به گزارش سلام نو به نقل از برترینها: اوپنهایمر یک علمجوی خستگیناپذیر و عاشق کنجکاویهای علمی در تمام مسیرها بود. از پیشبینی وجود سیاهچالهها تا احمق خواندهشدن از سوی اینشتین، رابرت اوپنهایمر زندگی پرفراز و نشیبی را تجربه کرده بود.
جی رابرت اوپنهایمر (متولد ۱۹۰۴، درگذشت ۱۹۶۷)، به خاطر ساخت اولین بمب اتم در جهان شناخته شده است؛ اما زندگی این فیزیکدان از زندگی کسلکنندهی آزمایشگاهی فاصله داشت. در این مقاله به هشت روایت جذاب دربارهی زندگی اوپنهایمر میپردازیم:
طرفداری نوشت: اوپنهایمر، فیلم جدید کریستوفر نولان که این روزها مثل یک بمب، توجه تمام دنیا را به خود جلب کرده است، دربارۀ جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدانی آمریکایی است.
اگر برای اولین بار است که نام اوپنهایمر را میشنوید یا هیچگونه آشنایی با او ندارید، بهتر است قبل از تماشای فیلم، نکاتی درمورد او بدانید. در این مطلب با این فیزیکدان مشهور، بیشتر آشنا میشویم.
جی. رابرت اوپنهایمر، دانشمندی بود که وجود سیاهچاله ها را در سال 1939 پیشبینی کرد و تاثیر زیادی بر ساخت بمب اتمی داشت، به طوری از او به عنوان «پدر بمب اتمی» یاد میشود. پس از جنگ جهانی دوم و بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی و کشته شدن افراد بسیار زیادی، اپنهایمر، خون آنها را بر گردن خود میدانست.
پس جنگ جهانی دوم، اوپنهایمر، رئیس کمیتهٔ مشاوره عمومی کمیسیون تازهتأسیس انرژی اتمی ایالات متحده آمریکا شد. او از خلع سلاح هستهای بینالمللی حمایت میکرد و با ساخت بمب هیدروژنی، که 1000 برابر مخربتر از بمب اتمی بود، موافقت نکرد.
بمب هیدروژنی، بدتر از بمب اتمی
در ابتدا، اوپنهایمر فکر میکرد بمب های هیدروژنی نمیتوانند کار کنند. اما وقتی متوجه شد میتوانند، فکر کرد در حالی که بمبهای اتمی میتوانند تهاجم شوروی به اروپای غربی را دفع کنند، بمبهای هیدروژنی فقط شهرها را نابود میکنند و یک مسابقۀ تسلیحاتی ویرانگر را به راه میاندازند. او همچنین سادهلوحانه فکر میکرد که شوروی به طور معقولی با محدود کردن سلاح های هسته ای در اوج جنگ سرد موافقت خواهد کرد.
اوپنهایمر؛ یک کمونیست؟
همانطور که شکنجهکنندگان اوپنهایمر میگویند، او واقعا یک کمونیست نبود اما همسرش، برادرش و دوست صمیمیاش کمونیست بودند. در طول دهۀ 50 میلادی اگر حتی شما با یک کمونیست معاشرت میکردید، در خطر بزرگی قرار میگرفتید.
علاوه بر این، اوپنهایمر ناخودآگاه یک جاسوس روسی را برای تیم بمب افکن خود استخدام کرد و سعی کرده بود از یک دوست کمونیست خود در برابر بازرسان دولتی محافظت کند که در نهایت بعد یک دورۀ بازجویی یک ماهه، مجوز امنیتیاش لغو و از کار اخراج شد.
آزار و شکنجۀ اوپنهایمر توسط رئیس کمیسیون انرژی اتمی!
لویس استراوس، میترسید که اوپنهایمر چپگرا ممکن است جاسوس باشد و معتقد بود که مخالفت او با بمبهای هیدروژنی و حمایت از خلع سلاح هستهای بینالمللی میتواند به نفع شوروی باشد. به همین دلیل برای او یک دورۀ بازجویی، به همراه شکنجه برای او ترتیب داد و در نهایت او را از کار اخراج کرد.
دوستی اوپنهایمر و انیشتین
اینشتین در دوره آزار و اذیت یهودیان توسط آلمانیها، اروپا را ترک کرد. او در نامهای به رئیس جمهور وقت آمریکا، فرانکلین دلانو روزولت، دربارۀ احتمال دست یافتن هیتلر به بمب اتمی به او هشدار داد و بعد از آن پروژۀ منهتن با کمک اوپنهایمر شروع شد. آمریکایی ها به علت آلمانی بودن انیشتین، به او برای پروژۀ منهتن اعتماد نداشتند اما در صحنهای از فیلم، کمک گرفتن اوپنهایمر از انیشتین را مشاهده میکنیم.
دو فیزیکدان، برعلیه اوپنهایمر!
در زمان جنگ جهانی دوم، آلمان مرکر فیزیک هستهای بود. به همین دلیل اوپنهایمر میترسید که هیتلر زودتر بمب را به دست بیاورد. هیتلر از ورنر هایزنبرگ که از پیشگامان در فیزیک کوانتوم بود، درخواست ساخت بمب اتمی را کرد. اما هایزنبرگ در اجرای پروژه ناتوان بود. او از اینکه آمریکاییها زودتر به بمب اتمی رسیدهاند متعجب شد.
ادوارد تلر، فیزیکدان تیم اوپنهایمر در پروژۀ منهتن، ساخت بمب اتمی را خسته کننده میدانست، او تهدید به ترک پروژه کرد و خواستار کار بر روی یک بمب هیدروژنی (که برخلاف شکافت هستهای در بمبهای اتمی، بر اساس همجوشی هستهای کار میکند) شد. او، در نهایت در آزمایشگاه معروف خود، برای اولین بار بمب هیدروژنی را ساخت و به عنوان «پدر بمب هیدروژنی» لقب گرفت.
اوپنهایمر؛ مردی با رفتارهای عجیب!
اوپنهایمر هنگامی که تنها 12 سال سن داشت، برای یک سخنرانی در انجمن کانیشناسی نیویورک دعوت شد و تعجب همۀ حضار را برانگیخت. زبان یونانی، لاتین، فرانسوی، آلمانی، سانسکریت و (در عرض شش هفته) هلندی را آموخت تا بتواند یک سخنرانی فیزیک هسته ای ارائه دهد. زمانی که او دچار افسردگی شده بود، با خواندن کتاب های پروست، خود را درمان کرد. او تا مرز اخراج از دانشگاه کمبریج به خاطر مسموم کردن سیبی که به معلمش داده بود، پیش رفت. و وقتی دوست نزدیکش با گفتن اینکه در حال ازدواج است، میخواست کرد او را خوشحال کند، اوپنهایمر سعی کرد او را خفه کند!
نظر شما