به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، « آلیس مونرو » که برای بیش از ۶۰ سال، زندگی روزمره را از دریچه داستان کوتاه بررسی میکرد، در سن ۹۲ سالگی در خانه انتاریو درگذشت. او بیش از یک دهه از زوال عقل رنج می برد.
مجموعه آثار مونرو که زمانی با لقب «چخوف کانادایی» نامیده میشد، بر اساس فرمها و موضوعاتی بود که بهطور سنتی توسط جریان اصلی ادبی نادیده گرفته میشد. سال ها بعد که شهرت مونرو رو به افزایش رفت، داستانهای کمتر دیده شدهاش از افراد ظاهراً ساده در شهر کوچک کانادایی، تعداد زیادی جوایز بینالمللی از جمله جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۳ را برای او به ارمغان آورد.
«مارگارت اتوو» زمانی او را «در میان نویسندگان،اصلی زبان انگلیسی نامید، در حالی که «جاناتان فرانزن» درباره او نوشت: «مونرو یکی از معدود نویسندگانی اسنت که وقتی میگویم داستاننویسی دین من است، او را در ذهن دارم».
«آلیس مونرو» متولد ۱۰ جولای ۱۹۳۱ در شهر "وینگهام" کانادا در خانوادهای به دنیا آمد که پدرش کشاورز و مادرش معلم مدرسه بود. او در نوجوانی نویسندگی را آغاز کرد و در سال ۱۹۵۰ اولین رمان خود با نام «ابعاد یک سایه» را زمانی که مشغول به تحصیل در دانشگاه اونتاریو غربی بود، منتشر کرد. او در سال ۱۹۵۱ دانشگاه را ترک و ازدواج کرد و به همراه همسرش به شهر ویکتوریا مهاجرت کرد.
مونرو سپس در سال ۱۹۶۸ با اولین جلد از مجموعه داستان کوتاه «رقص لالههای خوشحال» موفق به کسب جایزه گاورنر جنرال کانادا شد. این روند موفقیت با انتشار کتاب «زندگیهای دختران و زنان» در سال ۱۹۷۱ و کتاب «فکر میکنی چه کسی هستی؟» در سال ۱۹۷۸ ادامه یافت که این کتاب دومین جایزه گاورنر جنرال را برایش به ارمغان آورد.
او سپس برای معرفی کتاب های خود در قالب تور جهانی سه ساله به کشورهای استرالیا، چین و منطقه اسکاندیناوی سفر کرد و سپس در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی به تدریس در دانشگاه بریتیش کلمبیا مشغول شد. او در این سالها به طور میانگین هر چهار سال یک رمان کوتاه به رشته تحریر درآورد.
بیشتر کتابهای وی در نشریات و روزنامههای معتبری چون نیویورکر، گرند استریت، آتلانتیک مانسلی و "پاریس ریویو" منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفتهاند.
او سپس رمان «خرسی که کوه را به تسخیر درآورد» را نوشت که دستمایه ساخت فیلمی به کارگردانی «سارا پولی» شد که در جشنواره تورنتو ۲۰۰۶ مورد تشویق قرار گرفت.
پس از آن در سال ۲۰۰۶ کتاب «دورنمای کاسل راک» را منتشر کرد و در سالهای بعد نیز رمان «شادی فراوان» را به رشته تحریر درآورد.
مضمون اصلی داستانهای مونرو وقایع تخیلی است هر چند که او به دلیل بزرگ شدن در یک محیط روستایی در بسیاری دیگر از داستانهایش نیز از محیط روستا برای بیان احساساتش استفاده کرده است.
آخرین داستان بلند وی در سال ۲۰۱۲ تحت عنوان «زندگی عزیز» منتشر شد و آخرین مجموعه داستانی وی نیز در سال ۲۰۱۱ انتشار یافت.
«آلیس مونرو» چندین سال پیش از دنیای نویسندگی اعلام بازنشستگی و اعلام کرد احتمالا دیگر چیزی نخواهد نوشت. وی با اعلام اینکه «بهتر است ناگهانی بروم»، از علاقهمندان آثارش خواسته کتابهای قدیمی او را دوباره و چندباره بخوانند که تعدادشان هم زیاد است.
«آلیس مونرو» که گاه همپای «چخوف» روس محسوب میشود، در سال ۲۰۰۹ جایزه بین المللی من بوکر را دریافت کرد.
وی سهبار در سال های ۱۹۶۸، ۱۹۷۸ و ۱۹۸۶ موفق به کسب جایزه داستانی "گاورنر جنرال" کانادا شد. «مونرو» در سال ۱۹۹۰ جایزه کتاب "تریلیوم" را گرفت و در سال ۱۹۹۷ شایسته دریافت جایزه "پن/مالمود" برای داستان کوتاه شد.
این نویسنده که دو بار در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۴ جایزه ادبی "گیلر" را کسب کرد، در سال ۱۹۹۸ جایزه انجمن ملی منتقدین کتاب آمریکا را برای «عشق یک زن خوب» به دست آورد.
وی دو بار در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ جایزه داستان کوتاه "اوهنری" را دریافت کرد و جایزه نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع نیز در افتخارات او دیده میشود.
این نویسنده کانادایی همچنین در سال ۲۰۰۵ مدال افتخار ادبیات را از انجمن ملی هنرهای آمریکا گرفت و در سال ۲۰۱۰ نشان شوالیه فرانسه را به گردن آویخت.
نظر شما