واقعا نمیفهمم و نمیتوانم این حجم از بیتدبیری را تحلیل کنم.
آیا درک این نکته کار سختی است که باشگاهی مثل استقلال نباید دچار چنین آشفتگی مدیریتی باشد!؟ باشگاهی که گاه تنها شادی هوادارانش برد آن است و تنها همین بردهاست است که لبخند را به لبان آن ها میآورد؟!
آیا وزیر ورزش و دست اندر کاران دیگر این وزارتخانه نمیدانند که با جان و روح طرفداران بیشمار این تیم چه میکنند؟
آیا واقعا درک اینکه در یک سال تغییر سه مدیر میتواند چه فاجعه ای برای باشگاه به بار آورد کار سختی است؟
واقعا نمیدانم اگر کسی میخواست عامدانه یکی از پر افتخارترین تیم های آسیا را به ورطهی نابودی بکشاند باید چه کار دیگری میکرد.
اینهارا نه به عنوان یک استقلالی، که به عنوان کسی که درد و رنج طرفداران این تیم برایش مهم است مینویسم.
این باشگاه بیش از ده سال است که با بیماری سنگینی روبروست، اما امروز گویا وزارت ورزش تیغ را از دست جراحان حاذق به در آورده و به دست دوستان ناکارآمد سپرده است.
برای نکونام آرزوی بهترین هارا دارم و امیدوارم در روزهای باقی مانده شاهد خبرهای خوبی باشیم.
نظرات