به گزارش سلام نو به نقل از تابناک، در دوران افزایش محدودیتها برای دسترسی به شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای ارتباطی، بازار فیلترشکنها رونق گرفت. البته این محدودیت نهتنها بر کسبوکارهای مرتبط با فیلترشکن تأثیر گذاشته، بلکه برای مشاغل دیگر، مشکل ساز بوده و چالشهای جدیدی نیز برای کاربران، بهویژه نوجوانان، ایجاد کرده است.
این روزها رفع فیلترینگ موضوع قابل توجهی شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تابناک، این، قصه یکی از فعالان جزء و عضو بسیار کوچک از اهالی فیلترشکنفروشی است که در کرج زندگی میکند و نامش را در این مطلب «آریا» گذاشتهام، چون نخواست تا اسم واقعیاش را در مطلب بیاوریم.
آریا به خبرنگار تابناک گفت: «از ابتدای فیلترینگ اینستاگرام توانستم ماهی ۴۰۰ میلیون تومان درآمد داشته باشم.»
این فیلترشکنفروش ادامه داد: «در ابتدا تنها برای خودم فیلترشکن راهاندازی کرده بودم، اما کمکم به دیگران نیز کانتهای ویپیان فروختم و از این راه درآمدهای خوبی کسب کردم. اما از زمان آغاز فرایند رفع فیلترینگ، درآمدم به شدت کاهش پیدا کرده است و در حال حاضر به کمتر از ۲۰ میلیون تومان رسیده است.» آریا سیاستهای مدنظر پزشکیان و دولتش را در راستای رفع فیلترینگ، عامل اصلی یک بیستم شدن درآمدش میداند.
او در پاسخ به این سؤال که چه طیفی از شهروندان مشتریهای او هستند، پاسخ داد: «همه طیفها از ویپیانهای خوب من استفاده میکنند، حتی بچههای موسوم به ارزشیها و انقلابیها.»
آریا که دوران زندگی را با فراز و نشیبهای بسیار پشت سر گذاشته است، از دوره قبل از مطرح شدن رفع فیلترینگ، به عنوان دوران طلایی درآمدزاییاش یاد میکند. از همین بابت هم دل خوشی از رئیسجمهور جدید و پیگیری رفع فیلتر ندارد.
به نظر میرسد بخش عمدهای از درآمد او در دوران طلایی در اصل متعلق به کسانی بوده است که با فیلترینگ دچار مشکل شده و کسبوکارشان از رونق افتاده بود.
آفات فیلترشکن بر زندگی نوجوانان
در این میان نوید موسوی، کارشناس رسانه در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی تابناک، درباره آثار فسلترشکن ها در جامعه اظهار کرد: ما در عصری زندگی میکنیم که ارتباطات جزء جداییناپذیر آن است. در دوران ما، نمیتوان ارتباطات را بهمعنای واقعی کلمه فیلتر کرد. شاید بتوان با ایجاد محدودیتها و نویزهایی، فرآیند انتقال اطلاعات را مختل کرد یا تا حدی مانع آن شد؛ اما امروزه بهقدری پلتفرمها و ابزارهای ارتباطی گسترده و متنوع شدهاند که نمیتوان گفت این جریان بهطور کامل مهار شده است.
وی ادامه داد: من به عنوان کسی که در این حوزه کار کرده و تا حدی مطالعه داشته است، دغدغه هایی دارم. این مهم است که بدانیم از منظر یک افسر امنیتی نگاه نمیکنم؛ شاید آنها ملاحظات دیگری داشته باشند که ما از آنها بیخبر هستیم. اگر آنها دلایل امنیتی خاصی مطرح کنند، ما در مقام کارشناسان رسانه نمیتوانیم چندان اظهارنظر کنیم. اما از دید رسانهای، ارتباطات، با همه مشکلات و آسیبهایی که ممکن است به همراه داشته باشد، یکی از ضروریات زندگی مدرن است.
حتی زاکربرگ هم آثار منفی اینستاگرام را رد نمی کند
این کارشناس رسانه بیان کرد: برای مثال، خود مارک زاکربرگ هم بابت آثار منفی اینستاگرام بر زندگی نوجوانان عذرخواهی کرده است. این موضوعی بدیهی است و نیازی به تأکید من یا شخص دیگری ندارد. اما این که تصور کنیم با فیلترینگ، آثار منفی رسانهها را از بین میبریم، راهحلی چندان مؤثر و مناسبی به نظر نمیرسد.
