سلام نو - سرویس گردشگری: یونس فرزند میرزا بزرگ که از روحانیون رشت بود در خانوادهای متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود. پدر و مادر وی از خاندان رشوندهای الموت قزوین بودند.
میرزا کوچک خان دارای دو خواهر به نامهای کربلایی خانم و سارا خانم و دو برادر به نامهای میرزا محمدعلی خان و میرزا رحیم خان بود، که هر دو بعد از میرزا وفات یافتند.
یونس استادسرایی متولد ۱۲۵۷ در رشت، مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی، مبارز انقلاب مشروطه، رهبر جنبش جنگل ملیگرایگیلک و رئیسجمهور جمهوری جنگل بود.
بنا به گفته ها، میرزا کوچک خان جنگلی مردی قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمایی متبسم بود، و از نظر اجتماعی مردی با ادب، فروتن، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، صریح اللهجه، طرفدار عدل و آزادی و حامی مظلومان بود.
میرزا کوچک خان جنگلی اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. وی در سنین آخر عمرش همسری برگزید.
میزان تحصیلات میرزا کوچک خان
میرزا کوچک خان تحصیلات اولیه خود را در مدرسه حاج حسن، واقع در صالح آباد رشت و نیز مدرسه جامع که در آن موقع رونق خوبی داشت، گذراند. پس از آن به قزوین رفته و در مدرسه صالحیه تحصیل دروس حوزوی را ادامه داد سپس به تهران عزیمت کرد و در مدرسه محمودیه به تحصیلات خویش ادامه داد.
پایه آموزش حوزوی، میتوانست وی را در سلک یک روحانی تربیت کند، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
همچنین این تغییر در مسیر زندگی وی را می توان تاثیر پذیری استاد وی،مرحوم خلخالی، که شیخ یونس عمده تحصیلات خود را نزد او گذراند دانست.
استاد خلخالی مردی وارسته و نیک محضر بود و کلامش تأثیر عجیبی در مخاطبان می نهاد.
در کلاس، تنها به درس قناعت نمی کرد و در هر فرصتی سخن از مدینه فاضله به میان می آورد، از جامعه عاری از ظلم و جور و فقر و فساد، و از انسان کامل و کمالات و فضایل او صحبت می کرد.
سخنان این استاد چنان اثری در یونس نهاد که او را در فکری عمیق فرو برد و از آن موقع به دنبال راهی برای بنا کردن مدینه فاضله و پاک کردن جامعه از زشتی ها و پلیدی ها بود.
نحوه فوت میرزا کوچک خان جنگلی
میرزا همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در ۱۱ آذر ۱۳۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفته بود، هر دو در کوهستان جان دادند.
فردی از کردها که عازم گیلان بود در راه پیکر آن دو را یافت و سعی نمود نجاتشان دهد ولی بی فایده بود و با عجله به خانقاه آمد و با کمک اهالی بدن هایشان را به خانقاه آوردند.
سالار شجاع مانع دفن اجساد شد و به دستور او رضا اسکستانی سر میرزا را از بدن جدا ساخت. سر میرزا توسط خالوقربان به سردار سپه تقدیم شد.
جسد بدون سر میرزا کوچک خان در گورستان دهکده به خاک سپرده شد. سر میرزا کوچکخان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدتها در معرض تماشای مردم قرار داده و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران به نزد سردار سپه فرستاد.
سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد.
در شهریور ۱۳۲۰ و هنگام استعفای رضاشاه آزادی خواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه به رشت حمل کنند، ولی مأموران جلوگیری کردند. در نتیجه به جهت پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را بطور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند از آن تاریخ هر سال در روز ۱۱ آذر مراسمی ساده در مزار او در سلیمان داراب رشت برگزار میشود.
نظر شما