به گزارش سلام نو به نقل از روزنو، تاکنون چند زن جوان از این متهم در مراجع قضایی و انتظامی شکایت کردهاند و تحقیقات برای شناسایی دیگر قربانیان احتمالی این مجرم سابقهدار ادامه دارد.
دستگیری این مرد جوان که اواخر هفته گذشته پس از یکسری تحقیقات گسترده پلیسی بازداشت شد، زمانی در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت که دختر جوانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران شکایتی مطرح کرد و از آزار جنسی خود خبر داد.
پس از ثبت شکایت اولیه، پرونده به همراه شاکی به شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران تهران فرستاده شد و دختر جوان وقتی مقابل بازپرس محمدرضا صاحبجمعی نشست، گفت: آن روز از باشگاهی که در شمال تهران است بیرون آمدم و منتظر ماشین بودم. اصلا حواسم نبود که محل باشگاه در جایی خلوت است و در حاشیه مسیر شمشاد زیادی وجود دارد. همان طور که منتظر ماشین بودم ناگهان مردی قوی هیکل و درشت اندام که به نظر مهارت ورزشی هم داشت به من حمله کرد و پس از آنکه کتکم زد، شروع به آزار و اذیت من کرد و پس از چند دقیقه مرا در بین شمشادها رها کرد و رفت. پس از آن عابران و دیگر ورزشکارانی که از آنجا رد میشدند، صدایم را شنیدند و به کمکم آمدند. با اورژانس تماس گرفتند تا برای درمان به بیمارستان منتقل شوم. ماموران پلیس هم آمدند و گفتههای من را صورتجلسه کردند.
در پی این شکایت و گزارش ماموران پلیس، پرونده به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد. پس از آن دختر جوان بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت و از او خواسته شد ماجرا را با جزییاتی که به یاد دارد برای کارآگاهان شرح دهد تا آنها با شنیدن اظهارات او سرنخهای احتمالی را برای بدست آوردن ردی از مهاجم آزارگر دنبال کنند. ماموران با توجه به اظهارات شاکی پرونده پی بردند مجرم پرونده برای شناسایی نشدن از ماسک استفاده کرده بود.
در حالی که ماموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی مشغول تحقیقات برای کشف هویت مجرم فراری بودند، پرونده شاکی دیگری در اختیارشان قرار گرفت که ماجرایی شبیه به شاکی اول داشت. این بار شاکی پرونده گفت: آن مرد قوی هیکل علاوه بر تعرض، اموالم را هم ربود و من را در شمشادها رها کرد.
در این مورد نیز مانند مورد قبل مجرم از ماسک استفاده کرده بود. پس از چند روز تعداد شکات پرونده افزایش یافت و ماموران پی بردند در برابر مجرمی سریالی قرار گرفتهاند.
ماموران به بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل وقوع جرایم پرداختند و در نهایت متوجه شدند در یکی از موارد ماسک مرد مهاجم پاره شده است. ماموران با ادامه ردگیری مجرم ناشناس در دوربینهای مختلف دیدند این مرد قوی هیکل وقتی به مکانی خلوت رسید ماسک پاره خود را از صورتش برداشت. این گونه بود که تصویری از متهم به دست آمد و ماموران پلیس آگاهی عکس را با بانک تصاویر مجرمان سابقهدار مطابقت دادند. همین سرنخ کافی بود تا ماموران هویت مظنون پرونده را شناسایی کنند. او مرد ۳۴ سالهای بود که در سوابقش رابطه نامشروع ثبت شده بود.
در ادامه تحقیقات ماموران پی بردند این فرد در یک شرکت انباردار است. در نهایت ماموران وارد عمل شدند و مظنون ۳۴ ساله را در روزهای آخر هفته گذشته دستگیر کردند.
متهم وقتی با مدارک پرونده از جمله شکایات و تصویر خود روبرو شد به جرایمش اعتراف کرد و آزار دختران و زنان جوان در محدوده خیابان سئول را پذیرفت اما گفت: من از هیچ کدام از طعمههای خود سرقت نکردم چون من از انجام این جرایم انگیزه مالی نداشتم.
