سلام نو _ سرویس گردشگری: درباره نام پل دختر نظرها و داستانهای زیادی روایت شده است. بهعنوان مثال، برخی گفتهاند که بازرگانی برای در امان ماندن دختر خود از دست مغولان برای دختر خود در این منطقه قلعهای میسازد؛ ولی به مرور زمان و پس از مرگ بازرگان، دختر وی برای توسعه تجارت بازرگانان آذربایجان با دیگر کشورها این پل (پل دختر) را بنا میکند.
قدمت پل دختر میانه
از تاریخ ساخت پل اطلاعات درستی در دست نیست. عدهای از باستانشناسان تاریخ پایههای آن را به عهد ساسانی نسبت میدهند؛ ولی با توجه به شیوه معماری، تاریخ ساخت آن را قرن هشتم هجری تخمین زدهاند.
پروفسور «پوپ» در کتاب خود به نام بررسی هنرهای ایران مینویسد:
تاریخ بنای پل به اواخر قرن پانزدهم میرسد. سنگ بنای پل، تاریخ احداث آن را ۸۸۸ هجری نشان میدهد. این تاریخ بهوسیله شیندلر در حدود سال ۱۸۸۲ خوانده شد.
پروفسور پوپ همچنین به نظر کوتزبونه اشاره میکند و میگوید:
صحبت از کتیبهای در کنارهها میکنند که نشان میدهد این بنا در ۱۴۴ سال قبل از زمان وی بهوسیله یکی از اهالی کازبین (قزوین) برپاداشته شده است. این کتیبه به قرن هشتم نسبت داده میشود.
مارشال دیولافوا، مهندس و باستانشناس فرانسوی که در سال ۱۸۸۱ میلادی به ایران سفر کرده بود، در سفرنامهاش مینویسد که چون آن را (قیزکورپوسی) با بناهای نظیر خودش مقایسه کنیم، میتوان قریب به یقین حدس زد که قدمت پل به نیمه قرن دوازده میلادی میرسد.
جملی کارری یکی دیگر از افرادی است که در زمان سلطنت شاه سلیمان صفویه به ایران مسافرت کرد و هنگام عبور از قافلانکوه در سفرنامهاش گفته بود، دامنه قافلانکوه بسیار طولانی و بهتدریج به رودخانه قیزیل اوزن منتهی میشود که روی آن پل سه چشمه و زیبایی بنا شده است.
بنا به نوشته کارری چنین استنباط میشود که پل دختر قطعا و در زمان صفویه، مخصوصا در عهد شاه عباس کبیر، ساخته شده است.
دکتر فوریه، طبیب مخصوص ناصرالدین شاه، ضمن توضیح مطالبی درباره میانه در کتاب «سه سال در دربار ایران» درباره پل دختر چنین آورده است:
پلی که از روی آن گذشتیم عجیب است که بسیار خوب مانده است. این پل خرپشته مانند، از آجرهای محکم ساخته شده است و سه دهانه مختلف العرض دارد. دهانه وسطی بلندتر است و کتیبه آن حاوی مضمون «در عهد شاه صفی به سال ۱۰۴۲ هجری در دو سال تمام شد» به چشم میخورد.
با توجه به نظر باستانشناسان، سیاحان و سیاستمداران بهراحتی میتوان چنین استنباط کرد که پروفسور پوپ، شیندلر و دیولافوآ طبق نوشته و نظریههای مشخص بر اساس حدس و گمان، تاریخ پل را تخمین زدهاند؛ اما دکتر فوریه و جمل کارری نظر خود را با سند اعلام کردهاند. پس میتوان به احتمال زیاد تاریخ بنای پل را عهد صفوی دانست.
یکی از وقایع تاریخی پل دختر در روز ۲۵ آذر ۱۳۲۵ هجری شمسی رقم خورد؛ زمانی که قوای دموکرات میانه را اشغال کرده بودند. آنها هنگام عقبنشینی در برابر نیروهای شاهنشاهی برای جلوگیری از پیشرفت ارتش طاق چشمه وسط را با دینامیت منفجر کردند که فعلا به همان صورت باقی است.
