داود دشتبانی در گزارشی هممیهن نوشت: قفقاز در درازنای تاریخ محل نزاع سه قدرت ایران و روسیه تزاری و امپراتوری عثمانی بوده است و ما امروز میراثدار یک جنگ طولانی چندصدساله هستیم. عثمانی از ابتدای تشکیل دولت صفوی برای تسلط بر قفقاز با ایران به رویارویی پرداخت اما هیچگاه در این مسیر موفق نبود و روسیه تزاری نیز برای نخستینبار با تصرف اصفهان توسط محمود افغان و افول قدرت دولت صفوی بود که از کوههای شمال قفقاز عبور و تلاش کرد دایره قدرتش را به جنوب گسترش دهد. ظهور نادرشاه افشار و سپس آغامحمدخان قاجار خللی کوتاه در مقابل اراده خرس روسی بود و سرانجام شیر ایرانی در دوره فتحعلیشاه قاجار بازی را باخت و شمال رود ارس طی دو دوره جنگ طولانی به روسیه تزاری واگذار شد اما عثمانی از تلاش بازنایستاد و طی جنگ جهانی اول با راهاندازی سپاه اردوی اسلام به فرماندهی نوری پاشا با تشکیل جمهوری دستنشانده آذربایجان تخم ترک را در قفقاز کاشت. با پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی و در پس آن تشکیل اتحاد جماهیر شوروی این بازی تا قرن بیستویکم به تعویق افتاد و ما امروز شاهد ادامه این رقابت تاریخی هستیم.
روح ترکان جوان عثمانی با قدرتگیری حزب عدالت و توسعه دوباره در کالبد جمهوری ترکیه دمیده شد و از نگاه آنکارا رقابتهای صفوی و عثمانی احیا شده است. ترکیه که در دهه گذشته بهدنبال یافتن عمق استراتژیک تاریخی خود در کشورهای عربی-اسلامی بود، در همه قلمرو سابق عثمانی از مصر و شمال آفریقا تا عراق و شامات بخت خود را آزمود و تقریباً در همه آنها شکست خورد. تلاش برای قدرتگیری برادران اخوانالمسلمین در مصر و سرنگونی بشار اسد در سوریه و تسلط بر لیبی و نفوذ در عراق یا به نتیجه نرسید یا نیمهکاره رها شد تا رویای توران بزرگ جایگزین آن شود. ترکیه که از سال ۲۰۰۹ با ایجاد شورای کشورهای ترکزبان گام نخست برای ایده توران بزرگ را برداشته بود، در سال ۲۰۲۱ با ارتقای این شورا به سازمان کشورهای ترک تمرکز سیاسی خود را بر این سازمان و گسترش نفوذ در منطقهای که هارتلند یا قلب زمین نامیده میشود، متمرکز کرد و همچون سالهای پایانی جنگ جهانی اول که ارامنه بر سر راه سپاه توران به شرق چون مانعی به چشم میآمدند هماکنون نیز جمهوری ارمنستان بر سر راه اتصال زمینی ترکیه به جمهوری آذربایجان و از آنجا دریای خزر و کشورهای آسیای مرکزی قرار گرفته است. ترکیه از طریق قرهسو به جمهوری خودمختار نخجوان دسترسی دارد اما جنوب ارمنستان مانع ارتباط نخجوان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان است و در تحولات دوساله اخیر باکو پس از تسلط بر شهرهای اطراف قرهباغ کوهستانی و محاصره این جمهوری خودخوانده ارمنی، با حمایت و هدایت ترکیه و اسرائیل چشم طمع خود را به دو استان جنوبی ارمنستان، یعنی سیونیک و جرموک دوخته است که در صورت اشغال این دو استان که باکو با عنوان زنگزور از آنها یاد میکند، اتصال دوپاره سرزمینی جمهوری آذربایجان برقرار خواهد شد. اتصال خاک دوپاره باکو موجب قطع اتصال ایران با جمهوری ارمنستان خواهد شد که به جز خاک ترکیه تنها مسیر زمینی اتصال ایران به اروپاست و عملاً ایران با از دست دادن مرز مشترک با ارمنستان برای تجارت زمینی با اروپا به ترکیه نیازمند خواهد شد؛ ترکیهای که از اتصال راهآهن خود که تا نزدیکی دریاچه وان رسیده به راهآهن ایران امتناع میکند و در مقابل درخواستهای مکرر ایران برای برقراری دالان بازرگان و ایغدیر و قارص نیز مقاومت میکند؛ طبیعتاً راه مورد اطمینانی نخواهد بود. با این حساب است که خطاب قراردادن رجبطیب اردوغان توسط رهبری ایران درباره مخالفت ایران با تغییر مرزهای ژئوپلیتیک منطقه در تیر ۱۴۰۱ و تاکید وزیر امورخارجه ایران در نشست خبری مشترک با هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، معنا پیدا میکند.
