جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با دکتر هاشم اورعی، استاد برق دانشگاه صنعتی شریف، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
*وضعیت فعلی تولید و ناترازی برق در کشور چگونه است؟
با توجه به شرایط نامطلوب برق و تامین انرژی الکتریکی در کشور که این روزها شاهد هستیم، اگر نگاهی به تولید و مصرف داشته باشیم، در حال حاضر کل ظرفیت نیروگاهی منصوبه در کشور کمی بالاتر از ۹۱ هزار مگاوات است. در بخش مصرف شاهد هستیم که در روزهای اخیر به دلیل گرمای زیاد، قله مصرف از مرز ۷۴ هزار مگاوات فراتر رفته است. یعنی ما رکورد تاریخ را زدهایم و مصرف کشور را افزایش داده ایم. با توجه به اینکه ۹۱ هزار مگاوات تولید در شرایط گرما نمیتوانند میزان تقاضا را تامین کند، ما حداقل با مقدار ۱۵ هزار مگاوات ناترازی مواجه ایم.
بد نیست نگاهی هم داشته باشیم به اینکه این ۹۱ هزار مگاوات از چه نوع نیروگاههایی هستند. طبق آمار حدودا ۸۲ درصد از کل ظرفیت برق کشور وابسته به گاز است و ۱۳ درصد از کل ظرفیت وابسته به آب است. به عبارت دیگر ۹۵ درصد از کل ظرفیت تولید برق کشورمان یا نیاز به آب و یا نیاز به گاز دارد. گاز که نداریم و آب هم نداریم. مشکل اصلی ما کمبود برق نیست مشکل اصلی این است که چرا برق کم داریم. اگر ۲۰ سال پیش به آینده نگاه میکردیم و میزان گاز و آب و برق را با برنامه مصرف میکردیم به شرایط امروز نمیرسیدیم که امنیت انرژی ما تا این حد افت کند. تمام برق ما وابسته به منابعی است که در دسترس نداریم.
*انرژیهای تجدیدپذیر، هستهای و دیزلی تا چه حد در تامین برق کشور سهم دارند؟
علی رغم این هم حرف راجع به نیروگاههای هستهای و تجدید پذیر، مجموع تولید این دو مورد در کنار خودتامینها و دیزلیها فقط ۵ درصد برق کشور را تامین میکند. ما به شدت در بخش برنامه ریزی ضعیف عمل کرده ایم و امنیت انرژی را به خطر انداخته ایم. چون محدودیت تامین آب و گاز داریم، حالا با کمبود برق مواجه شده ایم.
*میزان تولید یکسال اخیر برق به نسبت تقاضا چه میزان بوده است؟
وقتی آمار را در ۵ سال اخیر نگاه میکنیم، متوسط سالیانه حداقل ۵ درصد افزایش تقاضا داریم. اگر صنعت ما فعال بود و یا دوباره بخواهد فعال شود، با توجه به برنامه هفتم که رشد اقتصادی ۸ درصد را پیش بینی کرده است. به این معنی است که ما به مراتب بیشتر از ۵ درصد افزایش تقاضا خواهیم داشت. اما همان ۵ درصد را باید ببینیم که در طرف تولید چه کرده ایم. متوسط رشد ظرفیت تولید ما در یک دهه اخیر ۳.۴ درصد بوده است. متوسط رشد در سال گذشته حدود ۱ درصد بوده است و طبق آخرین آمار در مورد افزایش ظرفیت این است که در بهار سال جاری به میزان ۲۲۴ مگاوات ظرفیت جدید به شبکه وارد کردیم که یعنی ۲۵ صدم درصد افزایش داشته ایم.
اگر ما افزایش ظرفیت تولیدمان در سال ۱ درصد باشد، تا زمانیکه کمتر از آن ۵ درصد تولید داشته باشیم یعنی ناترازی فزاینده داریم. مشکل ما ناترازی امروز نیست، درست است که من و شما این مشکل را در خاموشی برق خانه و کارخانهها میبنییم، اما اگر این ناترازی برنامه ریزی شده بود زیاد جای نگرانی نداشت. ما با ناترازی مواجهیم که انتظار میرود سال دیگر بیشتر باشد. این ۱۵ هزار مگاوات ناترازی افزایشی خواهد بود. امروز در جهان ما وارد دوران گذار انرژی شده ایم. یعنی اینکه بر خلاف دهههای اخیر همیشه در جهان شاهد افزایش مصرف انرژی بوده ایم، اما در سه دهه اخیر پیش بینی میشود که روند افزایشی تقاضا انرژی در جهان ادامه نخواهد داشت و به شدت و به سرعت جهان از سوختهای فسیلی به سمت برق حرکت میکند. در طی یک دهه اخیر سهم برق از کل مصرف انرژی در جهان از ۱۵ درصد به ۲۱ درصد افزایش پیدا کرده است. پیش بینی میشود که سهم برق تا نیمه قرن جاری به ۴۹ درصد افزایش پیدا کند. به عبارت دیگر به شدت به سمت نقش آفرینی برق در صحنهی انرژی جهان پیش میرویم.
از یک طرف اهمیت انرژی الکتریکی زیاد میشود و از طرف دیگر با کمبود برق مواجه شده ایم. ما واقعا مشکل داریم. یکی از ویژگیهای این دوران گذار انرژی فعلی این است که فناوری نقش پیدا میکند. به کارگیری فناوری روز در بالابردن بازدهی مصرف انرژی مهم است. این مسئله در کشور ما مورد غفلت قرار گرفته است.
