به گزارش سلام نو، امیرهوشنگ ابتهاج، متخلص به سایه، به سال ۱۳۰۶ خورشیدی در رشت متولد شد. پدرش از چهرههای سرشناس بود و مدتی نیز ریاست بیمارستان پورسینای رشت را بر عهده داشت. ابتهاج تحصیلات ابتدایی را در رشت گذارند، اما برای دبیرستان او را به تهران فرستادند. هرچند ابتهاج نوجوان چندان درسخوان نبود، ذوق هنری و علاقه فراوانی به مهارتآموزی داشت.
مثلا اولین سرودههایش بهنام «نخستین نغمهها» را در همین دوران و در حالی که تنها ۱۹ سال داشت به چاپ رساند. او همچنین نقاشی، مجسمهسازی، گلدوزی، دشمهدوزی و نواختن ویلون را آموخت.
سایه در ابتدای جوانی عاشق دختری ارمنیتبار بهنام گالیا بود. این عشق در کنار حالوهوای سیاسی آن روزگار، دستمایه سرودن اشعاری عاشقانه از جمله شعر «دیر است گالیا» شد.
هوشنگ ابتهاج پس از تحصیلات، به محفل شاعران راه یافت و با افرادی همچون شهریار، سیاوش کسرایی، احمد شاملو، سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و اخوان ثالث آشنا و همنشین شد. وی ضمن عضویت در کانون نویسندگان ایران به همراه برخی از شاعران همدورهاش انجمن ادبی «شمع سوخته» را در سال ۱۳۳۰ خورشیدی تأسیس کرد. او علاوه بر فعالیتهای ادبی، دغدغههای سیاسی و اجتماعی نیز داشت و با برخی از اعضای حزب توده نشست و برخاست میکرد.
متن کامل شعر دریچه آه می کشد هوشنگ ابتهاج "سایه"
نشسته ام به در نگاه می کنم
دریچه آه می کشد
تو از کدام راه میرسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد
نیامدی و …
دیر شد …
نظر شما