به گزارش سلام نو به نقل از اعتماد آنلاین، مردی از زنش برای سرقت بزرگ کمک گرفت و سپس او را رها کرد و همراه دخترخالهاش فراری شد.
سارقانی که در یک شب سه خانه را در یک ساختمان مورد دستبرد قرار داده بودند، دستگیر شدند.
به گزارش سایت جنایی، عامل کلیدی این سرقتها زنی بود که مدتی به عنوان پرستار خانگی زن پا به سن گذاشتهای در شمال تهران کار میکرد و در نهایت با تیزهوشی صاحبکارش که متوجه شده بود او از اعتمادش سوء استفاده کرده است، دستگیر شد.
کشف راز این سرقتها زمانی در دستور کار علیرضا بهشتی بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت تهران قرار گرفت که پروندهای مطرح شد که در یک شب سه خانه در یک ساختمان مورد سرقت قرار گرفته بود.
تحقیقات در مورد این سرقتها ادامه داشت تا اینکه یکی از همسایههایی که در آن ساختمان سکونت داشت به پلیس مراجعه کرد و گفت: گمان میکنم زنی که در خانه من کار میکند و پرستارم است، در سرقت از خانه همسایههایم نقش دارد.
این زن ادامه داد: من بازنشسته هستم و سعی میکنم نویسندگی کنم برای همین در رفتار آدمها خیلی دقت میکنم. پرستارم را از طریق آگهی اینترنتی پیدا کردم و شناخت زیادی از او ندارم، او از خانه من سرقت نکرده است اما اخیرا در ساختمانمان سرقت شده که فکر میکنم او در این سرقتها دست داشته است. چون مدتی است که پریشان است و یک بار که اتفاقی حرفهایی را که تلفنی نمی دانم به چه کسی میگفت شنیدم از این صحبت میکرد که اگر بفهمند من هم شریک دزدی بودهام روزگارم سیاه میشود.
به این ترتیب ماموران پلیس موضوع را به بازپرس پرونده گزارش کردند و بازپرس دستور دستگیری زن جوان را صادر کرد.
وپرستار خانگی در اولین بازجوییها به دخالت در سرقت با همدستی شوهرش اعتراف کرد. زن بازداشت شده گفت: مدتی قبل دنبال کار میگشتم که در سایت دیدم برای نگهداری سالمند در خانه آگهی کردهاند و پیرزن تنهایی نیاز به پرستار خانگی دارد به همین دلیل در خانهای که در شمال تهران بود مشغول به کار شدم. پیر زن تنها بود و من کار خانه و نظافت و آشپزی را انجام میدادم یک روز که از خرید روزانه آمدم فالگوش ایستادم و دیدم در مورد کلید خانه همسایهها صحبت میکند و اینکه تازه کلی طلا خریدهاند و کلید چند همسایه دستش است و خودشان مسافرت رفتهاند. این حرفها را که شنیدم شب به شوهرم گفتم و او زیر پایم نشست و در نهایت راضی شدم که سرقت کنیم.
این زن در مورد نحوه سرقت هم گفت: شوهرم با کمک من وارد ساختمان شد اما من قبل از آن پیر زن را با داروی خواب نیمه بیهوش کرده و کلیدها را برداشته بودم. شوهرم با تخریب بعضی قفلها وارد خانهها شد تا طبیعیتر به نظر برسد، او میخواست از خانه صاحبکارم هم سرقت کند که من گفتم برایم بد میشود و او آدم خوبی است. در نهایت منصرف شد و با سرقت از سه خانه آن ساختمان بیرون رفت. از هر خانه بالای ۵ میلیارد پول، طلا و دلار برداشت اما یک روز که سر کار بودم فرار کرد و بعد هم برایم یک اس ام اس زد که مرا ببخش، او با دختر خالهاش که قبل از ازدواج با من عاشقش بود فرار کرده است و انگار الان که دختر خالهاش جدا شده و خودش هم نزدیک ۲۰ میلیارد پول به جیب زده می خواهند با هم زندگی کنند.
با این اعترافات زن جوان تحقیقات ماموران برای دستگیری شوهر او شروع شد و ماموران موفق شدند رد شوهر فراری او را در شمال کشور پیدا کنند و در نهایت او و زن مورد علاقهاش را در یک کلبه جنگلی پیدا و دستگیر کنند.
در پی این اتفاق مرد جوان به تهران انتقال یافت و پس از اعتراف به جرایم خود گفت: قصد داشتم با حدود ۲۰ میلیاردی که سرقت کرده بودم با دختر خالهام فرار کنم و به ترکیه بروم که دستگیر شدم.
در حال حاضر تحقیقات از این زن و مرد ادامه دارد.
نظر شما