به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، اواخر تابستان سال ۹۸ زنی به نام عاطفه به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن شوهر ۴۲ ساله اش به نام احسان خبر داد.
با این شکایت تلاش ماموران پلیس برای افشای راز ناپدید شدن احسان آغاز شد. ماموران با بررسی تماس های تلفنی عاطفه به رابطه او با یک مرد غریبه به نام احمد پی بردند. وی بازداشت شد و به قتل شوهر عاطفه اعتراف کرد.
احمد گفت :من و عاطفه در نوجوانی عاشق یکدیگر بودیم اما پس از چند سال رابطه ما با هم کمتر شد و دیگر یکدیگر را ندیدم. چند سال قبل عاطفه با احسان ازدواج کرد اما وقتی پس از سالها او را دیدم متوجه شدم از زندگی با شوهرش راضی نیست. رابطه ما دوباره با هم شروع شد. آخرین بار در غیاب احسان، عاطفه همراه من و دو نفر از دوستانمان به نام های میثم و سارا برای تفریح به بیرون از شهر آمد. ما آنجا با هم مشروب خوردیم و مواد مخدر مصرف کردیم.
آخر شب حال عاطفه خوب نبود که او را به خانه اش رساندم. اما یکباره شوهرعاطفه سر رسید و من از ترسم او را کشتم. سپس من با کمک عاطفه و دوستم میثم جسد را نیمه شب در حاشیه تهران دفن کردیم.
با اعترافات متهمان آنها در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
احمد گفت : وقتی احسان وارد خانه شد به سمت من حمله کرد .او می‌خواست مرا خفه کند که من برای دفاع از خودم ناچار او را کشتم.
عاطفه گفت: من هرگز راضی به مرگ شوهرم نبودم و احمد او را کشت.
وقتی میثم به دفاع ایستاد گفت: آن شب احمد از من خواست مقابل خانه در ماشین منتظر بمانم اما او تماس گرفت تا وارد آپارتمان شوم. وقتی به آنجا احسان نیمه جان روی زمین افتاده بود. من خواستم تا احمد را به بیمارستان برسانیم اما عاطفه مانع این کار شد.من از ترسم در حمل جسد به آنها کمک کردم .
سپس وکیل احمد گفت: موکلم به بیماری شیزوفرنی مبتلاست. از این رو تقاضا دارم تا سلامت روان موکلم بار دیگر در کمیسیون پزشکی قانونی بررسی شود.
وکیل عاطفه نیز گفت: تقاضا دارم تا با اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی مشخص شود ممانعت موکلم برای رساندن شوهرش به بیمارستان در قتل موثر بوده یا نه.
در پایان جلسه قضات احمد را به قصاص و عاطفه و میثم را به زندان محکوم کردند. اما با با اعتراض متهمان حکم در دیوان عالی کشور شکسته شد تا پرونده در کمیسیون پزشکی قانونی بررسی شود.
نظر شما