وی افزود: از زمانی که پلتفرمهایی مثل تلگرام و اینستاگرام در ایران فیلتر شدند، بسیاری مجبور به استفاده از فیلترشکن شدند. این مسئله باعث شده کودکان و نوجوانان نیز به این ابزارها دسترسی پیدا کنند و در نتیجه، به سایتها و محتواهای غیراخلاقی کشیده شوند. این خود بهنوعی آسیبزاست.
موسوی گفت: نکته مهم دیگر این است که فیلترینگ نهتنها ارتباطات، بلکه بسیاری از کارکردهای رسانهای نظیر اطلاعرسانی، آموزش، تبلیغات و حتی سرگرمیهای سالم را مختل میکند. در عصر ارتباطات، بسیاری از حوزههای زندگی ما مانند تجارت، آموزش، و آگاهیبخشی به رسانهها وابسته است. بنابراین، هرگونه محدودیت در ارتباطات، اختلالی در این زمینهها ایجاد میکند و تأثیرات منفی آن فراتر از دسترسی به چند سایت غیراخلاقی است.
وی ادامه داد: به نظر من، افرادی که مدافع فیلترینگ هستند، نگاه منفی و یکسویهای به رسانه دارند. این نگاه نیازمند بازنگری است، بهویژه در دولت فعلی که انتظار میرود سیاستهای بازتری نسبت به این موضوع داشته باشد. بهجای محدود کردن، بهتر است گفتوگویی میان مدافعان و مخالفان فیلترینگ شکل بگیرد تا با تبادل نظر و بررسی دلایل امنیتی یا فرهنگی، به راهحل بهتری دست یابیم.
نوجوانها با محدودیت، حریص تر می شوند
وی بیان کرد: من که سالها با نوجوانان در ارتباط بودهام، میبینم که آنها بسیار علاقهمند به برقراری ارتباطات هستند و از محدودیتها خسته و کلافه شدهاند. این محدودیتها گاهی بهجای کاهش آسیبها، وسوسه استفاده از ابزارهای ممنوعه را در آنها تقویت میکند. این موضوع نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه چالشهای جدیدی نیز ایجاد میکند.
این کارشناس رسانه توضیح داد: وقتی یک پلتفرم یا نرمافزار ارتباطی مانند تلگرام یا اینستاگرام وارد عرصه میشود و امکاناتی را ارائه میدهد، این امکانات معمولاً از سوی جامعه مخاطبان، که در سراسر دنیا و کشورهای مختلف زندگی میکنند، مورد پذیرش قرار میگیرد و مطلوبیت خاصی دارد.
وی افزود: به عنوان مثال، اینستاگرام و تلگرام کاربران زیادی دارند که از این پلتفرمها برای برآوردن بخشی از نیازهای ارتباطی خود استفاده میکنند. من خودم به عنوان یک کاربر تلگرام، از سال ۱۳۹۴ یا ۱۳۹۵ از این پلتفرم استفاده کردهام. در این مدت کانالها و گروههای مختلفی داشتم و با افراد بسیاری از طریق آن در ارتباط بودم. این چیزی نیست که کسی بخواهد به راحتی از دست بدهد. اگر پلتفرمی جایگزین شود و از مردم خواسته شود که دستوری وارد آن شوند، این رفتار نه شایسته شهروندان است و نه منطقی.
موسوی تشریح کرد: افرادی که زمان و انرژی خود را صرف کار با این پلتفرمها کردهاند و نیازهای ارتباطی خود را از طریق آنها برآورده کردهاند، حالا با فیلتر شدن این ابزارها، احساس میکنند گذشته و سرمایهگذاریهایشان نادیده گرفته شده است. فضای مجازی امکاناتی مانند آرشیو، گروه و سوپرگروه ارائه میکند که همه اینها برای کاربران ارزشمند هستند. نمیتوان این امکانات را به کلی نادیده گرفت و این پلتفرمها را مخرب دانست. اگر هم مشکلی وجود دارد، میتوان محدودیتهای هدفمند و معقولی اعمال کرد، نه اینکه کل زیرساخت را از بین برد.
نظر شما