پلیس یکی از برادران مرد گمشده به نام دانیال را مورد تحقیق قرار داد. این مرد گفت: من در خانه بودم که داوود آمد اما بعد رفتم زیرزمین که وسایل زیرزمین را جمع کنم. وقتی به طبقه بالا آمدم خواهرم گفت داوود رفته است.
تحقیقات پلیس نشان داد آخرین بار تلفن همراه داوود در خانه مادرش آنتن داشته است . همچنین تحقیقات نشان داد داوود و دانیال مدتها بود که با اختلاف داشتند و این درگیریهای دامنهدار باعث مشکلاتی در خانواده شده است.
خواهر داوود گفت: مادر ما خیلی پیر است. او سمعک استفاده میکند و توانایی کار کردن ندارد. من و داوود کارهایش را انجام میدادیم. من از او مراقبت میکردم و داوود هم خریدهای مادرم را انجام میداد. دانیال هم با ما زندگی میکند اما بچه خلفی نبود برای همین داوود همیشه نگران بود که اگر مادرم فوت کند دانیال خانه را به او ندهد. خانهای که ما در آن زندگی میکردیم متعلق به داوود بود.
هرچند دانیال زیر بار نمیرفت اما گفتههای خواهر و برادر دیگرش باعث شد راز قتل داوود فاش شود و دانیال مجبور به اعتراف شد. او گفت: من و داوود با هم اختلاف داشتیم. روز حادثه او سراغم آمد و گفت یک میلیون تومانی را که به من داده باید پس بدهم اما من 50 هزار تومان بیشتر نداشتم به خاطر همین همان 50 هزار تومان را به او دادم تا اینکه درگیری بین ما بالا گرفت. او با سیم حمله کرد تا من را بکشد. من هم پیشدستی کردم و با سیم او را خفه کردم. مادرم شنوایی خوبی ندارد و خواهرم هم در آن لحظه در خانه نبود. من سعی کردم سر و صدا نکنم. جسد داوود را در گودالی که داوود خودش کنده بود انداختم و روی آن را پوشاندم.
متهم در پاسخ به این سوال که گودال چه زمانی کنده شده بود، گفت: من گودال را نکندم. داوود خودش کنده بود. خواهرم میگفت داوود این گودال را کنده تا تو را بکشد در آن دفن کند. من هم داوود را در آن دفن کردم.
بعد از این اعترافات و با پیدا شدن جسد داوود پرونده تکمیل و با توجه به درخواست قصاص اولیای دم برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم به زودی پای میز محاکمه میرود.
نظر شما