سلام نو – سرویس سیاسی: روحالله دهقانی فیروزآبادی، معاون علمی رئیس جمهور در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه تسلا را آورده ایم باز کردیم گفت که الهام میگیریم، کپی نمیکنیم.
معاون علمی رئیس جمهور در حالی که دو سه خودروی تسلا را به محمد دلاوری- خبرنگار- نشان میداد. در پاسخ به اینکه آیا باز کردن ماشینهای تسلا غیر قانونی نیست گفت: در دنیا هست اما ما به عنوان محقق این کار را کرده ایم. ماشین را خریده ایم دوس داشتیم بازش کنیم.
دهقانی فیروزآبادی گفت: من دوست دارم جوانهای ایرانی خودرویی سوار شود که دوست دارد و حس خوبی به آن دارد در حد ماشین تسلا و واقعا شدنی است.
آرزوی معاون علمی رییس جمهور آرزی زیبایی است و تلاشهای ایشان در این زمینه قابل تقدیر و تشکر است، اما بد نیست دهقانی فیروزآبادی به عنوان علمی ترین چهره اطراف رییس جمهور- که باید علمیترین و دقیقترین سخنان را بگوید- کمی دقت نظر داشته باشد.
آقای معاون علمی! کجاست پرنسیپهای علمی و سیاسی؟
این که ایران در شرایط شبهجنگی و جنگی است و در این شرایط بر مهندسی معکوس تکیه و زیاد به مسئله کپیرایت پایبند نیست چندان چیز دور از ذهنی نیست، اما انتظار میرود که چنین چیزی عمومی نشود. باید از معاون علمی رئیس جمهور پرسید که پرنسیبهای علمی کجا است؟
باز کردن تسلا در دنیا غیرقانونی است، اما شما چون محقق هستید چنین کردید؟ محقق بودن مجوز هر کار غیرقانونی را میدهد؟ برفرض که با توجه به شرایط ما چند ماشین تسلا را قاچاقی خریدیم و وارد ایران کردیم در حال مطالعه تکنولوژی آن هستیم، آیا در شان دولت جمهوری اسلامی و معاون رییس جمهور آن است که چنین چیزی را جار بزنند؟ مسئله وقتی بدتر میشود که حدس بزنیم این کار بیخروجی است و کسی مثل ماسک با شکایت بینالمللی از ایران میتواند دردسر تازهای برای کشور بتراشد و پول ملت را به جیب بزند.
از پرایدسازی تا تسلا سازی یا تسلا بازی؛ مگر میشود یک شبه راه صد ساله را رفت؟
سیستم خودروسازی دولتی ایران امروز پرایدساز و وارد کننده خودرهای کیفیت متوسط چینی است. این کار محصول امروز و دیروز هم نیست. ایران خودرویی که در زمان تاسیس از تمام خاورمیانه جلو بود حداقل دو دهه است که از تمام دنیا عقب است. سایپایی که روزی نماد شراکت خارجی با سیتروئن بود امروز برندش پراید است.
خودروهای تسلا را مهندسی معکوس کردیم، با خط تولیدش چه میکنیم؟ با کارخانهی فول اتوماتیک تسلا در چین که خودرو را در چند دقیقه از صفر به صد میرساند چه میکنیم؟ قرار است روی خط تولید پراید تسلا بسازیم؟
آیا شرکتهای خودروسازی ایران- که اتفاقا از ضرردهترین شرکتهای ایرانی نیز هستند میتوانند «تسلا» ساز باشند؟ تسلا تنها محصول یک خلاقیت و پیشرفت تکنیکال نیست، تسلا محصول یک سیستم اقتصادی و مدیریتی است که در دامانش دهها و صدها محصول مثل تسلا پرورش یافتهاند. تسلا محصول نگاهی است که سیلیکون ولی را خلق کرده.
مگر میشود پا روی گلوی اقتصادی دیجیتال گذاشت، دیوار و شیپور را تهدید به بستن کرد، روی دیجیکالا فشار آورد، فضایهای کار اشتراکی را محدود کرد و برای مهاجرت استارتآپها فرش قرمز پهن کرد و آن وقت انتظار داشت به تولید تسلا برسیم؟
مگر میشود از مستعان و لامبرگینی دستساز، به تسلا رسید؟
به چند سال گذشته نگاه کنیم. فردی که دیروز وزیر و امروز دبیر مناطق آزاد است شغل ۱ میلیون تومانی و لامبورگینی دستساز را تبلیغ میکرد و به چنین مدارجی نیز رسید.
پروژه مستعان را نیز به خاطر داریم. این پروژه هیچ سرانجامی نداشت و ظاهرا در نهایت ساختارهای داخلی سپاه متوجه شدند که پروژه یک تقلب بزرگ بود.
با توجه به جنجالهای مستعان انجمن فیزیک ایران در همان روزها اطلاعیهای رسمی داد و اعلام کرد:
«در حال حاضر توان شناسایی و آشکارسازی ذراتی با ابعاد حدود ۱۰۰ نانومتر را از راه دور ندارد و چنین ادعایی باورناپذیر و در حد داستانهای علمی و تخیلی است. این ادعا آنقدر از علم دور است که انجمن فیزیک ایران آن را در مجموعه ادعاهای شبه علم دسته بندی میکند.»
در سال ۱۳۹۷ چیزی شبیه این دستگاه برای ردیابی «هر نوع ماده جامد یا مایع» توسط فردی به نام کامبیز گلشن ساخته شد. آنچنان که حدس میزنید آن دستگاه هم به جایی نرسید. البته در دنیا ساخت چنین دستگاههای بمبیاب، فلزیاب یا آبیاب تقلبی سابقه داشته است.
در چنین سیستمی که پرنسیب علمی رعایت نمیشود، استارتآپ فناوری در فشار است، نخبه علمی به مهاجرت تشویق میشود، محصول تکنیکال آن پراید و محصول علمی آن مستعان است، با مهندسی معکوس نمیتوان تسلا ساخت، چون تسلا تنها محصول تکنیک و علم فنی- آن هم صرفا علمی مثل خودروسازی- نیست.
تسلا محصول رسیدن به لبه علمی در علوم مختلف حوزه خودرو، تولید انرژی و هوش مصنوعی و سیستم اقتصاد و علمی پویایی است که دهها و صدها پروژه مثل تسلا خلق کرده است.
نظر شما