به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سلام نو | مرتضی کوه مسکن: در تمام ساختارها چه ساختارهای تجاری چه صنعتی و چه فرهنگی حضور مدیران روابط عمومی باتجربه که هم راه تعامل با رسانه ها را بدانند و هم بتوانند انتقادات را به درستی به بالادست خود انتقال و درصدد رفع و رجوع مشکلات برآیند، میتواند کمکی باشد به پیشرفت آن ساختارها.
قطعا در مجموعههای فرهنگی اهمیت حضور مدیران روابط عمومی متبحر و کاربلد بیش از هر جای دیگر به چشم میآید و در مجموع عملکرد مدیران سینمایی که می نگریم، یزدان عشیری مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی توانسته تا حد زیادی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی سازمان سینمایی، رو به جلو حرکت کند.
یزدان عشیری قبل از سازمان سینمایی ارشاد در سازمان سینمایی حوزه هنری نیز توانست بانی اتفاقاتی مثبت هم در مسیر تعامل با اهالی سینما و اصحاب رسانه باشد و کاری کند رسانه سوره سینما دوباره به روزهای اوج خود بگردد و رسانه ای شود که به غیر از بازنشر، در مسیر تولید محتواهای کلیدی به خصوص در زمینه نقد مسائل سینما و گفتگو با صاحب نظران جریان ساز باشد. در عین حال او در حوزه هنری رقم زننده نشست های هم اندیشی میان مدیران، سینماگران و منتقدان بود و از این مسیر روزنی گشوده شد برای تعمق بیشتر بر مسائل سینما.
حضور یزدان عشیری در مقام مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی همزمان بود با انبوه اتفاقات تلخ از ماجرای بسته شدن سینماها به دلیل کرونا، تا اتفاقات سال ۱۴۰۱ و ناآرامی های مختلف که اصلی ترین ضرر آن به سینما بود و بعد هم که تغییر و تحولات منطقه ای و جنگ افروزی ناجوانمردانه صهیونیستها را شاهد بودیم که هر کدام از آنها اگر مدیریت و مشاوره های اطلاع رسانی نبود ممکن بود حتی به تعطیلی مجدد سینماها منجر گردد.
عشیری در سال ۱۴۰۰ توانست یک تنه جور بیماری دبیر جشنواره فجر را که حتی وضعیت مناسب برگزاری نشست خبری را نداشت، به دوش کشیده و بدون هر گونه چشمداشت منصبی، به مانند یک مدیر موفق هم مدیریت کاخ جشنواره را انجام داد و هم کاری کرد که اتفاقات سینماهای مردمی نیز در حداقل زمان در رایزنی با مدیران مربوطه، حل گردد. او حتی شرایطی را فراهم کرد که اهالی رسانه در همان کاخ جشنواره و توسط نمایندگان وزارت بهداشت، چکآپ شده و واکسن کرونا تزریق کنند.
وی در سال تحریمی ۱۴۰۱ نیز توانست کمک حال جشنواره فیلم فجر شده و با همراهی مسعود نجفی-که او نیز از افراد باتجربه روابط عمومی است- کاری کرد که همچنان جشنواره فجر از حیث اطلاع رسانی، جشنواره ای پررونق باشد؛ کمک های فکری او بود که باعث شد حین جشنواره چندین و چند گزارش مشهود از سینماهای مردمی در فضای رسانه ای نشر یافت درباره همچنان استقبال مردم از جشنواره فجر
محمد خزاعی به درستی دریافته بود که هرجا روابط عمومی حرفه ای کنارش بوده توانسته بهتر عمل کند و واقعا اگر تجربیات مختلف یزدان عشیری از انجمن سینمای جوان تا حوزه هنری، ارشاد و... و همچنین سابقه نقد و روزنامهنگاری اش در رسانه های مختلف نبود، بی شک خزاعی بعید بود حتی مدیریت خود را به پایان برساند چون تقریبا در این سه سال هرازگاهی بحرانی در سینما روی میداد، از پاسخگوترین افراد در سازمان همین یزدان عشیری بود.
یادمان نمیرود که بسیاری از گرفتاران سینما وقتی برای برخورداری از یک وام حداقلی به در و دیوار میزدند و جز کاغذبازی نصیب شان نمیشد سراغ عشیری میرفتند که تلاش میکرد در دسترس باشد و با روی باز تا جایی که میتواند برای کمک به نیازمندان گرفتار صنف سینما کاری انجام دهد.
یزدان عشیری با سابقه ای که در سینما داشته حقش این بود که لااقل در زیرمجموعه هایی مثل انجمن سینمای جوان،موزه سینما، یا مرکز و...، پست گرفته و به عنوان یک مدیر خبره در حیطه کمک به فیلمسازان متخصص دورافتاده، کار کند ولی خزاعی احتمالا از واهمه تنها شدن، او را کنار خود نگه داشت و باز عشیری در همان مدیرکلی روابط عمومی سازمان سینمایی، تا حد امکان کمک کرد به حل سوءتفاهمات.
فقط در نظر بگیرید برخلاف ادوار قبل که مراسم روز خبرنگار عمدتا با حضور محدودی رسانه های نورچشمی برگزار میشد، یزدان عشیری بازی را به هم زد و از تمام رسانه ها در روز خبرنگار تجلیل به عمل آورد و اتفاقا رسانه های منتقد را بر صدر نشاند تا نشان دهد اگر بناست تحولی روی دهد از دریچه همین نقدها و نظرهاست.
اگر می بینیم برخی زیرمجموعه های سازمان سینمایی نتوانستند در بحث اطلاع رسانی، موفق عمل کنند کاملا ناشی از عدم حضور نیروهایی رسانهشناس به عنوان مدیران روابط عمومی است و عشیری بارها سعی کرد در گپ و گفت با زیرمجموعه ها به آنها این تحلیل را ارائه دهد که بدون منتقدان راستین، ره به جایی نمی برند؛ برخی از این رهنمود ساده استفاده کردند و بسیاری آن را جدی نگرفتند و نتیجه اش هم شد انبوه گاف و گلایه-حتی از سوی شرکت کنندگانی که حمایت های خوبی از برخی زیرمجموعه ها گرفتند ولی درنهایت چون کارنابلد بودند، کاری از پیش نبردند.
یزدان عشیری در کنار آن که تجربیات رسانه ای، روابط عمومی گری و مدیریت فرهنگی را دارد از اعضای باسابقه انجمن نویسندگان سینما و جامعه تهیه کنندگان سینماست ولی هیچ گاه از این کسوت ها برای بهره وری و مثلا تصویب پروژه برای خودش،استفاده نکرد و برای همین خوشنام باقی ماند.
یزدان عشیری در حین برگزاری بخش بین الملل فجر نیز از همکاران اصلی رائد فریدزاده-مدیر فعلی سازمان سینمایی و معاون بین الملل سابق فارابی- بود و در برگزاری نشست های بین الملل و ایجاد فضای آرام برای بهبود برگزاری بین الملل فجر، داشته هایش را برای فریدزاده در طبق اخلاص نهاد و البته که رائد فریدزاده هم باهوش بود که خیلی خوب توانایی های عشیری را شناخت و از او در پیشبرد برنامه های خود بهره جست.
به نظر میرسد در ساختار مدیریتی فرهنگی هرقدر که نقد و آسیب شناسی میشود به همان اندازه باید درباره ساختارها و افراد مثمرثمر، حرف زده شود تا مدیران بالادستی بدانند برای بهبود حتما لازم نیست تغییرات بنیادی ترتیب داد و گاهی میشود از نیروهای موجود به بهترین شکل استفاده کرد.
نظر شما