در بخشی از این بیانیه که به نقل از رسول اسدی، رئیس فدراسیون دوچرخه سواری است، چنین آمده «متأسفانه باخبر شدیم محمد گنجخانلو، نماینده کشورمان در مسابقات قهرمانی جهان در اسکاتلند شب گذشته بدون اطلاع از هتل محل اسکان خود در شهر گلاسکوی اسکاتلند خارج شده است و موجب نگرانی رئیس فدراسیون دوچرخهسواری و خانوادهاش شده است. رئیس فدراسیون در تشریح این خبر گفت: متأسفانه محمد بدون اطلاع شب گذشته از هتل خارج شده و نگران او هستیم. بلافاصله از طریق نماینده اتحادیه جهانی و پلیس اسکاتلند به محل اتاق محمد وارد شدیم و متوجه شدیم او همه وسایلش را برده است. گذرنامه گنجخانلو در اختیار ما قرار دارد و امیدواریم برای او اتفاق خاصی نیفتاده باشد. البته موضوع از طریق وزارت ورزش و وزارت امور خارجه به کاردار کشورمان اطلاع داده شده است و با توجه به مهلتزمان ویزایش امیدواریم محمد گنجخانلو به کشورمان بازگردد».
گمشدن گنجخانلو البته در دنیای حرفهای ورزش معنای دیگری دارد: اقدام برای پناهندگی. دقیقا به همین دلیل است که حالا مسئولان ورزش ایران نگران شده و به تکاپو افتادهاند تا هر طور شده، این ورزشکار ۲۶ساله را پیدا کنند. گنجخانلو روز ۲۰ مرداد در بخش استقامت جاده در ماده تایمتریل مسابقه داد و در رده شصتوششم قرار گرفت. او با اختلاف زمانی ۱۷دقیقهو ۴۲ثانیهو ۹۲صدم ثانیه نسبت به نفر اول در این رتبه ایستاد. پس از آن دیگر خبری از این ورزشکار نشده و جستوجوی پلیس هم مطابق با انتظار راه به جایی نبرده است.
در شرایطی که مسئولان فدراسیون دوچرخهسواری همچنان روی این فرضیه تأکید دارند که ورزشکارشان مفقود شده؛ ولی یکی، دو رسانه خارجی تأیید کردهاند که او ظاهرا به انگلیس درخواست پناهندگی داده است. «اینساید د گیمز» درباره گنجخانلو نوشته است که «پس از التهابات صورتگرفته در ایران، تمایل به پناهندگی و مهاجرت در ورزشکاران ایرانی بیشتر شده و گنجخانلو هم با وجود آنکه اعلام شده گم شده است، ظاهرا به بریتانیا درخواست پناهندگی داده است».
این خبر در شرایطی رسانهای شده که انگلیس برای دادن ویزا به گنجخانلو مقاومت زیادی کرد. رقابتهای گلاسکو در شرایطی قرار بود از روز ۱۲ مرداد در مادههای مختلف برگزار شود که سفارت انگلیس تا روز آخر هم از صدور ویزا برای گنجخانلو طفره رفت. نهایتا پس از رایزنیهای زیاد، ویزای او و رسول اسدی، رئیس فدراسیون دوچرخهسواری، صادر شد تا گنجخانلو با تأخیری پنجروزه به این مسابقات اعزام شود؛ امری که موجب شد تا این ورزشکار از حضور در چند ماده جا بماند. آخرین پیامی هم که از گنجخانلو در شبکههای مجازی رؤیت شده، همان حضورش در اسکاتلند است که با عبارت «بالاخره، سلام به اسکاتلند» منتشر شده است. فدراسیون دوچرخهسواری ایران پیش از شروع این رقابتها انتقادات تندوتیزی از سفارت انگلیس کرده بود که حاضر نشده به گنجخانلو و رئیس فدراسیون دوچرخهسواری ایران ویزا دهد.
