اعتماد آنلاین: عمه عصبانی که برادرزادهاش را با چاقو و آتش به قتل رسانده است پای میز محاکمه میرود.
متهم که زنی میانسال است، برادرزاده جوانش را به دلیل اینکه حاضر به ترک خانهاش نبود به قتل رساند. او در اعترافاتش گفته برادزاده ۳۶سالهاش دخترش را از راه به در کرده بود.
یک سال قبل شهروندان منطقهای در غرب تهران به پلیس گزارش دادند دختری در میان شعلههای آتش سوخته و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. با حضور ماموران در بیمارستان مشخص شد این دختر ۳۶ساله به نام نازی جانش را از دست داده است. همسایهای که این گزارش را اعلام کرده بود گفت: از خانه پری، زن همسایه، صدای درگیری شدیدی بلند شد و بعد هم جیغهای ممتد دختری را شنیدیم. وقتی بیرون آمدیم دیدیم دختری در آتش میسوزد، بلافاصله آتش را خاموش کردیم و او را به بیمارستان بردیم. این دختر چاقو هم خورده بود.
بیمارستان نیز به ماموران گزارش داد وقتی دختر جوان به آنجا منتقل شد، بهشدت سوخته و جراحت عمیقی روی شکم او مشهود بود.
وقتی پری، زن میانسال، بازداشت شد اعتراف کرد برادرزادهاش را کشته است. او گفت: نازی از سالها قبل با پدر و مادرش اختلاف شدیدی داشت و بیشتر در خانه من زندگی میکرد. او ۳۶ساله بود. کارهایی میکرد که دیگران را اذیت میکرد به همین خاطر پدر و مادرش با او اختلاف داشتند و نازی در خانه من میماند. مدتی قبل متوجه شدم رفتارهای عجیبی دارد. او به دختر من ماهک که ۳۲ساله است خیلی نزدیک شده و ماهک را از راه به در کرده بود. نازی مواد مصرف میکرد. به او گفتم اگر میخواهد مواد مصرف کند اجازه ندارد در خانه من بماند.
متهم گفت: نازی دخترم ماهک را هم با خودش به محلهای نامناسبی میبرد. آنها نیمهشب به خانه میآمدند و من نگران سرنوشت دخترم بودم. به همین خاطر روز حادثه به نازی گفتم یا کارهایش را کنار بگذارد و دست از سر دختر من هم بردارد یا اینکه از خانهام برود. نازی فحاشی کرد و گفت از خانه بیرون نمیرود و رابطه او با ماهک به من ربطی ندارد. ما سر این موضوع با هم درگیر شدیم. گفتم باید همین حالا از خانهام برود. فحشهای خیلی بدی به من داد و من با چاقوی آشپزخانه یک ضربه به شکم نازی زدم؛ اما او همچنان فحاشی میکرد و حاضر نبود خانهام را ترک کند. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم مایع اشتعالزایی را که در خانه داشتم روی او پاشیدم و فندک زدم. برادرزادهام سراپا آتش شده بود که همسایهها سر رسیدند و آتش را خاموش کردند. من قصد کشتن او را نداشتم.
بعد از اعترافات متهم و بازسازی صحنه قتل پدر نازی در دادسرا حاضر شد و برای خواهرش درخواست قصاص کرد و گفت حاضر به گذشت نیست. با پایان بازجوییها و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد و عمه عصبانی بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
نظر شما