علت تخریب پل دختر میانه
این پل همانطور که قبلا به آن اشاره شد دارای معماری زیبا و متفاوتی است و مصالحی که در ساخت آن به کار برده شده، آجر و ملاط است. پل دختر دارای سه چشمه است که یکی از چشمه ها از دو تای دیگر بزرگ تر است و در وسط قرار دارد. آب بر هایی که در دو طرف چشمه وجود دارد از جنس سنگ و به شکل مثلثی هستند.
دهلیزها و کنودهایی در اطراف چشمه بزرگ به چشم میخورد که به وسیله دو نیم ستون چند ضلعی باعث افزایش استقامت پل می شوند. این پل به سمت دو طرف آن دارای شیب است که دلیل این امر باقی نماندن آب باران بر روی پل است که از فشار زیاد بر روی پل جلوگیری می کند.
کتیبه ای بر روی چشمه وسطی آن قرار دارد که به علت گذشت زمان قسمتی از آن محو شده است و در قسمت دیگر تاریخ آخرین ترمیم آن حک شده است.
علت نامگذاری پل دختر میانه
داستانی دیگر در میان مردم محلی وجود دارد؛ مبنی بر این مضمون که شاهزاده خانمی زیبا از بشر متنفر و گریزان بود و به حالت انزوا و برای کنارهگیری از مردم فرار کرد و در کوهستان خالی از سکنه قافلانکوه به ساختن قلعه پرداخت.
پس از ساخت این کاخ بلند که همانند آشیانه عقاب بود، راه دسترسی به آن را خراب کرد؛ بهطوری که هیچیک از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور حتی رستم دستان نیز به آن دست نیافتند. از قضا روزی چوپانی که جوانی خوش سیما بود، گوسفندان خود را در پای کوه به چرا آورد و به مشاهده قلعه مشغول شد.
ناگاه دوشیزه زیبایی را دید که در بالای بام قلعه میخرامد و به مناظر اطراف مینگرد. چوپان از دیدن او مبهوت و از خودبیخود شد و تلاش کرد که به کاخ نزدیکتر شود؛ ولی راه عبور را مسدود دید.
بنابراین، بیاختیار متوسل به نی خود شد و آهنگهای جانسوز و غم انگیز نواخت. چوپان جوان و عاشق دلباخته همه روزه به دامنه کوه میرفت و به نواختن نی و نالههای جانسوز میپرداخت.
شاهزاده خانم سنگدل چون همه روزه نالههای این جوان را میشنید، رفته رفته حس ترحم در قلبش پدیدار شد و از آواز نی چوپان خوشش آمد و در بالای بام خود را پنهان میکرد تا به نالههای او گوش دهد.
وقتی فصل بارندگی رسید و آب رودخانه طغیان کرد، چوپان نتوانست بار دیگر به دامنه کوه بیاید.
به همین دلیل شاهزاده خانم فرمان داد تا پلی روی رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزدیک شود. به همین مناسبت پل ساخته شده به پل دختر موسوم شد.
تعمیرات زیادی روی این پل در طول تاریخ انجام شده است؛ از جمله تعمیراتی که توسط دختری به نام شاه بیگم بنت محمد بیگ موصلی انجام شد و در نتیجه، بسیاری وجه تسمیه بنا را به این دلیل میدانند.
علاوه بر پل مذکور، در نقاط مختلف ایران پلهای متعددی با عنوان پل دختر وجود دارد که گروهی از باستانشناسان این وجه تسمیه را برگرفته از الهه آناهیتا، فرشته موکل آب در ایران باستان میدانند و حتی معتقدند در گذشته تندیسی از این ایزدبانو در طرفی از پلها قرار داده میشد تا به یمن قداست این الهه، آب رودخانه طغیان نکند و سبب انهدام پل نشود.
نظرات