شامگاه دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۶۷ مهندس میرحسین موسوی نخستوزیر وقت طی نامهای خطاب به آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت از نخستوزیری استعفا داد. اختلاف نظر میان نخستوزیر و مجلس بر سر کابینه یکی از دلایل مهم این استعفا بود و در حالی تسلیم میشد که میرحسین در تاریخ نهم تیر همان سال از مجموع ۲۱۷ رای ماخوذه در مجلس با ۲۰۴ رای موافق، ۸ رای مخالف و ۵ رای ممتنع بار دیگر برای سمت نخستوزیری از مجلس رای اعتماد گرفته بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی که ریاست مجلس سوم را در آن مقطع بر عهده داشت، در خاطرات ۱۴ شهریور ۶۷ خود دربارهی این قضیه نوشته است: «ساعت ده شب آقای موسوی اردبیلی اطلاع داد که استعفانامهای از نخستوزیر به دست ایشان رسیده است. با توجه به اینکه فردا قرار است کابینهی ایشان برای اخذ رای اعتماد در مجلس مطرح شود، تلاش کردم که آقای موسوی را پیدا کنم تا او را از استعفا منصرف نمایم. معلوم شد رابطهی خود را با بیرون قطع کرده است.
به احمد آقا هم برای اطلاع به امام دسترسی پیدا نکردم. امام هم استراحت کرده بودند. آقای خامنهای که سر شب از سفر خراسان برگشتهاند، در حال استراحت بودند. گفتم ایشان را بیدار کردند ولی ایشان هم نتوانست به نخستوزیر دسترسی پیدا کنند. آقای موسوی اردبیلی هم نتوانست.»
هاشمی رفسنجانی در روزنوشتهای فردای خود، روز ۱۵ شهریور ۶۷، باز اذعان داشته که همچنان نتوانسته به نخستوزیر دسترسی پیدا کند: «اول وقت خواستم با نخستوزیر تماس بگیرم، گفتند از منزل بیرون رفته و به جای نامعلومی رفته که کسی از ایشان خبر ندارد. از آقای میرزاده معاون اجرایی نخستوزیر پرسیدم. ایشان هم اظهار بیاطلاعی کرد.
با احمدآقا و آقایان خامنهای و موسوی اردبیلی صحبت کردم که به نحوی مانع انتشار خبر شویم، ولی خبر رسید که روزنامه جمهوری اسلامی خبر استعفا را با حروف درشت منتشر کرده است.» به همین دلیل هم هاشمی جلسهی علنی آن روز مجلس را که بنا بود به بررسی صلاحیت وزرای کابینه بپردازد به علت استعفای مهندس موسوی لغو کرد.
متن نامهی استعفای نخستوزیر بدین شرح بود:
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر گرامی حجتالاسلام والمسلمین، سید علی خامنهای ریاست محترم جمهوری
با سلام و درود فراوان به اطلاع میرساند:
۱- برادر گرامی و متعهد مسعود روغنی زنجانی در روز ۱۳ر۶ر۶۷ از مسئولیت وزارت برنامه و بودجه استعفا دادند و این استعفا در شرایطی است که تصمیمگیری برای انتخاب وزرای نیرو، جهاد سازنگی و بازرگانی هنوز مبهم است. با توجه به جهتگیری روشن مجلس در امور مختلف و اطلاعاتی که از داخل مجلس محترم در دست است احتمالا بین ۵ تا ۸ وزیر از افراد معرفیشده رای لازم را برای ادامهی مسئولیت به دست نخواهند آورد و معنای این شرایط آن است که دولت در وضعیت کنونی کشور در تعدادی از وزارتخانههای حساس برای مدت نامعلومی وزیر نداشته باشد.
۲- با توجه به جمیع جهات ذکرشده و نیز مشکلات انتخاب وزرا با عنایت بهعدم تفاهم فیمابین که در انتخاب هر فردی بروز مینماید (که حتی در مواردی انتخاب یک وزیر به بیش از یک سال انجامیده است) و از آنجا که اینجانب اصالت در اختلافاتی که بین سه مرجع ریاستجمهوری، نخستوزیر و مجلس پیش میآید بر اساس روح قانون اساسی و نیز صلاح کشور تمایل به مجلس منبعث از آرای ملت میدانم و معتقدم که در چنین مواقعی مصالح مملکت ایجاب مینماید رئیسجمهوری و نخستوزیر بدان تمکین نمایند بدینوسیله بر اساس اصل ۱۳۵ قانون اساسی استعفای خود را تقدیم مینمایم. توضیحات اجمالی در این خصوص به پیوست تقدیم میگردد.
امید است این استعفا شرایط لازم را برای تشکیل دولتی که نخستوزیر آن بتوند با استفاده از رهنمودهای مقام معظم ولایت فقیه و نیز با استفاده از تمام اختیارات آمده در اصل ۱۳۴ قانون اساسی (از جمله بخشهای تردیدناپذیر آن نظارت بر کار وزیران، هماهنگ ساختن تصمیمات دولت در همهی هزینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاست داخلی و خارجی و نیز تعیین برنامه و خطمشی دولت است) با اقتدار عمل نماید، فراهم سازد.
۳- با توجه به اصل ۱۳۵ قانون اساسی تا تعیین دولت جدید اینجانب به وظایف قانونی خود به صورت کامل ادامه خواهم داد و اعضای دولت خدمتگزار با نشاط و قدرت وظایف خود را با توانمندی لازم انجام خواهند داد.
