به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، عباس ۳۰ساله اهل عراق بوده که حدود هفت سال پیش در کشور آلمان پناهنده شد. او بعد از چند ماه در شهر هامبورگ آلمان امد و با یک پیرزن ۷۰ ساله به نام جسیکای آشنا می شود.
خانم جسیکا یکی از سرمایه داران بزرگ آلمانی یهودی بوده که حدود ۳۵۰میلیون دلار در شرکت آئودی (یک شرکت تولید ماشین) سرمایهگذاری کرده است
عباس وقتی از سرمایه دار بودن این پیرزن باخبر میشود سعی میکند که ادعای عاشق ی کند و خود را عاشق دلخسته این پیرزن نشان بدهد و در نهایت با هم ازدواج کردند.
یک روزنامهنگار از عباس می پرسد چطور در این سن حاضری با همچین خانمی ازدواج کنی؟ عباس جواب میده: عشق مرز نمیشناسد ومن عاشق قلب پاک جسیکا هستم
بعد از ۶سال زندگی مشترک، جسیکا اواخر ماه گذشته فوت میکند وعباس مراسم خاکسپاری بزرگی برای جسیکا می گیرد
اویل هفته قبل از شهرداری شهر هامبورگ نامهای بدست عباس میرسد که وصیت نامه جسیکا همسرش بوده و زمانیکه عباس نامه رو باز می کند در نامه نوشته شده: سلام عباس جان، بسیار خوشحالم که آخرین ساعت های زندگیم در کنار تو بودم و به راستی هرگز فراموش نخواهم کرد همچنین خواستم بهت بگم تمام ثروتم رو به موسسات خیریه و بیسرپرستان بخشیدم، امیدوارم بتونی شغل مناسبی برای خودت پیدا کنی.
نظر شما