به گزارش سلام نو به نقل از برترینها «اِیمی دوپره» همیشه راجع به تجاوز دو سرباز آمریکایی به مادرش در دوران پیادهسازی نیروهای متفقین در ژوئن ۱۹۴۴ میلادی در منطقه نرماندی فرانسه سکوت کرده بود؛ اما با گذشت ۸۰ سال پس از این تعرض وحشیانه، او سرانجام احساس کرد که زمان آن رسیده که در مورد آن صحبت کند. متعاقب بزرگترین عملیات آبی-خاکی تاریخ ایالات متحده به تاریخ ششم ژوئن ۱۹۴۴ (۱۳ خرداد ۱۳۲۳)، در مجموع نزدیک به یک میلیون سرباز آمریکایی، بریتانیایی، کانادایی و فرانسوی در عملیاتی که پایان تسلط آلمان نازی بر اروپا را رقم زد، در سواحل نرماندی در شمال فرانسه فرود آمدند.
در آن زمان، ایمی ۱۹ ساله در روستای مونتورز واقع در ناحیه بریتانی فرانسه زندگی میکرد و درست مثل همه دیگر ساکنان، او نیز از دیدن نیروهایی که آزادی فرانسه را بشارت میدادند خوشحال شد. اما شادی او دیری نپایید. در غروب روز دهم اوت ۱۹۴۴ (۱۹ مرداد ۱۳۲۳)، دو سرباز آمریکایی به مزرعه خانواده آمدند. ایمی که اکنون ۹۹ سال دارد به خبرگزاری فرانسه گفت: «آنها مست بودند و یک زن می خواستند.»
مادر او «ایمی هلودایس اونوغه» نام داشت و با دست خط منظم و خوب خود تمام وقایع آن شب را شرح داده است. اینکه چگونه این دو سرباز آمریکایی اسلحههای خود را به سمت شوهرش نشانه رفتند و با شلیک یک گلوله کلاه همسرش را سوراخ کردند و به شیوه تهدیدآمیزی به دخترش ایمی نزدیک شدند.
او همچنین نوشت که برای محافظت از دخترش، موافقت کرد که خانه را با این دو سرباز ترک کند. او نوشت: «آنها مرا به یک مزرعه بردند و هر کدام چهار بار به نوبت به من تجاوز کردند.»
در حالیکه ایمی این نامه مادرش را میخواند صدای او از شدت غمی که بر مادرش گذشته میلرزید. او گفت: «ای مادر، چه رنجی کشیدی و من نیز [رنج کشیدم]، چرا که من هم هر روز به این موضوع فکر میکنم.»
او در ادامه گفت: «مادرم برای محافظت از من خودش را فدا کرد. همچنانی که به او در طول کل شب تجاوز میکردند، ما منتظر بودیم و اصلا نمیدانستیم که آیا او زنده برمی گردد یا او را با شلیک گلوله می کشند.»
خوشامدگویی اهالی نرماندی فرانسه به سربازان آمریکایی در ژوئن ۱۹۴۴
«صدها یا حتی هزاران فقره تجاوز در دو سال»
اتفاقات آن شب تنها نمونه تجاوز سربازان آمریکایی نبود. در اکتبر ۱۹۴۴، پس از پیروزی در نبرد آزادسازی نرماندی از دست نیروهای نازی، مقامات نظامی ایالات متحده ۱۵۲ سرباز را به اتهام تجاوز به زنان فرانسوی محاکمه کردند.
یک مورخ آمریکایی به نام «مری لوئیز رابرتز» از معدود افرادی است که در مورد روایتهای ممنوعه یا همان «تابوی» جنگ جهانی دوم تحقیق کرده است. او میگوید: «در حقیقت، صدها یا حتی هزاران فقره تجاوز بین سالهای ۱۹۴۴ تا خروج دستگاههای اطلاعاتی در سال ۱۹۴۶ میلادی صورت گرفته که هنوز گزارش نشدهاند.»
او گفت: «بسیاری از زنان تصمیم گرفتند سکوت کنند؛ چرا که صحبت در مورد تجاوز را مایه شرمساری میدانستند.»
مضافا اینکه تضاد فاحش بین تجربه تلخ آنها با شادی عموم مردم فرانسه بابت ورود سربازان آمریکایی و پیروزی بر نازیها، صحبت کردن در مورد تجاوز به زنان را به طور ویژه سختتر می کرد.
اهالی نرماندی پس از ورود سربازان آمریکایی در سال ۱۹۴۴
تجاوز جنسی؛ راهی برای نشان دادن برتری آمریکاییها بر فرانسه
به گفته خانم رابرتز، یکی دیگر از مقصران اصلی در این ماجرا فرماندهان ارتش ایالات متحده بودند که برای انگیزه دادن به سربازان آمریکایی برای جنگیدن، وعده داده بودند که در فرانسه زنان «به راحتی به چنگ میآیند.»
روزنامه «استارز اند استرایپس» متعلق به ارتش آمریکا در آن زمان پر از تصاویری بود که زنان فرانسوی را در حال بوسیدن آمریکایی های پیروز نشان می داد.
