به گزارش سلام نو، هرمز شجاعی مهر متولد ۳ آذر ۱۳۳۵ در بابل ، مجری با سابقه تلویزیون است.
او فارغ التحصیل لیسانس تعاون، تامین و اجتماعی می باشد که از رادیو شروع کرد و به تلویزیون آمد و با برنامه سیمای خانواده به شهرت رسید و حالا دو فرزند دارد.
پدرش کارمند وزارت کشاورز و از علاقمندان گیاه بود و با اینکه شش کلاس سواد داشت بخاطر دانش و علمی که داشت ، دکتر صدایش می زدند.
من اولین بار اجرای رسمی ام را از ایستگاه راه آهن بافق یزد آغاز کردم ، جای که شوهر خواهر من معاونت راه آهن بافق یزد را برعهده داشت
آن روز ها که دانش آموز بودم و به نزد خواهرم رفته بودم ، دیدم کسی در محوطه راه آهن اعلام می کند: مسافرین تهران زودتر سوار شوید …
از آن شخص خواستم تا من اینکار را انجام دهم ، آنجا بود که اولین بار پشت میکروفن نشستم و گفتم: از مسافرین محترم تقاضا می کنم به قطار سوار شوید.
از طریق برادرش که در بابل گریمور و طراح دکور بود سال ۱۳۴۵ وقتی ۱۰ ساله بود به گروه تئاتر مامتی معرفی شد و کار خود را با تئاتر آغاز کرد.
ولی همیشه از طرف کارگردان ها بخاطر صدایش برای حضور در رادیو تشویق می شد.
در سال ۱۳۵۳ وقتی ۱۸ ساله بود برای تحصیل از بابل به تهران آمد و در همان زمان در تست گویندگی رادیو شرکت کرد و قبول شد.
بعد از مدتی بخاطر جریان انقلاب از رادیو فاصله گرفت و به سربازی رفت تا اینکه از پس از پیروز انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۱ به رادیو بازگشت.
اولین بار برنامه «سلام صبح بخیر» را در رادیو اجرا کرد سپس اجرای زنده برنامه خانواده را در تلویزیون تجربه کرد و مسیر خود را ادامه داد.
در نهایت ۱۰ سال بعد در سال ۱۳۷۱ وقتی ۳۷ ساله بود با اجرای برنامه «تهران نیست» وارد قاب تلویزیون شد سپس با اجرای «سیمای خانواده» به اوج شهرت رسید.
شجاعی مهر در سال ۱۳۷۸ در کنار اجرا در تلویزیون سنگ بنای «مجله خانواده سبز» را بنا نهاد و حالا صاحب امتیاز و مدیر مسئول این مجله می باشد.
سال ۱۳۹۵ تلویزیون خبر ابتلای هرمز شجاعی به سرطان حنجره و بستری شدن وی در بیمارستان پخش شد و از مردم خواستند برای سلامتی وی دعا کنند.
این خبر ساعاتی بعد تکذیب و مشخص شد آقای شجاعی مهر تنها برای مشکل تیروئید خود در بیمارستان جراحی شده بود.
پس از گذشت چندین سال آقای مجری تایید کرد بیماری اش خیلی خطرناک بوده و کمتر خطر آن منجر به از دست دادن صدایش می شد که به لطف خدا درمان شد.
هرمز شجاعی سال ها پیش ازدواج کرده و متاهل می باشد ، ثمره این ازدواج یک دختر بنام ندا و یک پسر بنام امین می باشد که هیچکدام در مسیر پدر نیستند.
نظر شما