حال در چنین شرایطی که جمهوری آذربایجان طی روزهای گذشته با افزایش تحرک و آرایش نظامی پشت مرزهای ارمنستان، خود را برای اجرای طرح ایجاد دالان زنگزور آماده میکند هیئت نظامی عالیرتبه ایرانی راهی باکو شده تا آخرین هشدارهای لازم را به طرف باکویی بدهد. رئیسی نیز در پاسخ به گزارش تلفنی پاشینیان از اوضاع ملتهب قفقاز برای بار دیگر تاکید کرده که هرگونه تغییر ژئوپلیتیک در مرزهای منطقه خط قرمز ایران است و در عین حال نارضایتی خود از رزمایش مشترک آمریکا و ارمنستان را نیز نشان داده و گفته است که همکاری با هر بیگانه، اجرای رزمایش با آنها و سفرهای مشکوک فقط اوضاع را پیچیده میکند.
اما آنچه بر پیچیدگی شرایط میافزاید، نقش احتمالی ترکیه در صورت ممانعت جدی ایران از اقدام ارتش باکو در جنوب ارمنستان است. درحالیکه طی روزهای گذشته هاکان فیدان در تهران بوده است conflicttr سایت خبری نزدیک به سازمان «میت» جایی که فیدان بهتازگی از ریاست آن به وزارت امور خارجه منتقل شده است در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «فیدان به تهران هشدار داده که در صورتی که ایران در مورد اقدامات جمهوری آذربایجان مداخلهای بکند ارتش ترکیه به سریعترین شکل ممکن به آن پاسخ خواهد داد». این به معنای جدیت ترکیه در ایجاد دالان زنگزور حتی به قیمت رویارویی با ایران است؛ امری که الهام علیاف و رجبطیب اردوغان طی ماههای گذشته بارها آن را تکرار کرده و بر ایجاد حتمی این دالان تاکید کردهاند. با این حال نمیتوان تصور کرد که ترکیه واقعاً آماده رویارویی نظامی با ایران باشد و بخواهد در چنین موقعیتی رودرروی ایران قرار بگیرد. چنانچه ایران مانند موضوع سوریه به درخواست دولت مشروع و قانونی ارمنستان و به منظور حفاظت از مرزهای بینالمللی علیه باکو دست به اقدام نظامی بزند، واکنش ترکیه همچون اقدام باکو تلاشی نامشروع و تجاوزکارانه قلمداد میشود و هرگز نخواهد توانست مشروعیت بینالمللی پیدا کند و در عرصه میدان نیز با توجه به موقعیت برتر ژئوپلیتیک ایران و تسلط بر سرتاسر مرز جمهوری آذربایجان، هرگونه تلاش نظامی باکو و آنکارا محکوم به شکست خواهد بود و نخواهد توانست از تله نظامی ایران فرار کند. با در نظر گرفتن این واقعیتها میتوان نتیجه گرفت که باکو و آنکارا طی دوسال گذشته در حال سنجیدن میزان حساسیت و امکان ایران برای اقدام هستند و تا زمانی که از بیتفاوتی یا عدم امکان ایران برای اقدام نظامی مطمئن نشوند دست به اقدام نظامی نخواهند زد. ایران نیز با توجه به اهمیت حفظ مرز و موقعیت ژئوپلیتیک خود در همسایگی با قفقاز چارهای جز ایستادگی و اصرار بر موضع خود ندارد و با توجه به خطوط قرمز ترسیمشده توسط مقامات عالیهرتبه نظام بعید است از موضع خود دست بردارد.