بههرروی، در ایران واکنشها نسبت به این موضوع متفاوت است؛ اگرچه همچنان عدهای اصرار به تکرار کلمه مفقودی دارند؛ ولی از لابهلای صحبتهای تازه محمود وفایی، سخنگوی فدراسیون دوچرخهسواری، میتوان پی برد که پناهندگی گنجخانلو یا حداقل بازنگشتن او به ایران قطعی است. وفایی در صحبتهایی که با «میزان» داشته، میگوید: «مسلما تصور چنین اتفاق و اقدامی را از گنجخانلو نداشتیم؛ چراکه نهتنها ما بلکه تمام اهالی دوچرخهسواری در تعجب هستند که چرا و به چه دلیل این رکابزن در شرایطی که تمام امکانات از خرید دوچرخه و تجهیزات تا اعزامهای مختلف برایش مهیا بوده، در آستانه بازیهای آسیایی این تصمیم دور از انتظار را میگیرد. روند خرید دوچرخه جدید برای گنجخانلو انجام شده بود و علاوه بر اعزام به مسابقات قهرمانی جهان قرار بود در سه تورنمنت بینالمللی دیگر هم شرکت کند. هرچند از این اقدام گنجخانلو که به اعتبار رشته دوچرخهسواری در کشور لطمه زد، متأسفم، اما خوشبختانه با حضورش در مسابقات قهرمانی جهان امتیازات کشوریمان دوبرابر محاسبه خواهد شد تا حداقل رکابزنانمان از بابت ارتقای امتیازات لطمه نخورند. به نظرم گنجخانلو اشتباه بسیار بزرگی در اوج دوران قهرمانی خود انجام داد و از این کارش پشیمان خواهد شد. جالب اینجاست که ویزای گنجخانلو مولتی و ششماهه بود و میتوانست درعینحال که همچنان ملیپوش کشورش بماند، پس از بازیهای آسیایی دوباره از کشور خارج شود و از این ویزا برای لژیونرشدن و پیشرفت استفاده کند. گنجخانلو جوان شایسته و بااستعدادی است و در دوران جوانی و زمانی که زیر ۲۳ سال بود، همواره خوش درخشیده و باشگاههای خوبی به دنبال جذب او بودند و حیف بود که با این توانایی دست به چنین کاری بزند. من بشخصه با شناختی که از گنجخانلو دارم، فکر نمیکنم این تصمیم شخصی او باشد و احتمال میدهم به او مشاورههای بدی دادهاند. بازهم جای برگشت و جبران وجود دارد و به نظرم ایجاد تغییر در زندگی به هر قیمتی کار درستی نیست و یک ورزشکار پیش از چنین تصمیمی باید در نظر بگیرد که در کجا و برای چه افرادی محبوب و ارزشمند است».
گنجخانلو که پیشازاین برای ایران موفق به کسب مدال برنز بازیهای کشورهای اسلامی شده بود، سهمیه حضورش در بازیهای آسیایی چین را هم قطعی کرده و به نظر مسئولان فدراسیون دوچرخهسواری، بخت زیادی برای کسب مدال در تورنمنت پیشرو را هم داشت.
اول گمشدن، بعد پناهندگی
موضوعی که داستان گمشدن گنجخانلو را امری صوری نشان میدهد، شباهتش با گمشدن ورزشکاران ایران در گذشته است. در یکی، دو سال اخیر، حداقل دو مورد مشابه با پروژه گنجخانلو رخ داده که ابتدا اعلام شده ورزشکار گم شده و بعد ورزشکار مذکور در کشوری دیگر درخواست پناهندگی داده است. مرور داستان یکتا جمالی به این ماجرا رنگ دیگری میدهد؛ دختر ۱۷ساله وزنهبرداری ایران چندی پیش به هراکلیون یونان سفر کرده بود تا در رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی جوانان جهان شرکت کند. او در آن تورنمنت توانست در دسته ۸۷ کیلوگرم مدال نقره یکضرب و عنوان چهارمی مجموع را به دست بیاورد و بعد دیگر خبر چندانی از او نشد. حتی در سالن رقابتها هم دیده نشده و برای تماشای رقابت دیگر وزنهبردار ایرانی که به هراکلیون سفر کرده، هم به سالن نیامد. کمی بعد فدراسیون وزنهبرداری هم بیانیهای صادر کرده و گفت که او هتل محل اسکان را ترک کرده و دیگر برنگشته است. بعدها یکتا جمالی سر از آلمان درآورد و بهطور رسمی اعلام کرد که پناهنده این کشور شده است.
این ماجرا برای شقایق باپیری در آذر ۱۴۰۰ هم رخ داد؛ شقایق که به همراه تیم ملی هندبال راهی اسپانیا شده بود، هتل تیم ملی را ترک کرد و برنگشت. اندکی بعد پلیس محلی، گمشدن او را تأیید کرد و گفت که خبری در این زمینه به دستش رسیده؛ ولی نمیتواند آن را تأیید کند. گمشدن شقایق درست بعد از ناپدیدشدن چهار ورزشکار کامرونی در اسپانیا رقم خورد که مشخص شد همگی به هدف پناهندگی، هتل محل اقامت تیمهایشان را ترک کردهاند. درحالیکه فدراسیون هندبال ایران خبر داد که یکی در اسپانیا مانده تا شقایق را به تهران برگرداند، انتشار یک ویدئو از ملیپوش هندبال نشان داد که گمشدنی در کار نیست. باپیری با انتشار ویدئویی گفت که نه دزدیده شده و نه گم شده است؛ بلکه فقط درخواست پناهندگی به یکی از کشورهای اروپایی داده است.
نظر شما