دکتر سیده ناهید کریمی*: موجودیت و بالندگی شهر تهران برآیند سه رکن اساسی است که عبارتند از شهر ( فضای کالبدی و کارکردی مناسب )، شهروند ( مسولیت پذیر ) و مدیریت شهری ( شهروند مدار ) می باشد و کیفیت ارتباطات و تعاملات این سه رکن با یکدیگر و با نظام سیاسی و اداری کشور و محیط اقتصادی - فرهنگی ملی و فراملی، تعیین کننده ظرفیت توسعه یابی و سطح توسعه یافتگی شهر تهران است. برای رسیدن به آن نیازمند برخورداری از نظام مدیریت یکپارچه و مبتنی بر اصول حکمروایی خوب شهری با نقش آفرینی شهرداری تهران از یک سازمان خدماتی به یک نهاد اجتماعی و بازیگری کلیدی در عرصه دیپلماسی شهری و حکمروایی جهانی حوزه توسعه شهری، هستیم.
با توجه به گسترده این حوزه و ارتباط گسترده آن با موضوعات مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی و رفاهی شهروندان، موضوعات مختلفی در دو دهه گذشته، تأثیرات گوناگونی بر شاخص های سنجش و به دنبال آن بر اثربخشی برنامه های اجرایی گذاشته است. مباحثی از قبیل؛ فاصله های طبقاتی فقر و محرومیت، حاشیه نشینی، نابرابری های اقتصادی، افزایش فساد، توزیع ناعادلانه امکانات و غیره تهران را از فرهنگ، سلامت، رفاه، تأمین اجتماعی، فرصت های برابر، توزیع مناسب امکانات دور نموده که بسیاری از آن منتج به عملکرد نامناسب مدیریت شهری خاصه در چند سال گذشته می باشد.
در حال حاضر شهرداری تهران با بکارگیری حدود ۹۰۰۰ نفر در حوزه اجتماعی و فرهنگی در قالب سازمان فرهنگی و هنری، معاونت امور اجتماعی ( با حدود ۱۳ زیر مجموعه )، مناطق ۲۲ گانه، نواحی، محلات و غیره و با اختصاص بودجه ای در خور توجه، عملا به یک موجودیت منفعل، بدون کارکرد و تقریبا بدون اقتدار و خالی از وجاهت اجتماعی و فرهنگی در بین همگان تبدیل شده است.
لذا ضروریست در اولین گام طرح تحول حوزه اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با نگاه اولویتی به بازنگری در سیاست ها و رویکردهای مدیریتی، اصلاح ساختاری، اصلاح فرآیندها، اصلاح مأموریت ها، اصلاح بودجه ریزی این حوزه، ارزشیابی و بازنگری در منابع انسانی موجود و غیره صورت پذیرد. بدیهی است میزان موفقیت در گام های برنامه پیشنهادی و اثربخشی برنامه های آتی، منوط به تدوین و اجرای این طرح می باشد.
*کارشناس مسائل فرهنگی - اجتماعی و مدرس دانشگاه
نظر شما