اما آنچه که مسلم است پس از جنگ ۲۰۲۰ و تکمیل محاصره جمهوری خودخوانده قرهباغ کوهستانی توسط آذربایجان عملاً بحران قرهباغ به پایان خود نزدیک شده و به احتمال زیاد ظرف مدت کوتاهی قرهباغ کوهستانی توسط جمهوریآذربایجان هضم خواهد شد. درحالیکه طی معاهده ۹ مادهای آتشبس باکو-ایروان بنا بود دالان لاچین با حفاظت صلحبانان روسی قرهباغ کوهستانی را به خاک جمهوری ارمنستان متصل کند عملاً از ماهها پیش این اتصال به شدت محدود شده و قرهباغ کوهستانی در محاصره کامل قرار گرفته و در شرایط سخت انسانی قرار دارد. روز گذشته درحالیکه گاردین و رویترز از توافق باکو و ایروان بر سر بازگشایی دالان لاچین و از سرگیری ارسال کمکهای انسانی به مردم منطقه ارمنینشین قرهباغ کوهستانی خبر دادند، حکمت حاجیاف، مشاور الهام علیاف در امور سیاستگذاری خارجی با انتشار پیامی در پیامرسان ایکس (توئیتر) بازگشایی گذرگاه لاچین را تکذیب کرد و دراینباره نوشت: «محموله غذایی روسیه از طریق صلیب سرخ این کشور و هماهنگ با صلیب سرخ جمهوریآذربایجان از مسیر آغدام- آسکران به سمت خانکندی (مرکز قرهباغ) حرکت کرده؛ این اقدام براساس یک معاهده جداگانه صورت میگیرد و ارتباطی با معاهده بازگشایی آغدام - خانکندی و مسیر لاچین - خانکندی برای صلیب سرخ ندارد.»
باکو برخلاف معاهده ۹ مادهای آتشبس با ایروان که با میانجیگری روسیه منعقد شد، عبور خودروهای سنگین به سوی قرهباغ کوهستانی را در مسیر دالان لاچین محدود کرده و مدعی است به دلیل حملات مکرر علیه نیروهای نظامی و قاچاق سلاح و سایر ادوات و کالاها، عبور و مرور از جاده لاچین به خانکندی را محدود کرده است. باکو همچنین با احداث جاده جدید آغدام به خانکندی خواستار استفاده ساکنان ارمنی قرهباغ از این جاده برای عبور و مرور شده است تا ارتباط آنان را با کشور ارمنستان قطع کند.
استمرار شرایط کنونی و بهویژه از بین رفتن دالان لاچین و کاربرد جاده آغدام عملاً جمهوری خودخوانده قرهباغ کوهستانی چارهای جز مذاکره و پذیرش شرایط باکو نخواهد داشت و آذربایجان پس از سه دهه خواهد توانست تمامیت ارضی خود را بازیابد اما تجاوز به خاک ارمنستان و اشغال جنوب آن رویایی است که تحقق آن به زمانی دیگر موکول خواهد شد؛ رویایی که تنها با غفلت ایران و چشمپوشی روسیه قابل تحقق است.
هدف باکو ایجاد دالان تورانی ناتو است
محمدرضا دماوندی، رئیس انجمن دوستی ایران و ارمنستان در گفتوگو با هممیهن در رابطه با تحولات قفقاز در روزهای اخیر گفت: «یکسری تحولات در سطح ماجرا در حال وقوع است که ما شاهد اخبار آن هستیم اما یکسری تحولات نیز در سطح زیرین اتفاق میافتد. سطح ماجرا این گفتوگوها و اخباری است که در رسانهها میبینیم. فرض کنید وزیر خارجه ترکیه به تهران میآید یا یک هیئت نظامی از ایران به باکو رفته، به هر حال این رفت و آمدها ظاهر دوستانه دارد ولی استنباط این است که در این رفتوآمدها پیامهایی مبادله میشود. یعنی صرفاً یک رفتوآمد ساده و دیپلماتیک نیست. در لایه زیرین پیامهایی بین طرفین مبادله میشود.»
