به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، مهدی زارع زلزله شناس در روزنامه هم میهن نوشت: خشکسالی و بحران آب و آسیبپذیری بالا هم مزید بر علت است و بنابراین برای کم کردن ریسک از کلانشهرها، از کارهای مهمی که در ایران لازم است انجام شود انتقال پایتخت و تمرکززدایی از تمام شهرهای پرجمعیت و مدیریت ریسک سوانح در کلانشهرهای موجود است.
مدیریت ریسک سوانح در کلانشهرها اکنون در دنیا یک حوزه میانرشتهای در حال توسعه سریع است که به دنبال تصمیمگیری عمومی در مورد ایمنی و پایداری بزرگترین مراکز شهری در مواجهه با تهدیدات محیطزیستی از سیل، طوفان، زلزله، آتشسوزی و بیماریهای همهگیر گرفته تا مخاطرات چندگانه ناشی از تغییرات اقلیمی است. این یک حوزه تخصصی جدید، رقابتی و نوآورانه است که از پژوهش در سه حوزه جداگانه اما با همپوشانی استفاده میکند: مخاطرات و سوانح، کلانشهرها، و حکمرانی.
در اواخر قرن بیستم، هر یک از این زمینهها دستخوش تغییرات اساسی شد و فرصتهای جدیدی ایجاد شد.
ابتدا، نقش انسان در ریسک سوانح برجسته شد و توجه بیشتر به انسان به عنوان عوامل ایجاد ریسک و فراهم کردن زمینه برای ورودیهای علوم اجتماعی و انسانی افزایش یافت.
دوم، اندازه، پیچیدگی، و برجستگی سیاسی-اقتصادی شهرهای بسیار بزرگ بر اساس تجربیات سوانح مهمی مانند زلزله هائیتی ۲۰۲۰ مطرح شد که منجر به تشخیص این موضوع شد که همچنین مکانهایی با مخاطرات بیسابقه به عنوان شهرهای فقیر با سرعت زیاد و البته شهرهای پرمخاطره ولی مرفه با سرعت کمتر در حال رشدند.
سوم، مفهوم تصمیمگیری کلان فراتر سطح اقدامات دولتها گسترش یافته و مشارکتهای طیف وسیعی از گروههای غیردولتی را که قبلاً نقش برجستهای در امورعمومی ایفا نکرده بودند، دربر گرفت. حداقل سه مفهوم جدید از مدیریت ریسک سوانح کلانشهر از این تحولات پدیدار شد: حکمرانی ریسک محور تطبیقی، حکمرانی شهر هوشمند و حکمرانی زیباییشناختی.
حکمرانی ریسکمحور تطبیقی بر ظرفیتهای جوامع در معرض خطر برای تطبیق مداوم با عدم قطعیتهای در حال تغییر و پویا در جمعیتهای انسانی و محیطزیست آینده متمرکز است. این نوع حکمرانی یادگیری محور، مشارکتی و هوشمند است. حکمرانی شهر هوشمند به دنبال بهرهبرداری از قابلیتهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات جدید و نهادهای انسانی مرتبط با آنها برای کارهای خودکار پیشبینی و هشدار و پاسخ به ریسک است.
حکمرانی زیباییشناسانه به اولویتهای نخبگان اجتماعی، علمی، سیاسی در تدوین و اجرای سیاستهای ریسکمحور اهمیت میدهد. در این حکمرانی «زیبایی» یک بُعد مهم اخلاقی و تمدنی دارد که بر پایه مقررات و زیرساختهای دولتی اعمال میشود. هیچ کلانشهری تاکنون بهطور کامل هیچیک از این مدلهای حاکمیت ریسک را نپذیرفته است، اما بسیاری از کلانشهرهای کشورهای مرفه در حال آزمایش تغییرات مختلف و تغییرات ترکیبی هستند که کاربردهای جدید را با شیوههای اداری سنتی ترکیب میکنند؛ ترتیباتی که متناسب با شرایط محلی ساخته شدهاند، هنجار هستند.
با این حال، به نظر میرسد برخی از نسخههای حاکمیت ریسک تطبیقی، کاندیدای اصلی برای پذیرش گستردهتر باشد، تا حد زیادی به این دلیل که نیاز به سازگاری مداوم با چالشهای جدید را با تغییر محیطها و جوامع تشخیص میدهد.
سوال مهم آن است که صحبت از پایتخت جدید ایران - در یک شهر ساحلی - در گفتههای اخیر رئیسجمهور آیا حاصل جمعبندی یک بررسی کارشناسی است؟ رئیسجمهور قبلاً اشاره کرده که «آقای عارف مأموریت بررسی این طرح را بر عهده دارند. بیتوجهی به این موضوع میتواند کشور را در آینده با بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات متعدد دیگر مواجه کند.» به نظر میرسد تا زمانی که انتخاب محل جدید برپایه یک جمعبندی پانل تخصصی نباشد، مخالفان سیاسی دولت و کارشناسان مخالف ایده انتقال پایتخت همچنان میتوانند با یک خط اظهارنظر با اصل موضوع ابراز مخالفت کنند. مثلاً پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران در واکنش به اظهارات رئیسجمهوری و با تاکید بر اینکه طرح انتقال پایتخت به نتیجه نخواهد رسید، گفت: «با انتقال پایتخت نهتنها مشکلات تهران رفع نمیشود، بلکه این مشکلات به محل جدید نیز انتقال داده میشوند.»
نظر شما