۴- طبیعی است که تا انتخاب دولت جدید، برادر دکتر ولایتی به عنوان وزیر خارجهی کشورمان با پشتیبانی کامل نظام، بیانگر نظرات رسمی جمهوری اسلامی در مذاکرات صلح ژنو باشند و بتوانند با رهنمودهایی که به طور مستمر از روسای محترم سه قوه کسب مینمایند به وظایف خود ادامه دهند.
ضمنا فرصت را مغتنم شمرده اعلام میدارد:
الف – اگر دولت خدمتگزار در طول سالیان دشوار و سراسر جنگ و جهاد گذشته توانسته باشد با توفیقات الهی خدماتی مورد رضایت مردم مومن و آزادهی کشورمان انجام دهد به یقین جز در سایهی حمایتهای همهجانبه رهبر کریم و عظیمالشان انقلاب و مردم ایثارگر و شهید پرورمان نبوده است.
معجزهی دفاع مقدس به ایستادگی و مقاومت ۸ سال گذشته از آن امام و امت بزرگوار اوست و اگر دولت توانسته باشد در این سالیان تنها لیاقت عنوان خدمتگذار محرومان را برای خود حفظ کند بزرگترین افتخار را کسب کرده است و با این وصف اینجانب خود را مقابل امام امت و امت بزرگوار امام خجل مییابم.
ب – بنده به عنوان یک خدمتگذار بسیار کوچک در هر شرایطی و در حد توان زیر فرمان نخستوزیر محترم جدید و دولت او خواهم بود و انشاءالله از خدمات ناچیزی که ممکن است از دست اینجانب برآید غفلت نخواهم کرد. قدرتهای مستکبر جهانی و ایادی آنها باید بدانند که در کشور اسلامی انقلابی ما اختلاف سلیقه و نظر در سیاستهای داخلی و خارجی نمیتواند سبب فراموشی ضرورت وحدت صفوف در مقابل توطئههای آنان بهویژه توطئهی شیطان بزرگ آمریکا باشد و ملت رشید به یقین میداند که در یک جامعهی آزاد و سربلند که آثار دیکتاتوری و وابستگی از آن رخت بربسته، آمد و رفت دولتها یک امر طبیعی و انشاءالله توام با خیر و برکات برای مردم است. میرحسین موسوی نخستوزیر ۱۴ر۶ر۶۷ (کیهان، سهشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۶۷ ص ۱۰)
مخالفت آیتالله خامنهای
صبح فردای آن روز یعنی سهشنبه ۱۵ شهریور ۶۷ خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر داد که رئیسجمهوری با استعفای مهندس موسوی از سمت نخستوزیری موافقت نکرده است. «روابط عمومی نهاد ریاستجمهوری در پی ارسال نامهی مهندس میرحسین موسوی نخستوزیر به حجتالاسلام والمسلمین خامنهای مبنی بر استعفا از سمت نخستوزیری در صبح امروز (سهشنبه ۱۵ شهریور) رئیسجمهوری طی نامهای خطاب به نخستوزیر استعفای وی را نپذیرفت.» (کیهان: ۱۵ شهریور ۶۷)
واکنش تندِ امام به استعفای میرحسین موسوی از نخستوزیری در شهریور ۱۳۶۷/ چه وقت گله و استعفاست
ورود امام به ماجرا
اما ماجرای استعفای نخستوزیر به همینجا ختم نشد و امام خمینی نیز در همان روز یعنی سهشنبه ۱۵ شهریور ۶۷ شخصا به آن ورود کردند، ایشان طی نامهای تند خطاب به میرحسین موسوی، از این استعفا اظهار تعجب کردند.
متن کامل نامه آیتالله خمینی به میرحسین موسوی به این شرح بود:
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای موسوی، نخستوزیر محترم
نامه استعفای شما باعث تعجب شد. حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین ردهبالای نظام را در جریان میگذاشتید.
در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند، چه وقت گله و استعفا است.
شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید. در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید، چون گذشته عمل میشود.
این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود رای دهد.
تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد در اختیار دولت قرار خواهد داد.
همه باید به خدا پناه بریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوءاستفاده کنند. مردم ما از اینگونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تاثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت.
از آنجا که من به شما علاقهمندم انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
والسلام
روحالله الموسوی الخمینی – ۱۵ر۶ر۶۷ (اطلاعات، چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۶۷ ص ۲)
میرحسین استعفای خود را پس گرفت
در شامگاه همان سهشنبه ۱۵ شهریور ۶۷، میرحسین موسوی در پی نامهی هشدارآمیز امام خمینی در مورد استعفایش، با ارسال نامهای به محضر ایشان استعفای خود را پس گرفت.
متن نامهی آقای موسوی به این شرح بود:
بسمالله الرحم الرحیم
محضر مبارک مقام رهبری حضرت امام خمینی مد ظلهالعالی
ضمن تقدیم سلام و تحیات، پیام پدرانه و هشداردهندهی حضرتعالی را به گوش جان شنیدم. اینجانب عزت و مصلحت را در تبعیت از مقام معظم رهبری میدانم و استعفای خود را که با انگیزهی دلسوزی برای اسلام و انقلاب و مصلحت کشور تقدیم نموده بودم، پس میگیرم. مسائل و مواردی که چارهجویی آنها را به مصلحت کشور میدانم، حضورا عرض میکنم و در هر حال مطیع امر رهبری به عنوان یک مرید و مقلد بوده و هستم.
میرحسین موسوی/ نخستوزیر (اطلاعات، چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۶۷ ص ۲)
نظر شما