این کارشناس مسائل منطقه با خطیر قلمداد کردن تحولات قفقاز افزود: «به هر شکلی به موضوع نگاه کنیم این اتفاقاتی که رخ میدهد و ظواهری که استنباط میکنیم، تهدید منافع ملی ما است. روسیه با شرایطی که دارد و اتفاقاتی که در روزهای اخیر افتاده، مانند سفر همسر پاشینیان به اوکراین و تنش لفظی بین ارمنستان و روسیه، نه بهصورت رسمی ولی بهصورت غیررسمی، روسیه کاملاً از منطقه خودش را عقب خواهد کشید و در معادلات حضور نخواهد داشت و شرایط به شدت برای ما سختتر خواهد بود. روسیه نمیخواهد انرژی یا هزینه بیشتر از آن چیزی که تا حالا در قفقاز صرف کرده، صرف کند و این کار ما را خیلی سختتر خواهد کرد.»
دماوندی با اشاره به هدف تحرک نظامی کنونی جمهوریآذربایجان در مرزهای ارمنستان افزود: «با توجه به اتفاقاتی که بعد از جنگ ۲۰۲۰ رخ داد، قرهباغ هدف مهمی برای آذربایجان نیست که بخواهد طی یک جنگ نظامی آن را به دست بیاورد. چون اهدافی که آذربایجان داشت با آن جنگ ۲۰۲۰ محقق شده است. الان توجه آذربایجان و نیروهایی که در چند نقطه کنار مرز ارمنستان در نقاط مختلف تجمع کردهاند، به سمت خاک ارمنستان است نه قرهباغ. جمهوری آذربایجان اگر وارد خاک ارمنستان شود یعنی چیزی که در مورد کریدور به دنبالش هستند را با توسل به زور میخواهند به سرانجام برسانند اگر ما در اینجا نخواهیم واکنش نشان بدهیم دیگر مواضعمان در مخالفت با تغییر ژئوپلیتیک منطقه بیمعنا خواهد بود.»
روسیه با تصور کنترل خودش موافق ایجاد دالان است
سالار سیفالدینی، کارشناس مسائل قفقاز با اشاره به تجمع نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان در گفتوگو با هممیهن گفت: «قطعاً این آرایش نظامی جدید مربوط به دالان تورانی ناتو است. چون اگر موضوع قرهباغ بود اصلاً در نخجوان نباید جابهجایی نیرو صورت بگیرد. بنابراین این موضوع مربوط به کریدور تورانی ناتو است و خودشان هم این را اعلام کردهاند. ایران هم از طریق کانالهای دیپلماتیک خودش و هم از طریق صحبت در سطح مقامات عالی مثل رئیسجمهور و هم از طریق کانالهای نظامی به باکو اعلام کرده است که در مقابل تغییر مرزهای منطقه خواهد ایستاد، منتها اینکه اینها فکر میکنند ایران در این اقدام، تا چه حد جدی است، سوالی است که فعلاً مبهم است. شاید فکر میکنند ایران جدی نیست یا اصلاً در لحظه آخر ورود نمیکند.»
