به گزارش سلام نو به نقل از تابناک، خانم آدالگیزا از دخترش گریزی، ۳۱ ساله که از هیدروسفالی (سر غول‌پیکر) رنج می‌برد، نگهداری می‌کند. پدر گریزی او را رها کرد و حالا مادرش تنها مسئول مراقبت از اوست. گریزی نمی‌تواند صحبت کند، چشم‌هایش نمی‌بیند و به پوشک نیاز دارد، با این حال خانم آدالگیزا همچنان با عشق از او نگهداری می‌کند.
او لحظه به دنیا آمدن دخترش را به یاد می‌آورد، می‌گوید زمانی که پزشکان گفتند که گریزی «متفاوت به دنیا آمده» دعا کردم که حالش خوب باشد و مشکل جدی نباشد.
او به یاد می‌آورد پزشکان جرأت نداشتند وضعیت دخترش را به او اطلاع بدهند، پزشکان برای درمان او تلاش کردند اما، بدن گریزی، سوپاپی را که برای کاهش فشار مغز قرار داده شده‌بود، پس زد. پزشکان به او اطمینان دادند که دخترش بیش از سه ماه زنده نخواهد ماند، اما این خبر برای آدالگیزا خوشحال‌کننده نبود، او «گریزی» را با همه خاص بودنش دوست داشت.
آدالگیزا می‌دانست تنها نیرویی که می‌تواند دخترش را نجات دهد، عشق بی قید و شرط است، او دخترش را مثل همه نوزادان معمولی در آغوش گرفت تا عزم خود را در مواجهه با مشکلات نشان بدهد.
شایان ذکر است که پدر بیولوژیکی «گریزی» بیش از ده سال پیش از مسئولیت خود چشم پوشی کرد و فرار را بر قرار ترجیح داد، و تمام بار مسئولیت به دوش مادر خانواده افتاد. با این حال این اتفاق تجسمی از قدرت عشق و محبت مادرانه را به نمایش گذاشته و تحسین همگان را برانگیخته‌است. به راستی که مادران فرشته‌های خدا روی زمین هستند تا به رنج‌های زمینی انسان‌ها، رنگ آسمانی ببخشند.
گفتنی است هیدروسفال یا آب‌آوردن مغز در پزشکی به وضعیتی گفته می‌شود که مایع مغزی-نخاعی تولید شده در شبکه کوروئید بیش از اندازه در بطن‌های مغزی و دیگر حفره‌های مغز انباشته گردد و منجر به افزایش حجم آن‌ها شود.
نظر شما