او همچنین در مورد خودش گفت: من بوکسور و مجرد هستم و سابقه شرکت در مسابقات مشتزنی در کشورهای عربی حاشیه خلج فارس را دارم. امکان ازداوج برایم فراهم نبود و برای همین دست به این جرایم زدهام؛ اما از هیج کس هم دزدی نکردهام.
با جمع بندی شکایات طرح شده و اعترافات این مجرم تعداد طعمههایش به ۶ زن و دختر جوان رسیده است. این در حالی است که هنوز تحقیقات مراحله اولیه را پشت سر میگذارد و بررسیها ادامه دارد. این در شرایطی است که شناسایی دیگر قربانیان احتمالی و همینطور محلهای دیگری که ممکن است متهم در آنجا مرتکب جرایم مشابهی شده باشد به عنوان یکی از اولویتهای پلسی و قضایی در دستور کار قرار دارد.منبع : سایت جنایی
انگیزه عجیب
متهم می گوید بوکسور حرفه ای است و یک شب که با دوستانش دور هم جمع شدند، حرف های عجیب آنها موجب شده تا تبدیل به شکارچی دختران و زنان شود. گفت و گو همشهری با او را بخوانید
چند سال داری؟۳۴ سال.
سابقه داری؟فقط یک سابقه دارم؛ رابطه نامشروع. برمی گردد به دو یا ۳ سال قبل.
ورزشکاری؟بله، بوکسور هستم و علاوه بر شرکت در مسابقات زیرزمینی، به کشورهای عربی سفر و در مسابقات شرکت کرده ام.
چه شد که یک ورزشکار نقشه شومی کشید و تبدیل شد به شکارچی زنان دختران؟
من یک نقطه ضعف دارم و آن هم تحت تاثیر قرار گرفتنم در مقابل حرف های مردم است. بهتر بگویم دهن بین و جو گیر هستم. کافیست یک نفر حرفی به من بزند حتی اگر غلط هم باشد تا مدت ها مغزم درگیرش است. می دانم که باید روی خودم کار کنم اما خب از پسش بر نیامدم.
یعنی تحت تاثیر حرف مردم قرار گرفتی و دختران را به دام انداختی؟
ماجرا اینطور است که چند وقت قبل در یک جمع دوستانه شرکت کردم. من معمولا در مسابقات بوکس بهترین و حرفه ای ترینم. می دانم که این موضوع رقبایم را ناراحت می کند و درست همان شبی که دور هم بودیم بچه ها گفتند که تو اگر ازدواج کنی تغییر خواهی کرد و دیگر در زندگی نمی توانی قوی باشی. آن ها به شوخی می گفتند که هرچقدر هم من قوی باشم حریف زن ها نخواهم شد اما من مردان زیادی را در رینگ بوکس شکست داده بودند. حرف های آنها مرا تحت تاثیر قرار داد و برای اینکه به خودم ثابت کنم قوی هستم نقشه کشیدم تا دختران و زنان را به دام بیاندازم. درواقع برای خودم تفریح و سرگرمی هم محسوب می شد!
مواد هم مصرف می کنی؟
نه اصلا. من ورزشکارم. فکر می کنید من دیوانه ام!؟
حالا چرا اموال زنان و دختران را سرقت می کردی؟
من سرقتی انجام نداده ام. آنها دروغ می گویند. فقط طعمه هایم را مورد آزار و اذیت قرار دادم.
از جزییات و شگرد نقشه ات بگو؟
معمولا برای اجرای نقشههایم پشت شمشادها مخفی میشدم. اغلب مقابل باشگاه یا مجتمع ورزشی معروف کمین می کردم و به محض شناسایی طعمهای به سراغش میرفتم. تمام طعمه هایم ورزشکار بودند. وقتی می دیدم دخترها و زنان وحشت کرده اند، احساس رضایت می کردم که توانستم آنها را شکست بدهم.
چند نفر را با این ترفند به دام انداختی؟
فکر می کنم ۶ نفر اما حالا که گیر افتادم و باید به زندان بروم به شدت احساس ندامت می کنم. ای کاش زمان به عقب برمی گشت و من هرگز دست به چنین اشتباه وحشتناکی نمی زدم.
نظر شما