سلام نو – سرویس سیاسی: دولت سخنگو ندارد! نه یک ماه و دو ماه بلکه از میانه مرداد ماه 97 دولت حسن روحانی سخنگو ندارد، آن هم در دورانی که بیشترین فشار روی دولت است و نیاز زیادی به سخن گفتن دولت با افکار عمومی حس میشود.
حالا پس گذشت نزدیک به هفت ماه و مطرح شدن نامهای بسیار، ظاهرا رییس جمهور به شکلی جدیتر به دنبال یک سخنگو برای دولت است، آن چنان که رییس دفتر روحانی هم این مسئله را تایید کرده است.
یکی از نامهایی که این روزها در برخی محافل برای قبول سمت سخنگویی مطرح میشود فیاض زاهد است، فعال سیاسی با سابقه اصلاحطلب که در بین اهالی رسانه نیز نامی شناخته شده است و در صورت قبول این پست توان ترمیم ارتباط دولت با رسانهها را دارد.
در گفتوگویی که فیاض زاهد با سلام نو داشت گفت که او نیز زمزمههایی در این باره شنیده ولی اخبار بیشتری ندارد. این روزنامه نگار با سابقه تاکید داشت که هر کس سخنگوی دولت شود وارد میدان مین شده و تنها با صداقت و شفافیت است که میتواند اعتماد از دست رفته افکار عمومی را دوباره به دولت بازگرداند.
مشروح گفتوگوی سلام نو با فیاض زاهد را در ادامه بخوانید:
اخیرا در فضای در میان فعالین سیاسی و رسانهای و فضای رسانهای اینطور گفته شده که شما به عنوان یکی از نامزدهای جدی برای سخنگویی دولت مطرح هستید.
من هم در همین فضای رسانهای شنیدهام و اطلاعی ندارم.
در فضای مجازی نسبت به مطرح شدن شما واکنشهایی صورت گرفت و برخی حمایتها و انتقادها شده که ظاهرا نشان از جدیتر شدن حضور شما در این سمت است.
صادقانه بگویم اطلاع دقیقی ندارم و من هم مثل شما زمزمههایی در این باره شنیدم. از تمام کسانی هم که حمایت یا نقد و حمله کردند تشکر میکنم.
اگر چنین پیشنهادی به شما شود حاضر به پذیرش آن هستید؟
از منظر وطن پرستی قابل توجه است ولی از منظر حرفهای و سیاسی مانند ورود به میدان مین است.
فارغ از حضور یا عدم حضور شما به عنوان سخنگوی دولت، اساسا امروز دولت نیازی به سخنگو دارد؟
در این که دولت باید سخنگو داشته باشد تردید نیست، چون دولت بر اساس یک مانیفست رای آورده و با افکار عمومی ارتباط برقرار کرده و برای تبیین آنچه که انجام میدهد و موانعی که با آن مواجه است با صداقت و شفافیت و تعامل با رسانهها وضعیت خود را با افکار عمومی در میان بگذارد.
با این تفاسیر اولویتهای سخنگوی دولت چه خواهد بود؟
هر کسی که در سمت سخنگوی دولت قرار بگیرد باید چند نکته را رعایت کند. نخست این که سخنگو باید برای دولت هویت و شناسنامهای را تعریف کند که رییس جمهور در انتخابات وعده داده است.
دومین مسئله تعامل هدفمند با رسانههای حامی و منتقد دولت است که ارتباط نزدیک و جلسات منظم با این رسانهها سامان پیدا میکند.
سومین مسئله هم که باید مورد توجه قرار بگیرد وجه بینالمللی سخنگو است که باید بتواند برنامههای دولت را با رسانهها بین المللی مطرح کند و فضای تخریب علیه دولت مستقر که رابطه معنا داری هم با حاکمیت دارد را کاهش داد.
با توجه به محدودیتها و مشکلات دولت، سخنگو موفق به انجام این وظایف میشود؟
موافقم که باید مقدورات دولت را سنجید و محدودیتها را فهمید، اما به نظرم با تمام این مقدورات سخنگوی دولت باید با مردم راستگو باشد و جایی که نمیتواند راست بگوید سکوت کند و توجیهگر نباشد بلکه قدرت اقناع مردم را داشته باشد و بتواند رابطه تخریب شده بین دولت و افکار عمومی را بازسازی کند.