به گزارش سلام نو؛ ظهر روز پنجشنبه ۲۲ تیرماه ساکنان کوچهای در منطقه شوش تهران با شنیدن فریادهای دلخراش «آی سوختم» مردی سراسیمه از خانههایشان بیرون آمدند. اهالی محل متوجه شدند فریادهای دلخراش از خانه همسایهشان به گوش میرسد که مرد میانسالی به نام فرزاد همراه مادر پیرش در آنجا زندگی میکند. وقتی همسایهها به داخل خانه فرزاد رفتند مشاهده کردند وی با مایع اسیدی دچار سوختگی شده و فریادهای «آی سوختم» او به آسمان بلند شدهاست. بدین ترتیب همسایهها به کمک مرد زخمی شتافتند و حادثه را به مأموران پلیس خبر دادند.
برادر کینهای
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و دریافتند لحظاتی قبل مرد ۵۰ سالهای به نام کیوان روی برادر بزرگترش مایع اسیدی پاشیده و در حالی که خودش هم از ناحیه دو پایش به شدت دچار سوختگی شده از محل گریختهاست.
مرد زخمی همزمان با انتقال به بیمارستان به مأموران پلیس گفت:«برادرم کیوان چندسالی است از من کینه به دل دارد. او معتاد به موادمخدر است و فکر میکند من مقصر جدایی او از همسرش هستم. کیوان چند باری مرا تهدید کردهبود، اما من فکر میکردم تهدیدهایش فقط زبانی است. امروز او به خانهمان آمد و با من درگیر شد. وقتی درگیری ما بالا گرفت به زیر زمین خانه رفت و بعد با بطری بیرون آمد و در بطری را باز کرد و روی من پاشید. او میخواست بقیه مایع اسیدی را روی بدن من بپاشد و من هم با او درگیر شدم، اما ثانیههایی بعد سوزش عجیبی صورت و بدنم را گرفت به طوری که طاقتم را از بین برد و فریادهای آی سوختنم به آسمان بلند شد. تازه متوجه شدم او روی من مایع اسیدی پاشیدهاست و بعد هم که از خانه فرار کرد.»
قاتل بخشیدهشده
با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد قربانی اسیدپاشی به نام فرزاد همراه مادر و همسر صیغهایاش در خانه پدریاش زندگی میکند، اما برادرش در خانه دیگری زندگی میکند. تحقیقات پلیسی و بررسی پرونده متهم، حکایت از آن داشت وی چند سال قبل در درگیری مرد جوانی را به قتل میرساند و راهی زندان میشود تا اینکه با پرداخت دیه از اولیایدم رضایت میگیرد و آزاد میشود.
بدین ترتیب مأموران پلیس کیوان را تحت تعقیب قرار دادند، اما دریافتند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریختهاست. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه صبح دیروز شنبه ۲۴ تیرماه به مأموران پلیس خبر رسید عامل اسیدپاشی به محل حادثه بازگشته است. با اعلام این خبر، مأموران به محل حادثه رفتند و متهم را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف
متهم پس از دستگیری به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مقابل قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس شعبه سوم به اسیدپاشی روی برادرش اعتراف کرد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
رنگ و رویش زرد است و خماری از قیافهاش میبارد. هر دو پایش تا بالای زانو باند پیچی شدهاست و سوزش زخمهایش او را بیطاقت کردهاست، به طوری که این پا و آن پا میکند. هر چند ادعا میکند مدتی است مواد مخدر نمیکشد و فقط قرص مصرف میکند، اما به سختی حرف میزند و به نظر میرسد خمار است. در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید از برادرش کینه به دل دارد و از اسیدپاشی روی او پشیمان نیست.
کیوان مواد مصرف میکنی؟
قبلاً معتاد بودم، اما الان متادون مصرف میکنم.
با برادرت اختلاف داشتی؟
هم اختلاف داشتم و هم از او کینه به دل دارم و زمانی کینهام خاموش میشود که او را بکشم.
