این اتفاق بیفتد، می‌توانم بگویم که در صورت حضور مجدد، شانس من بالا خواهد بود.

کتاب «بزنگاه» که با عنوان فرعی «جستاری تاریخی - ژورنالیستی درباره بازیگران انتخابات ۱۴۰۰» منتشر شده و نوشته حسام رضایی است به ثبت و تحلیل اخبار و وقایع انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم حول پنج چهره شاخص آن یعنی سیدحسن خمینی، محمدجواد ظریف، علی لاریجانی، عبدالناصر همتی و سیدابراهیم رئیسی، پرداخته که علاوه بر بررسی کنشگری این پنج چهره، شامل دو مصاحبه اختصاصی با محمدجواد ظریف و عبدالناصر همتی است.

کد خبرنگار: ۱۴
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***