هوشنگ مرادی کرمانی یکی از مشهوترین و موثرترین نویسندگان زنده ایرانی است، کسی که شهرتش به فراسوی مرزهای ایران رسیده و حق بزرگی بر گردن ادبیات معاصر ایران دارد.

هر آنچه باید درباره هوشنگ مرادی کرمانی بدانید؛ مرد قصه‌های ناب

سلام نو ـ سرویس گردشگری: هوشنگ مرادی کرمانی در شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرج کرمان زاده شد. زندگی‌اش بدون پدر و مادر و در تنگدستی و سختی گذشت. از ۸ سالگی به کارهای مختلف پرداخت. دوره ی دبستان را در زادگاهش و دوره ی دبیرستان را در کرمان گذراند.

سپس به تهران آمد و به تحصیل در دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک پرداخت. هم‌زمان، از رشته‌ی ترجمه‌ی زبان انگلیسی دانش آموخته شد. نویسندگی را از سال ۱۳۳۹ با همکاری رادیو کرمان آغاز کرد. در سال ۱۳۴۷، نخستین داستانش با عنوان «کوچه‌ی ما خوشبخت‌ها» که طنز آمیز بود، در مجله‌ی «خوشه» منتشر شد. اولین مجموعه داستان مرادی کرمانی با عنوان «معصومه» و کتاب «من غزال ترسیده ای هستم» در سال ۱۳۴۹-۱۳۵۰ به چاپ رسید.

در سال ۱۳۵۳ «قصه‌های مجید» را آفرید که بازتاب زندگی خود نویسنده بود، کتابی که تا امروز مشهورترین و پرخواننده‌ترین کتاب او بوده است.

در سال ۱۳۶۰، به خاطر داستان «بچه‌های قالیباف‌خانه» از سوی شورای کتاب کودک لوح تقدیر دریافت کرد. این کتاب سرگذشت کودکان قالیباف کرمان است که از روی ناچاری و به سبب تنگدستی خانواده، زندگی خود را با بافتن قالی در پشت دارها می‌گذراندند. خود او درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «برای نوشتن این داستان، ماه‌ها به کرمان رفتم و در کنار بافندگان قالی نشستم تا احساس آن‌ها را به‌خوبی درک کنم.»

هر آنچه باید درباره هوشنگ مرادی کرمانی بدانید؛ مرد قصه‌های ناب

مرادی کرمانی در سال ۱۹۹۲ میلادی از طرف شورای کتاب کودک ایران نامزد دریافت جایزه ی هانس کریستین آندرسن شد و به سبب پرداختن به زندگی کودکان محروم از سوی داوران تشویق شد. او همچنین عنوان نویسنده‌ی برگزیده‌ی کشور کاستاریکا – جایزه‌ی مارتینی نویسنده و قهرمان ملی آمریکای لاتین را در سال ۱۹۹۵ میلادی از آن خود کرد. نام او در شمار چهره‌های ماندگار ثبت‌شده است و در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ از سوی شورای کتاب کودک به سبب «قلم روان و توانایی‌های منحصربه‌فرد» نامزد دریافت جایزه آسترید لیندگرن بوده است. در سال ۲۰۱۹ نیز از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای دریافت جایزه آسترید لیندگرن معرفی شده است.

آغاز نویسنده ‌شدن هوشنگ مرادی کرمانی؛ از نامه نویسی تا ورود به رادیو

آقای نویسنده در پاسخ به این سوال می‌گوید شاید از آن روزهایی که برای عمویش نامه می‌نوشت تا از شهر برای آدم‌ها کفش بفرستد. پسرک نه‌ساله تا دل عمو را به دست بیاورد و رحم و مروتش را برانگیزد که زحمت خرید و فرستادن کفش ها را بکشد، دست به ساختن قصه‌هایی عجیب می‌زد. تاثیر هم داشت. در دهی که هیچ کفاشی وجود نداشت، همین قصه‌ها بود که به داد پای بچه‌ها می‌رسید.

هر آنچه باید درباره هوشنگ مرادی کرمانی بدانید؛ مرد قصه‌های ناب

زندگی البته همانجور نماند. «ننه بابا» که عمر نوح نداشت؛ او نوه عزیزکرده‌اش را تنها گذاشت و رفت. بعد از فوت او هوشنگ راهی کرمان شد تا در منزل عمویش زندگی کند. هوشنگ مرادی کرمانی از مدرسه بیزار بود و نمره‌های بدش باعث می‌شد هیچ مدرسه‌ای ثبت‌نامش نکند. با بدبختی، آن هم درست وسط سال تحصیلی بالاخره توانست اسمش را در یک مدرسه بنویسد ولی همزمان کار هم می‌کرد. هر جا که می‌شد. از دستفروشی کتاب و کار در کتابخانه گرفته تا شاگردی نانوایی و کارگری. این، روی سخت ماجرا بود. قسمت خوب زندگی اما برای او کارهای هنری در مدرسه بود. تئاتری که نمایشنامه‌اش را او نوشته بود جایزه برد و آنقدر خوب بود که نظر مدیر رادیو کرمان را جلب کند. برای همین، درخواست هوشنگ برای ورود به رادیو را قبول کرد و از او خواست که آزمون گویندگی بدهد.