*دست دولت در اقتصاد انرژی تا چه حد باعث عدم توجه به مسئله بهینهسازی شده است؟
در ایران دلیلی ندارند که بهینهسازی کنند و از فناوری روز برای بالابردن بازدهی مصرف انرژی استفاده کنند. چون انرژی از نظر اقتصادی در کشور ما ارزان است. قیمت گذاری ما در بحث انرژی صحیح نیست. من اگر بخواهم نسخهای بپیچم که با این وضعیت انرژی به صورت عام و برق به صورت خاص چه باید کرد، یک نسخه فایده ندارد. اول از همه دولت باید پای خود را صحنهی برق کنار بکشد. برق یک کالای اقتصادی است و هیچ نیازی به اینکه دولت در اینجا دلالی انرژی انجام دهد نیست.
ما سه بخش در برق داریم. تولید، انتقال و توزیع که در تمامی موارد دولت دست بالا را دارد. تا زمانیکه دولت اصرار داشته باشد تمام این کارزار را به دست بگیرد کار درست نخواهد شد. اگر دولت واقعا برق را به دست بخش خصوصی بدهد قیمت گذاری اصلاح خواهد شد. به عنوان مثال در بخش خانگی حدودا ۲۰۰ تومان برای هر کیلووات ساعت محاسبه میشود. آن وقت دولت برق مدارس و مساجد را نیز مجانی میدهد. دولت بازار را بهم ریخته است. وقتی چنین شرایطی حاکم است چگونه انتظار عملکرد درست داشته باشیم؟ دولت ما مکانیسم بازار را بهم ریخته است.
*وضعیت فعلی میزان تولید تجدیدپذیرها در جهان چگونه است؟ ما تا چه حد از استانداردهای جهانی عقب ماندهایم؟
ما به هرحال ناترازی داریم و هر سال این ناترازی بیشتر میشود. در نگاه اول به بحث افزایش تولید میرسیم، اما چه نیروگاهی بزنیم؟ ما که ۸۲ درصد نیروگاه گازی داریم و گاز هم نداریم چگونه نیروگاه بزنیم؟ امروز دیگر آن مسیر مسدود شده است. ضمن اینکه این مشکل در ۵ سال درست میشود. ما ده سال است که فریاد میزنیم مسیر فعلی تولید و توزیع انرژی به بنبست میرسد. نیروگاههای تجدیدپذیر یکی از مهمترین راهکارهای عبور از این بحران هستند. مسئولین برنامهریزی در وزارت نیرو یا نمیدانستند یا اگر هم میدانستند باور نداشتند که باید این مسیر را برویم. قرار بود ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر به تولید اضافه شود در حالیکه کل تجهیزات تجدیدپذیر در آغاز دولت فعلی ۸۸۰ مگاوات بود و الان ۱۰۵۵ مگاوات شده است. یعنی سالانه ۸۸ مگاوات ظرفیت اضافه کردیم در حالیکه وعدهها ۱۰ هزار مگاوات بود. واقعا مضحک و مسخره است! بعد از ۲۰ سال ادا درآوردن برای انرژی تجدیدپذیر هیچ اقدام واقعی در این زمینه انجام نشده است.
در سال ۲۰۲۲ در کشور آلمان ۷ هزار و نهصد مگاوات ظرفیت انرژی خورشیدی جدید احداث کرده اند. در اسپانیا ۷ هزار و پانصد مگاوات، در فرانسه ۲ هزار و هفتصد مگاوات خورشیدی تولید کرده اند در حالیکه منابع خورشیدی ما خیلی بهتر از اروپاست. متاسفانه امروز اصرار داریم به مسیر اشتباه گذشته برویم.
*انتخاب دولت در این بین با قطع برق صنایع و تداوم برق خانگی را چگونه ارزیابی میکنید؟
یک انتخاب این است که بگوییم ملت برق نداریم و مصرف نکنیم. متاسفانه اسم این کار را هم مدیریت مصرف میگذارند در حالیکه مدیریت مصرف نمیشود بلکه در نهایت جهالت، برق بخش مولد اقتصاد را قطع میکنیم. در دو هفته اخیر صاحبین صنایع به من گفتهاند که حداقل ۲ روز در هفته برق ندارند. تمام بار ناترازی و بیکفایتی را به دوش صنعت گذاشتهاند و آینده کشور را به خطر انداختهاند.
کمبود برق یک عیب است، عیب بزرگتر این است که بار این کمبود را روی بخش مولد اقتصاد میگذارند. ما اگر بخواهیم این مسیر را درست کنیم از یک طرف ۸ درصد رشد اقتصادی را مدنظر داریم، اما در هیچ بخش توانایی رشد نداریم. خلاصه کلام اگر قرار است به رشد ۸ درصدی برسیم، باید بار اصلی توسعه اقتصادی را بر دوش صنعت بگذاریم. تا صحبت از توسعه صنعتی میکنیم اولین نیاز انرژی است. اگر زیر تامین همین برق مانده ایم چگونه میخواهیم به رشد اقتصادی برسیم؟ در جهان امروز روز به روز اهمیت برق و سهم آن بیشتر میشود. پس خواستههای ما با امکانات فعلی نمیخواند. با تعطیلی کارخانهها نیز رشد اقتصادی منفی میشود.
*نکته آخر
همه دنبال حل کوتاه مدت مشکل هستند، اما با اطمینان میگویم این مشکل راهکار کوتاه مدت ندارد. ما نمیتوانیم ۴ دهه در سیاست انرژی مسیر اشتباه را طی کنیم، بعد در یک شب تصمیم بگیریم اتوبوس را در جاده اصلی بگذاریم. در بهترین حالت اگر همه چیز فراهم باشد که نیست کمتر از ۵ سال نمیتوانیم مشکل را حل کنیم. مسئولین مربوطه در بخش برق میگویند تا پایان برنامه هفتم ناترازی برق منتفی میشود، من از همین الان اعلام میکنم که ابدا چنین چیزی رخ نخواهد داد.
نظر شما