به گزارش سلام نو به نقل ازی رکنا، اقتصاد ایران در وضعیت مناسبی قرار ندارد. در ماه های آخر سال ۱۴۰۱ ریال، واحد پول رسمی کشور ، به پایین ترین سطح تاریخ خود یعنی حدود ۵۸ هزار تومان در هر دلار سقوط کرد. یعنی ۵۵ درصد ضعیف تر از یک سال قبل و به ۹۴ درصد کاهش در طول یک دهه رسید.
در این روزهای اول سال ۱۴۰۲ نیز دلار بین ۵۲ و ۵۳هزار تومان در حال خرید و فروش در بازار است که فاصله چندانی از قیمت نرخ ارز در سال گذشته ندارد.
این اعداد و ارقام زمانی اهمیت خود را در زندگی مردم ایران نشان می دهد که بسیاری از مردم وقتی نرخ ارز از مرز ۳۰ هزار تومان گذشت دیگر فرقی برایشان نمی کند که نرخ ارز ۳۰ هزارتومان باشد یا ۱۰۰ هزارتومان زیرا توان خرید آنها به شدت کاهش یافته است و کیفیت زندگی در حد ضعیف قرار گرفته و هر چقدر نرخ ارز افزایش یابد فقط نان آنها کوچکتر و کمتر می شود ولی دیگر خبری از کیفیت زندگی که شامل اقتصاد مناسب ، آموزش، سلامت ، تفریح ... وجود ندارد.
نوسانات ارزی همچنان مهمترین خبر در اقتصاد ایران است. گزارهای که به عنوان یک متغیر جدی عمل کرده و جدا از شاخصهای اقتصادی معیشت خانوادههای ایرانی را هم تحت تاثیر قرار میدهد. افزایش نرخ دلار به سرعت بر رشد گرانی و تورم اثر می گذارد و این یعنی زندگی حداقل بگیران جامعه را هر روز سخت تر می کند.
افزایش تورم ۵۸۰درصدی در هفت سال
میزان افزایش تورم از سال ۹۵ تا کنون حدود ۵۸۰ درصد بود در این میان هر ساله با افزایش نرخ ارز ، گرانی ها هم روز به روز بیشتر شده است .دلار به گونهای در لایههای اقتصادی کشور نفوذ کرده که مردم برای خرید مایحتاج سفرههای خود باید منتظر کاهش قیمت آن باشند درغیر این صورت احتمال حذف اکثر مواد خوراکی از سبد خانوارها قطعی است.
زنگ خطر جدی درباره معیشت و امنیت غذایی ایرانیان
چندی پیش بانک جهانی لیست ۱۰ کشور اول که بحران امنیت غذایی و فقر غذایی ناشی از تورم را میگذارنند، منتشر کرد که ایران، در جایگاه هفتم این لیست قرار داشت؛ این در حالی است که تورم مواد غذایی در بسیاری از کشورها به شدت افزایش داشته، اما در ایران بنا بر آمارهای بانک جهانی، این تورم به بحران امنیت غذایی رسیده است.
آلبرت بغزیان، کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص افزایش نرخ دلار و ارتباط آن با معیشت و امنیت غذایی در ایران اینگونه معتقد است و می گوید: گرانی مواد خوراکی به دنبال افزایش قیمت دلار زنگ خطر جدی درباره معیشت و امنیت غذایی مردم است. به نظر میرسد تعیین قیمت و میزان خرید مواد خوراکی از سوی مردم با ارزش دلار سنجیده میشود تا ریال.
او میگوید: امروز مردم به ویژه دهکهای ضعیف و متوسط جامعه برای هزینه کردن خوراکیهای بسیار حداقلی و ساده عاجز مانده اند چراکه مولفه تاثیرگذار بر تورم موادخوراکی، قیمت ارز و نرخ سفته بازی در بازار دلار است.
بغزیان گفت: درآمد ثابت کارگران با توجه به افزایش نرخ تورم مواد غذایی ناترازی را در سبد خانوارها ایجاد کرده و این تنها به معنی گرانی نیست، بلکه حذف مواد خوراکی از سبد معیشت مردم و تهدید جدی امنیت غذایی مردم است.
