به گزارش سلام نو | محمد شاکری (عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینما): تصویر روستایی در تلویزیون ایران منبعث از انقلاب سفید پهلوی صمد آقاست؛ فردی سادهلوح، بیسواد و طماع که به لطف سیاستهای تمدن آور حکومت به شهر آمده است و با مظاهر ترقی و پیشرفت ذوق میکند و شهرنشینان مرکز را می خنداند.
پس از انقلاب اسلامی با وجود تغییر رویکرد نسبت به روستا و روستاییان به علت الیناسیون طبقه شبه مدرن و طیف هنرمند و روشنفکر این جریان تحقیر روستا تداوم داشته است و سایه صمد آقا همچنان سنگینی میکند.
به عنوان نمونه دو اثر سالیان اخیر را نگاه کنیم حساب کار دستمان می آید. "شبهای برره" مهران مدیری یکی از این آثار است که در روندی معکوس این بار یک انسان شهری مدرن را به دارالمجانین روستا میبرد تا این طبقه متوسط شهری به ریش روستا و روستاییان بخندد. پس از آن "پایتخت" به عنوان سریالی چند فصله باز هم همین نگاه را دنبال میکند همه شخصیتها احمق با رفتار بچه گانه طماع زودباور که فقط یک نفر عاقل در بین آنها پیدا میشود، زن نقی که آن هم از شهر آمده است پیرمرد روستایی که مظهر عقل و تجربه و حکمت است تبدیل به بابا پنجعلی میشود که هیج عقلی برای آن نمانده است.
"نون خ" سعید آقاخانی در اولین حرکت خندیدن به روستایی را تبدیل به خندیدن با روستایی کرد و مخاطب را با مشکلات و زندگی و فرهنگ روستایی آشنا کرد و در کنار آنها خندید.
روستانشینی که آقاخانی به نمایش میگذارد فاصله ای با شهرنشین ندارد، مافیا بازی میکند به جشنواره فیلم فجر متلک می اندازد و لابلای حرفهایش الکی واژه بیگانه بکار میبرد، یکهو دکارت و هگل میشود و...
"نون خ" برعکس فیلمهای جشنواره پسند نه نگاه توریستی به روستا دارد، نه نگاه سیاه و نکبتی بلکه همچون آینه ای خوب و بد روستایی را به تصویر میکشد.
پایان فصل پنجم "نون خ" یک پله از بقیه فصل ها بالاتر است؛ همدلی اجتماعی اگر با نوآوری و علم و دانش همراه شود آبادانی روستا را در پی دارد. نمایش دستاوردهای هسته ای و کاربردی کشاورزی نقطه عطفی برای این سریال هست که میتواند بستر فصل های آینده در نمایش روستای آرمانی باشد.
"نون خ" برعکس فیلمهای جشنواره پسند نه نگاه توریستی به روستا دارد، نه نگاه سیاه و نکبتی بلکه همچون آینه ای خوب و بد روستایی را به تصویر میکشد.
نظر شما