چرا؟
موضوعش به سالها قبل بر میگردد. او زندگی مرا نابود کرد و حرفهایش باعث شد مرد بیگناهی را به قتل برسانم و در این مدت عذاب وجدان نابودم کرد.
چرا مرد بیگناهی را به قتل رساندی؟
۱۶ سال قبل برادرم به من میگفت مرد جوانی که در همسایگی ما همراه خانوادهاش زندگی میکرد، به زن من نظر دارد. او هر روز حرفهایش را تکرار میکرد و بعد از مدتی گفت او با همسرم ارتباط برقرار کردهاست و میگفت من بیغیرتم. صحبتهای او مرا دیوانه کردهبود و من هم بدون اینکه درباره این موضوع تحقیق کنم با آن مرد درگیر شدم و او را به قتل رساندم. البته برادرم در آن درگیری با من بود، اما من به عنوان قاتل دستگیر شدم و به زندان افتادم. در زندان متوجه شدم مقتول بیگناه بودهاست و از آن روز عذاب وجدان به سراغم آمد و هر شب کابوس میدیدم تا اینکه مرا بخشیدند و آزاد شدم.
چه شد که شما را بخشیدند؟
من در انتظار طناب دار بودم، اما خواهرم با اولیایدم که برادر و خواهر مقتول بودند، صحبت کرد و در نهایت هم آنها اعلام کردند اگر دیه پرداخت کنم، مرا میبخشند. پس از این، ریشسفیدان طایفهمان و خیران دست به دست هم دادند و دیه مقتول را پرداخت کردند و من سه سال قبل از زندان آزاد شدم. البته من در زندان رفتارم خوب بود و صنایعدستی تولید میکردم و این موضوع را مسئولان زندان به اولیایدم گفته بودند و در بخشش آنها بیتأثیر نبود.
شما در زندان تصمیم گرفتهبودی وقتی آزاد شدی از برادرت انتقام بگیری؟
وقتی فهمیدم مقتول بیگناه بوده، از برادرم کینه به دل گرفتم و میخواستم از او انتقام بگیرم، اما این تنها دلیل نبود.
چه دلیل دیگری داشتی؟
من زندگی خوبی داشتم و قصاب بودم، اما او باعث شد زندگی من خراب شود و ۱۳ سال از بهترین دوران زندگیام در زندان و دور از زن و فرزندم باشم. در آن ۱۳ سال همسرم به پای من ایستاد و دخترم را بزرگ کرد حتی کار کرد و جهیزیه برای او فراهم کرد. برادرم همه این بلاها را به سرم آوردهبود و من عروسی دخترم را ندیدم، اما فکر میکردم حالا که آزاد شدهام زندگیام را دوباره میسازم، اما برادرم دست بردار نبود. وقتی آزاد شدم او دوباره با حرفهایش روی مخم رفت. همیشه میگفت همسرم به من وفادار نیست. آنقدر با حرفهایش مرا آزار داد که معتاد شدم و حتی مشکل روانی پیدا کردم و در بیمارستان روانی هم مدتی بستری شدم. او زندگی مرا خراب کرد به طوری که همسرم از من جدا شد و من اسیر کوچه و خیابان شدم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او انتقام سختی بگیرم.
چرا خانه پدریات زندگی نمیکردی؟
برادرم همراه مادرم زندگی میکند. او خانه پدریمان را پاتوق افراد خلافکار کرده و من آنجا نمیرفتم.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
من از قبل مقداری مایع اسیدی تهیه و در زیر زمین خانه پدریام مخفی کرده بودم. روز حادثه به آنجا رفتم و مایع اسیدی را برادشتم و به طرف برادرم پاشیدم که مقداری هم روی پاهای خودم ریخت.
الان پشیمانی؟
نه !
مرد کینهجو که به اتهام اسیدپاشی روی برادرش بازداشتشده مدعی است ۱۶ سال قبل به خاطر حرفهای برادرش مجبور به ارتکاب قتل شدهبود.
نظر شما