به گفته این کارشناس اقتصادی، افزایش قیمت دلار از واردات اقلامی مانند نهادهها و سایر مواد مورد نیاز برای خورد و خوراک مردم را تحت تأثیر قرار داده و به شدت تورم در این بازار را افزایش میدهد. حذف یکی پس از دیگری مواد خوراکی از سبد خانوارها از ابتدای سال گذشته سرعت گرفته و این روند اگر با سیاستهای کارآمد و مقاوم در برابر تورم، مهار نشود احتمال خروج بیشتر خوراکیها و اقلام ضروری از سبد خانوارها زیاد خواهد شد.
تاثیر دلار در ارزان یا گران شدن کالاهای اساسی
اقتصاد مجموعهای از متغیرهای به هم پیوسته و پیچیدهای است که باید به صورت یکپارچه مورد مطالعه و واکاوی قرار بگیرد تا بلکه بتوان اظهارنظر درست و کاملی داشت. در مورد آثار رفاهی افزایش قیمتی ارز بر قدرت خرید خانوار نیز باید بیان داشت که درصورتی که افزایش قیمتها کمتر از سطح دستمزدها باشد، قدرت خرید واقعی خانوار نیز کاهش پیدا خواهد کرد.نوسانات قیمتی ارز و همچنین افزایش قیمت آن، اثری منفی بر قدرت خرید واقعی خانوار دارد. درواقع میزان افزایش قیمتها بیش از افزایش سطح دستمزدها است.
با سقوط قیمت دلار قیمت کالاهای اساسی کاهش و با افزایش قیمت دلار قیمت کالاهای اساسی نیز افزایش می یابد. معمولا کاهش قیمت ها براساس کاهش قیمت دلار بسیار دیرتر از افزایش آن ها اتفاق میفتد و ممکن است چند هفته یا بیشتر طول بکشد. بنابراین تاثیر به سزایی در اقتصاد کشور ایران و معیشت مردم دارد. مهمترین بهانه ای که واردکنندگان و تولید کنندگان برای افزایش قیمت دارند، بالا رفتن قیمت ارز است. وقتی قیمت ارز پایین می رود، هفته ها یا ماه ها طول می کشد، که قیمت ها پایین بروند، اما وقتی قیمت ارز بالا می رود قیمت کالا طی یک روز افزایش قابل توجهی می یابد.
افزایش نرخ دلار، قیمت کالاهای اساسی مثل مرغ، گوشت قرمز، تخم مرغ و لبنیات و غیره را که بر زندگی و معیشت مردم تاثیر می گذارد و باعث افزایش آن ها می شود. همچنین افزایش نرخ دلار، باعث نقدینگی سرگردان به فعالیت های غیرمولد برود و نیز سفته بازی را به دنبال دارد. افزایش نرخ دلار، سبب می شود که واحدهای تولیدی با حجم کمتری کالاهای اساسی که در داخل تولید می شود را بسازند، پس افزایش نرخ دلار بر کارگاه های تولیدی و صنعتی نیز تاثیر می گذارد. همچنین حجم صادرات و واردات کشور را به طور جدی، با اختلال ایجاد می کند و اقتصاد کشور را با زیان های فروانی مواجه می کند.
در پایان باید گفت افزایش نرخ دلار در ایران یک مبحث امنیتی است زیرا تولید فقر می کند و گسترش فقر اقتصادی، تولید کننده اعتراض در جامعه خواهد بود. وضعیت نرخ ارز، تعیین دستمزد کارگری سال ۱۴۰۲ که هیچ مناسبتی با میزان خط فقر و تورم ندارد می تواند با بی توجهی ها به ناآرامی اجتماعی که نشات گرفته از بحران معیشتی است ختم شود که نیازمند تدبیر فوری و جدی است.
در پایان باید تاکید داشت که افزایش تورم ۵۸۰ درصدی طی هفت سال که کیفیت زندگی ایرانیان را ربوده است بخشی از این ویرانی اقتصاد به تحریم هایی بر می گردد که زندگی مردم ایران را نشانه گرفته است.
نظر شما