یکی از تیترهای خبری این روزنامه در تاریخ ۹ سپتامبر ۱۹۴۴، در کنار تصویری از زنان فرانسوی که سربازان آمریکایی را تشویق میکردند نوشته بود که «اینجا برای این میجنگیم که فرانسویها دیوانه یانکیها [آمریکاییها] هستند.»
خانم رابرتز گفت که انگیزه داشتن رابطه جنسی برای «ترغیب کردن سربازان آمریکایی برای اعزام به فرانسه بود.»
او افزود: «از نظر آمریکاییها، سکس در معنای فحشا و تجاوز جنسی راهی برای نشان دادن تسلط بر فرانسه بود، تسلط بر مردان فرانسوی، چرا که آنها قادر به محافظت از کشور و زنان خود در برابر آلمانها نبودند.»
دو سرباز آمریکایی در فرانسه به تاریخ ۲۰ اوت ۱۹۴۴
«فکر می کردم آن سربازان آلمانی هستند»
در پلابنک، در غربیترین نقطه ناحیه بریتانی در فرانسه، «جین پنگام» روزی که خواهرش کاترین مورد تجاوز قرار گرفت و پدرشان توسط یک سرباز آمریکایی به قتل رسید را چنان به یاد دارد که «گویی همین دیروز بود.»
«جین پنگام» که هم اکنون ۸۹ سال دارد به خبرگزاری فرانسه گفت: «یک سرباز سیاهپوست آمریکایی میخواست به خواهر بزرگترم تجاوز کند. پدرم جلوی راه او ایستاد و این سرباز پدرم را به ضرب گلوله کشت. بعد از آن، آن مرد موفق شد در را شکسته و وارد خانه شود.»
جین که در آن زمان ۹ سال داشت، به سمت پادگان نیروهای آمریکایی در همان نزدیکی دوید تا ماجرای ورود این سرباز و تجاوز به خواهش را به آنها بگوید.
او گفت: «من به آنها گفتم که این سرباز آلمانی است، اما اشتباه میکردم. وقتی روز بعد گلولهها را بررسی کردند، بلافاصله متوجه شدند که او آمریکایی است.»
خواهرش کاترین این راز وحشتناک «که تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار داد» را تا قبل از مرگش پیش خود حفظ کرد. دختر کاترین به خبرگزاری فرانسه گفت: «در حالی که روی تخت بیمارستانش دراز کشیده بود به من گفت: در طول جنگ، در دوران آزادی به من تجاوز شده است.»
او به مادرش میگوید که پس چرا این ماجرا را زودتر نگفتی، مادرش پاسخ داد: «به کی میگفتم؟ فرانسه آزاد شده بود، همه خوشحال بودند، من قرار نبود در مورد چنین چیزی صحبت کنم، که ناخوشایند و ظالمانه بود.»
یک زن فرانسوی در حال تشکر از سرباز آمریکایی بابت آزادسازی استراسبورگ فرانسه در سال ۱۹۴۴
سرنوشت تجاوزگران جنسی چه شد؟
یک نویسنده فرانسوی به نام «لویی گیلو»، در آن زمان به عنوان مترجم برای سربازان آمریکایی کار کرد. او در سال ۱۹۷۶ خاطرات خودش را در قالب رمان «!OK Joe» به رشته تحریر در آورد و به محاکمه سربازان آمریکایی برای تجاوز جنسی در دادگاههای نظامی نیز پرداخت.
فیلیپ بارون که مستندی درباره این کتاب ساخته است، میگوید: «کسانی که به اعدام محکوم شدند تقریباً همگی سیاه پوست بودند.»
کسانی که مجرم شناخته شدند، از جمله متجاوزان «ایمی» و «کاترین»، در ملاء عام در روستاهای فرانسه به دار آویخته شدند.
فیلیپ بارون میگوید: «در پس ماجرای تابو درباره تجاوز جنسی توسط نیروهای آزادیبخش وجود داشت، راز شرمآور تفکیک یگانهای سربازان سیاهپوست و سفیدپوست در ارتش آمریکا بود.»
او گفت: «زمانی که یک سرباز سیاه پوست را به پای میز محاکمه بردند، او عملاً هیچ شانسی برای تبرئه نداشت.»
به گفته رابرتز، این امر به سلسله مراتب نظامی در ارتش آمریکا اجازه داد تا با «قربانی کردن سربازان آفریقایی-آمریکایی» از اعتبار و آبروی سفیدپوستان آمریکایی محافظت کند.
او گفت که از ۲۹ سربازی که در سال های ۱۹۴۴ و ۱۹۴۵ به دلیل تجاوز به عنف محکوم شدند، ۲۵ نفر سیاه پوست بودند.
اسرار عملیاتی که به جنگ جهانی دوم پایان داد
کلیشههای نژادی در مورد تمایلات جنسی، محکومیت سیاهپوستان به تجاوز را تسهیل کرد. در همین حال، سربازان سفیدپوست اغلب متعلق به یگانهای سیار بودند و ردیابی آنها را سختتر از همرزمان سیاهپوستشان که عمدتاً در یک مکان بودند، میکرد.
رابرتز گفت: «اگر یک زن فرانسوی یک سرباز آمریکایی سفیدپوست را به تجاوز متهم میکرد، این سرباز به راحتی میتوانست این موضوع را انکار کند چرا که صبح روز بعد این سرباز و یگان آن عملا از آنجا رفته بودند.»
نظر شما