نشد. با آن لهجه غلیظ کرمانی نمی‌شد گوینده رادیو شد. برای همین به جای گویندگی قرار شد که بنویسد. مطالبی کوتاه درباره شهر، وضعیت بهداشت عمومی یا رانندگان تاکسی. هیچکس نمی‌داند که هوشنگ نویسنده این بخش‌های برنامه‌های رادیو است. وقتی هم می‌گوید کسی باور نمی‌کند. باور نمی‌کند که هوشنگ چه آدم مهمی شده است.

داستان عاشقی نویسنده قصه‌های مجید

هوشنگ جوان تصمیم می‌گیرد با دختری در همسایگی‌شان، سر صحبت را باز کند. زمستان است و هوشنگ در فکر شروع‌کردن صحبت با این جمله است: هوا سرد است، مواظب باش سرما نخوری. دختر معمولاً با دوستش می‌آمد و می‌رفت. هوشنگ باید او را تنها می‌دید و دختر هرگز تنها نبود. همان‌طورکه جمله آغازینش را تمرین می‌کرد، منتظر بود روزی او را درتنهایی ملاقات کند. نشد و کار کشید به بهار. داشت هوا گرم می‌شد و هوشنگ همچنان جمله خودش را تمرین می‌کرد! بالاخره یک روز بهاری او را تنها دید و گفت: هوا سرد است. ان‌شاءالله که سرما نخوری. دختر تعجب می‌کند و به هوشنگ می‌گوید «خاک بر سرت» و می‌رود.

قصه‌های مجید برای کرمان بود یا اصفهان؟

مرادی معتقد است که شهرت برخی از شخصیت‌های آثار نویسنده‌ها از خود نویسنده‌شان بیشتر است و قصه‌های مجید این ویژگی را دارد. او می‌گوید زمانی که «قصه‌های مجید» از تلویزیون پخش شد، کرمانی‌ها از او دلخور شدند؛ چون آن را اثر ملی خود می‌دانستند و با ساخت مجموعه‌داستانیِ قصه‌های مجید، این قصه‌ها رنگ و بوی اصفهانی به خود گرفته بود. کرمانی‌ها به او می‌گفتند چقدر گرفته تا این قصه‌ها را به اصفهانی‌های زرنگ بفروشد.

هر آنچه باید درباره هوشنگ مرادی کرمانی بدانید؛ مرد قصه‌های ناب

کرمانی هم جواب می‌داد: «اصفهانی‌ها آن‌قدر زرنگ‌اند که پول نمی‌دهند «قصه‌های مجید» را بخرند. تلویزیون این مجموعه را ساخت. «قصه‌های مجید» برای همه مردم ایران است، درست است که نویسنده آن کرمانی است. مجید شخصیتی ایرانی است که می‌تواند لباس هر قومی را بپوشد. این کتاب به زبان‌های مختلفی منتشر شده است و چندی پیش هم به زبان کردی ترجمه شد و روی جلد این کتاب عکس مجید با لباس کردی تصویرسازی شد.»

لیست آثار هوشنگ مرادی کرمانی

  • قصه‌های مجید چاپ شده در سال ۱۳۵۸
  • بچه‌های قالی باف خانه چاپ شده در سال ۱۳۵۹
  • کتاب نخل چاپ شده در سال ۱۳۶۱
  • کتاب چکمه چاپ شده در سال ۱۳۶۱
  • خمره چاپ شده در سال ۱۳۶۸
  • مشت بر پوست چاپ شده در سال ۱۳۷۱
  • کتاب تنور چاپ شده در سال ۱۳۷۳
  • مربای شیرین چاپ شده در سال ۱۳۷۷
  • لبخند انار چاپ شده در سال ۱۳۷۸
  • مهمان مامان چاپ شده در سال ۱۳۸۰
  • نه تر و نه خشک در سال ۱۳۸۲
  • شما که غریبه نیستید در سال ۱۳۸۴
  • پلوخورش در سال ۱۳۸۶
  • مثل ماه شب چهارده در سال ۱۳۸۶
  • نازبالش در سال ۱۳۸۸
  • هوشنگ دوم در سال ۱۳۸۸
  • آب‌انبار در سال ۱۳۹۱
  • ته خیار در سال ۱۳۹۳
  • قاشق چای خوری در سال ۱۳۹۷

اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی از آثار مرادی کرمانی

  • داستان صنوبر (بیگانه)، به کارگردانی صدیق برمک محصول افغانستان
  • قصه‌های مجید (چهارده داستان) یازده فیلم تلویزیونی و سه فیلم سینمایی، کارگردان کیومرث پوراحمد
  • خمره (فیلم) کارگردان: ابراهیم فروزش
  • چکمه (فیلم) کارگردان: محمد علی طالبی
  • مهمان مامان (فیلم) کارگردان: داریوش مهرجویی
  • تیک تاک (فیلم) کارگردان: محمد علی طالبی
  • تنور (فیلم) کارگردان: فرهنگ خاتمی
  • مثل ماه شب چهارده، ۱۱ قسمت سریال تلویزیونی، یک فیلم سینمایی (کارگردان: محمد علی طالبی)
  • مربای شیرین، اقتباس فیلمنامه: فرهاد توحیدی - کارگردان: مرضیه برومند
کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***