به گزارش سلام نو به نقل از روزیاتو در میان دیکتاتورهای تشنه به خون، صدام حسین دیکتاتور عراقی، به زبالهدان تاریخ سپرده شده است.
او را به خاطر داشتن پسرانی دیوانه به نام های عدی و قصی و پسرعموی جنایتکارش «علی شیمیایی» و بیشتر از همه داشتن سلاح های کشتار جمعی -که بعدها مشخص شد چنین نبوده- بخشی از محور شرارت شناخته می شد.
حمله به عراق در ماه مارس سال ۲۰۰۳ بر پایه این ادعا بود که صدام تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی را جمعآوری کرده و آماده استفاده از آنها است.
اما هیچ یک از تسلیحات ادعاشده پیدا نشد و حمله سواره نظام به بغداد به یک باتلاق ۱۰ ساله تبدیل شد که بیش از ۷۲۸ میلیارد دلار هزینه داشت و منجر به کشته شدن ۴,۴۹۲ نظامی آمریکایی شد.
اکنون اسرار این دیکتاتور در کتابی جدید فاش شده که بر اساس نوارهای مخفی او نوشته شده است.
«تله آشیل: صدام حسین، سیا و خاستگاه تهاجم آمریکا به عراق» نوشته استیو کول، به جزئیات آنچه که صدام به بازجویان سیا و افبیآی گفته و صحبت هایی که خود به سبک نیکسون در ۲۴ سال زمامداری اش ضبط کرده بود، پرداخته است.
صدام در زمانی که قدرت را در دست داشت، ۴ رمان نوشت و تامین مالی یک فیلم را برعهده داشت و درست زمانی که لفاظی های دولت بوش علیه صدام بیشتر شد، او به نویسندگی علاقه بیشتری داشت تا امور نظامی. در روزهای قبل از اعدام در دسامبر ۲۰۰۶، صدام به نوشتن شعر روی آورد.
نویسنده این کتاب، وقتی صحبت از «اشتباه محاسباتی» و «گامهای اشتباه» سیا در حمله به عراق میشود، بی تعارف همه چیز را بیان کرده است.
اما نویسنده صدام را هم رها نکرده و به وضوح نشان میدهد که دیکتاتور بعثی هم مرتکب اشتباهات زیادی شده است. او به دلیل منیت و ضعف استراتژی سیاسی خود، هم تصمیم ایالات متحده برای حمله را دستکم گرفته و هم به اندازه کافی برای روشن کردن این موضوع که از هیچ گونه سلاح کشتار جمعی استفاده نکرده، تلاش نکرده است.
کول در مقاله ای در نیویورک تایمز در رابطه با معرفی کتابش گفته است:
چرا صدام حسین با ایجاد این تصور که سلاح های خطرناک در دست دارد، سلطنت طولانی خود و در نهایت جانش را فدا کرد؟
سپس کول توضیح میدهد که صدام حسین مخفیانه دستور انهدام تمام سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی را به دستور ایالات متحده و سازمان ملل صادر کرده، اما از ترس اینکه در چشم مردم خود و همچنین غرب ضعیف جلوه کند، این موضوع را پنهان کرد.
طبق کتاب کول، او به یکی از زیردستان خود گفته است:
یکی از اشتباهاتی که برخی از افراد مرتکب آن میشوند، این است که وقتی دشمن تصمیم میگیرد به آن ها صدمه بزند، فکر میکنند که فرصتی برای کاهش آسیب به روشی خاصی وجود دارد. اما در واقع، این آسیب کمتر نخواهد شد.
صدام حسین، هر چقدر هم که زیرک و بی رحم باشد، محصول یک دوران کودکی سخت در منطقه ای حاشیه نشین و کشاورز در نزدیکش شهر تکریت بود، جایی که خشونت بخشی از زندگی روزمره بود. پدر او قبل از تولدش درگذشت و گفته میشود که ناپدریاش، مردی مهیب و شرور بود و به صدام سخت میگرفت.
صدام در زندگینامه خود گفته که در دوران کودکی اش پسر بچه ترسناکی بوده و با به اهتزاز درآوردن اسلحه و زدن تپانچه به فردی که در اتوبوس حرکت نمی کرد تا جا باز کند، بچه های دیگر را می ترساند.
اما سرسختی طایفه او در مقابل درک مبهم و نادرست غرب و همچنین پیام های متفاوت آن ها کمک چندانی به حل مساله نکرد.
تراژدی او، پس از حمله غرب به عراق، به فاجعه ای برای خود کشورهای غربی نیز تبدیل شد که در نهایت ظهور داعش و آشوب سال های اخیر در خاورمیانه را باعث شد.
او فکر میکرد که سیا «از قبل میدانست» که او هیچ سلاح خطرناکی ندارد.
صدام حسین یک یهودیستیز خشن بود که بر این باور بود سیا کاملاً توسط یهودیان اداره می شود. او حتی جاسوسان خود را از یادگیری زبان عبری منع کرد تا با یهودیان همدردی نکنند.
با این حال، کول در میان افشاگریهایش از صدام حسین، تصویری دلسوزانه از او قبل از دستگیری و به دار آویختن می سازد. صدام در دسامبر ۲۰۰۳ توسط نیروهای آمریکایی در یک «حفره عنکبوت» در نزدیکی یک خانه کشاورزی در نزدیکی تکریت پیدا شد.
نکته مهم در مورد صدام در بزرگسالی این است که او واقعاً یک دیوانه نبود. گفتن آن عجیب به نظر می رسد، اما او مشکلی با شخصیت و رفتارش نداشت.
او برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ با پاکسازی بی رحمانه حزب حاکم بعث قدرت را به دست گرفت و بیشتر در لباس نظامی خود دیده می شد.
صدام در عراق نیز مسئول رنج و مرگ زیادی بود. او در سال ۱۹۸۰ به جنگ با ایران رفت و این درگیری ۸ ساله تبدیل به یک باتلاق جنگی به سبک جنگ جهانی اول شد.
اما صدام خود را فراتر از یک رهبر سیاسی می دید.
او خود را مردی بافرهنگ می دید. شاعران را به دفتر خود دعوت می کرد و به وضوح می خواست به عنوان فردی چند بُعدی دیده شود. زندگینامه بزرگان را می خواند و در مورد ادبیات دنیای عرب پس از جنگ جهانی دوم مطالعه داشت.
صدام ۴ رمان سنگین تبلیغاتی و تعدادی شعر نوشت و در سال ۱۹۸۳ تأمین مالی فیلم Clash of Loyalties را برعهده داشت، یک فیلم تبلیغاتی حماسی با بازی الیور رید درباره انقلاب ۱۹۲۰ عراق علیه اشغالگری بریتانیا.
اولین کتاب صدام، «زبیبه و پادشاه» در سال ۲۰۰۰ منتشر شد و به ظاهر داستانی عاشقانه درباره حاکمی قدرتمند در قرون وسطی عراق و یک شهروند عادی زیبا به نام زبیبه است که با مردی بی رحم ازدواج کرده که به او تجاوز می کند.
در این کتاب تمثیل زیادی دیده می شد: حاکم تمثیلی از صدام، زبیبه تمثیلی از عراق و شوهر شرورش تمثیلی از آمریکا و اسرائیل.
«زبیبه و پادشاه» به یک مجموعه تلویزیونی ۲۰ قسمتی از تلویزیون عراق و همچنین یک نمایش موزیکال تبدیل شد.
نظر شما