سلام نو – سرویس بینالملل: حالا کمکم دارد یک دهه میشود که ایرانیان احساسات منفی مشخصی نسبت به چین و روسیه دارند؛ احساساتی که پس از اتفاقاتی مثل شهادت نیروهای ایرانی در سوریه، خروج ترامپ از برجام و عملکرد روسها، قرارداد راهبردی با چین و حمله روسیه به اوکراین هر بار به گونهای تشدید شد.
عاملی که باعث تشدید احساسات عمومی بخشی از جامعه ایران علیه چین و روسیه شد چرخش به شرق دولت سیزدهم و اعلام آن بود. بخشی از جامعه که دولت را نماینده افکار خود نمیدید در یک مخالفت آشکار با دولت با ایده چرخش به شرق مخالفت کرده و آن را صریح ابراز کرد.
دلایلی برای فرار از چین و روسیه
موافقان هراس از روسیه و چین به سابقه ناخوشایند این دو کشور در جهان و ایران اشاره دارند. روسیه عامل جدایی بخشهای مهمی از ایران، حامی تحریمهای کمرشکن شورای امنیت علیه ایران، یکی از عوامل به تاخیر افتادن توافق برجام در دور اول و البته یکی از عوامل موثر در به ثمر نرسیدن آن در دولت رئیسی است.
چین نیز برای ایرانیان نماد کالای بی کیفیت و البته نگاه تجاری مطلق به هر چیزی است. نام چین با صید ترال در خلیج فارس و پروژههای مختلفی گره خورده که ضمن آسیب به محیط زیست آورده خاصی برای ایران نداشته است.
از سوی دیگر چین بزرگترین سرکوبگر اینترنت در جهان و روسیه کشوری است به اوکراین تجاوز کرده است. هر دو دولت نیز سابقهای پربار در سرکوب مخالفین خود در داخل کشور دارند. حامیان هراس از چین و روسیه با تکیه بر چنین استدلالهایی و رفتار این دو کشور در عرصه بین الملل معتقدند باید از هر دو فاصله گرفت.
چین و روسیه هراسی؛ روی دیگر غرب ستیزی
با دلایل بالا و البته دهها دلیل دیگر احتمالا فرار از چین و روسیه درست به نظر میرسد اما یک نگاه دقیقتر به ما میگوید که چاه روسیه و چین هراسی درست چاهی است به عمق غرب ستیزی.
روسیه بخشهایی از ایران را جدا کرده، به تحریم رای مثبت داده، در برجام با ایران همگام نبوده و در احیای برجام سنگ اندازی کرده است. چین هم همیشه به دنبال منافع خود بوده، جنس درجه چندم به ایران داده و کار بزرگی در ایران انجام نداده است.
اما پرسش مهم این است که مگر باید غیر از این باشد؟ در دنیای امروز هر کشوری دنبال منافع ملی خود است و در این راه تقریبا از هیچ اقدامی خودداری نمیکند. آیا انتظار داریم چین و روسیه به خاطر رضای خدا بر اساس منافع ملی ایران عمل کنند؟
آیا سطح روابط ایران با روسیه یا چین در سطح روابط آمریکا با بریتانیا، آمریکا با رژیم صهیونیستی، روسیه با بلاروس یا استرالیا و بریتانیا و به طور کلی در سطح استراتژیک است؟ مشخصا جواب این سوال منفی است. حتی اگر این چنین هم بود باز هم نباید انتظار این را داشته باشیم که روسیه، چین یا هر کشور دیگر باب میل ما و خلاف منافع ملی خودش عمل کند.
به روابط در هم تنیده دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی نگاه کنید. آمریکا و این رژیم نه تنها روابط رسمی بسیار در هم تنیدهای دارند بلکه یکی از مهمترین لابیهای سیاسی آمریکا که تاثیر مستقیم در انتخابات آمریکا دارد لابی کمیته روابط عمومی آمریکا و این رژیم (اِیپک) است. با این همه دولت اوباما برخلاف میل آن در سازمان ملل رای میدهد و باید به هزار و یک دلیل هزار نمیشود به سرعت با نخست وزیر پرحاشیه صهیونیستها یعنی بنیامین نتانیاهو دیدار کند.
در چنین دنیای منفعت محوری هراس و نفرت از همسایه بزرگ شمالی یعنی روسیه یک تهدید است. ما باید با روسیه کار کنیم چون همسایه ما است. چین هم دومین قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی دنیا و از قدرتهای برتر فناوری دنیا است که اصلا نمیتوان آن را نادیده گرفت. در چنین شرایطی باید پذیرفت روسیه و چین هراسی چاهی به عمق غرب ستیزی افراطی است.
با چین، روسیه، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، عراق، ترکیه و هر کشوری باید با احتیاط و بر اساس تامین منافع ملی و آسایش مردم همکاری کرد نه عشق و نفرت.
نظر شما