سیفالدینی در رابطه با موضع روسیه در قبال ایجاد دالان تورانی ناتو اظهار داشت: «احتمالاً پوتین و اردوغان در سوچی در این خصوص صحبت کردند و یک توافقات اولیهای صورت گرفته، شاید اردوغان پوتین را قانع کرده که این قضیه به نفع همه است و فراتر از یک ارتباط ساده هم نیست. حدس من این است و شاید یک رضایت ضمنی هم از روسیه در این مورد گرفته باشند. فکر میکنم محاسبه روسیه این است که اگر جنگی اتفاق بیفتد چون ما اشراف منطقهای داریم، مثل بار پیشین جنگ را جمع میکنیم و معاهده آتشبس را هم خودمان تنظیم میکنیم و کنترل کریدور را هم خودمان به دست میگیریم. یعنی روسها خودشان کنترل کریدور را به دست میگیرند و آنوقت از آن کریدور بهعنوان مابهازایی علیه ترکیه استفاده میکنند. همانطور که ترکیه تنگه داردانل را دارد، روسیه هم این را به عنوان مابهازا میگیرد. ترکیه و جمهوری آذربایجان میخواهند راه خودشان را بروند. روسیه فکر میکند همیشه به عنوان نیرویی است که نظم را مستقر میکند، میانجیگری میکند و دعوا را خاتمه میدهد و یک سهمی هم خودش بر میدارد. از سوی دیگر روسیه هم به این کریدور جدید با توجه به تحریمهایی که شده نیاز دارد.»
سیفالدینی در رابطه با مانور مشترک ارمنستان و آمریکا نیز اظهار داشت: «این مانور آمریکا احتمالاً یک مانور داخلی و محدود به داخل وزارت دفاع خود ارمنستان است. حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نیروی نظامی آمریکایی مانور هماهنگی را به افسران ارمنستانی آموزش میدهند ولی مانور نظامی روی زمین ممکن است نباشد. اطلاعات کمی در مورد این موضوع منتشر شده، ولی آمریکا در ارمنستان نیروی پیاده ندارد، ممکن است مستشار نظامی داشته باشد ولی نیروی پیاده زمینی ندارد که بیاید آنجا مانور برگزار کند. آموزش ارتباطات و هماهنگی برای ارتش ارمنستان مهم است که در صورت حمله و تهدید بتوانند با هم هماهنگ شوند.»
سیفالدینی در مورد کمیسیون مشترک نظامی ایران و آذربایجان نیز گفت: «این نشست در چارچوب سفر وزیر امور خارجه ایران به باکو توسط طرف مقابل پیشنهاد شده بود که این کمیسیون دفاعی یکبار دیگر فعال شود و مناسباتش از قبل تعیین شده بود که در این روز باشد و مختص به تحولات اخیر منطقه نبود. بنابراین هیئتی که آنجا رفته، اصلاً مأموریتش این نبود که در مورد موضوع اخیر صحبت کند. در مورد دستور کارهایی که از قبل تعیین شده بود قرار بود صحبت کند.»
سیفالدینی با اشاره به بازدید هیئت ایرانی از موزه جنگ قرهباغ افزود: «این موضوع یک ابهامی ایجاد کرده که چرا آنجا رفتند. چون دیوان بینالمللی لاهه هم در آن شکایتی که ارمنستان کرده بود، آن موزه را به عنوان نفرتپراکنی قومی و نژادی محکوم کرده بود و بازدید هیئت ایرانی از این موزه، خیلی دیپلماتیک نبود و اینجا سفارت بود که باید دقت میکرد که هیئت ایران به آنجا نرود.»
سیفالدینی در رابطه با اهداف علیاف در مورد حفظ شرایط جنگی در کشور گفت: «علیاف بهعنوان یک فرد مستبد حکومت میکند. پدرش هم یک فرد مستبد بوده و الهام علیاف هم همسر خودش را معاون رئیسجمهور تعیین کرده و پسرش را هم دارد آماده جانشینی میکند. آخرین انتخابات ریاستجمهوری هم که در باکو برگزار شد، هیچکسی به خاطر نمیآورد. نه تفکیک قوایی وجود دارد و نه شفافیتی. اعتراضات در رابطه با مشکلات اقتصادی و مطالبه برای دموکراسی و آزادی و رفاه بیشتر را هم سرکوب و به وقت دیگری موکول میکند. الان از سال ۱۹۹۹ با ایجاد فضای حماسی و جنگی و میلیتاریزه، کشور را دائم در شرایط جنگی نگه داشتهاند و طبیعتاً آن بحثهای مربوط به شفافیت هم به تعلیق درمیآید. همهاش تعلیق میشود و موکول به آینده نامعلوم میشود.»
نظر شما