سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر | مرتضی کوه مسکن : فسیل را اگر به نسبت کمدی های پرفروش اخیر سینماها بنگریم، رگه هایی جدی از تفکر بر فیلمنامه و تخصص گرایی در مختصات تولید را شاهدیم و فیلم نگره سیاسی خود به تحولات را هم دارد.
متاسفانه در سالهای اخیر متداول بوده که برخی منتقد نمایان که اتفاقا ادعای زیادی هم دارند در برخورد با محصولات مخاطب پسند، نگاه از بالا و تحقیرآمیز داشته باشند و خندهدار اینکه این جماعت به محض دریافت سفارش برای نقدنویسی، نظر خود را تغییر میدهند.
این جماعت که اغلب فسیل را ندیده اند و صرفا براساس تیزر تبلیغاتی، قضاوتش میکنند دست و پا میزنند برای اینکه بگویند فسیل را دوست ندارند ولی دم خروس شان آنجا بیرون میزند که در اکران مردمی یک فیلم بمصداق واقعی خالتور دیگر آفتابی میشوند؛ لابد چون آن فیلم دیگر که اساسا تلفیلمی بیش نیست به آنها سفارش رپرتاژ داده؟
نقطه قوت فسیل همین جاست که سازندگان هوشمندانه قید سفارش نقد به منتقدنمایان را زده اند و برای مخاطب امروز فیلم تولید کرده اند. آن هم فیلمی که بدون عطاران و پژمان و نوید میفروشد و فیلمنامه منسجم آن باعث میشود توانایی هایی بازیگرانی مثل ایمان صفا و هادی کاظمی بسیار دیده شود.
فسیل شروع خوبی دارد، میانه فیلم هم درست چیده شده و پایان بندی درست و درمانی دارد. سه رکن درست هر فیلمنامه استانداردی. در شخصیت پردازی فسیل تلاش دارد آدم ها را کاملا شبیه قرین واقعی آنها بسازد. خواننده مرکزی با بازی بهرام افشاری کاملا مصداق بیرونی دارد و کم نبوده اند هنرمندانی کاملا در خدمت هنر که تحولات سیاسی، اتفاقاتی شبیه همین مورد برایشان رقم زده. ترانه سرای فسیل با بازی ایمان صفا نیز کاملا وامدار چپزندگانی است که فقط مهره ساختارهای ضدمردمی هستند. ترانه سرایی که خودش هم نمیداند مطلوب چیست و فقط میخواهد پز اعتراض بگیرد. آن نوازنده بخت برگشته که مجبور به تغییر ماهیت میشود نیز فت و فراوان همه جا بوده و هست.
فسیل در ترکیب کردن مایه های عاشقانه-که لازمه هر فیلم مخاطب پسندی به شمار میرود-هم به اندازه خود درست عمل کرده و آن شوخی ها با فضای موسیقی قبل از انقلاب هم کاملا بر مدار نوستالژیبازهای این دوران است.
فسیل با پخش فیلمیران احتمالا حالا حالاها روی پرده بوده و ۲۰۰میلیاردی خواهد شد چون فیلمی است برای مخاطب و نه فیلمی برای حلقههای شبهروشنفکری معترض که اتفاقا فسیل درون داستان خود نیز حسابی آنها را نواخته.
صداقت فسیل در تولید بهینه برای مخاطب را میتوان یادآور اجاره نشینهای داریوش مهرجویی، نیش زنبور حمیدرضا صلاحمند، مصادره مهران احمدی و ایران برگر مسعود جعفری جوزانی دانست؛ فیلمهایی که استاندارد تولید را حفظ کرده و در رده های مختلف مخاطب پسند بوده اند.
نظر شما